همکارهای مشترک فخری خوروش و جمشید مشایخی
فرهنگ و هنر
بزرگنمايي:
راه ترقی - فیلم نیوز / در دورانی که سینمای ایران در جستجوی هویتی مستقل بود، تعدادی از هنرپیشگان در این روند بهشدت تأثیرگذار بودند که از جملهی آنان میتوان به فخری خوروش و جمشید مشایخی اشاره کرد. این دو بازیگر با تواناییهای خود در پردازش نقشها، همواره در قالبی متفاوت از آنچه که بازیگران زمان خود ارائه میدادند، ظاهر میشدند و در حالی که بسیاری از بازیگران تنها به ویژگیهای بصری و شبیهسازی احساسات تکیه میکردند، این دو، ابعاد انسانی و روانی شخصیتها را برجسته کرده و بدینوسیله، ژانرهای اجتماعی و درام ایرانی را از سطحیگرایی صرف به سطحی عمیق و تأملبرانگیز ارتقا دادند.
فخریخوروش، از معدود بازیگرانِ زنِ پبش از انقلاب بود که تنها بر ظاهر خود (که الحق هم زیبا بود) بسنده نکرده و تلاش داشت چه در صحنهی تئاتر و چه مقابلِ دوربین، ویژگیهای پیچیده و درونی شخصیتهای خود را به نمایش بگذارد و نگاههای پیچیده و سکوتهای مؤثرش بخشی از این ماجراست. او در فیلمهایی مانند سوتهدلان و شازده احتجاب فضای نوآورانهای به شخصیتهای زن در سینمای ایران بخشید و توانست، مفهومی متفاوت از معصومیت و دلبستگیهای عاطفیِصرف را به نمایش بگذارد. از آن طرف «جمشید مشایخی» با همان وقاری که مخصوصِ خودش بود، بیشتر از آنکه تکیه بر نمایشهای پرشور و احساسی داشته باشد، بر تحلیل و کشف بُعد روانی و اجتماعی شخصیتها تأکید داشت.در نقشهای شاخص مشایخی، مانند شازده احتجاب و نفرین، او به شیوهای قابل توجه توانست تضادهای درونی شخصیتهایش را با جزئیات متقن به نمایش بگذارد. بازی مشایخی بهویژه در فیلمهای علی حاتمی و در نقشهای تاریخی و اجتماعی، برای همیشه ماندگار است.
نفرین | کارگردان: ناصر تقوایی | 1353
«نفرین» یکی از بهترین همکاریهای جمشید مشایخی و فخری خوروش است.
فیلم نفرین (1352) به کارگردانی ناصر تقوایی با اقتباس از داستان باتلاق نوشته میکا والتاری، بهصورت سیاهوسفید ساخته شده است. زنِ ارباب (فخری خوروش)، شوهرش را به دلیل مشکلات روحی و اعتیادش به الکل و تریاک به جزیره آورده تا در آنجا به دور از شهر و دردسرها و آبروریزیهایی که شوهرش به شکلهای مختلف در آنجا برایش ایجاد میکرد، زندگی کنند و به کار مزرعه و نخلستان هم برسند؛ اما ورود یک نقاشِ جوان همه چیز را به هم میریزد. در این فیلم فخری خوروش در نقش زن جوانی که در جزیره مینو با تنهایی و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند، حضور دارد و این هنرپیشه با نگاههای نافذ و بازیهای بدنی دقیق، تمام درماندگیهای زنی را تصویر کرده که در تنهایی و بحرانهای ذهنی، میخواهد تلاشی مؤثر در جستوجوی معنای زندگی داشته باشد. از آن طرف جمشید مشایخی در نقش ارباب جزیره، مردی با زندگی پررخوت و مشکلات شخصی، یکی از روانترین بازهای زندگی خود را کرده است. در واقع این فیلم را میتوان یک درام اجتماعی-روانشناختی دانست که در آن شخصیتهای مختلف در دنیای پر از تضاد با کشمکشهای بسیار و بحرانهای انسانی دستوپنجه نرم میکنند و این دو بازیگر، بهنوعی نمایندهای از روح جامعهای هستند که با بحرانهای بسیار روبهروست و دچار تعارضات عاطفی و اجتماعی شده . در نفرین، به جز شخصیتهای انسانی، خود جزیره و فضای آن نیز به نوعی به یک شخصیت تبدیل میشود که تأثیر زیادی بر تصمیمات و سرنوشتهای شخصیتها دارد. در واقع، در این فیلم، خود شهر بهعنوان یک شخصیت مهم در داستان ایفای نقش میکند؛ در این راستا، تقوایی با دقت و ظرافت توانسته است فضای جزیره را بهعنوان یک محیط روانشناختی پیچیده و متاثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی، برای روایت داستان بهکار بُرده است.
شازده احتجاب | کارگردان: بهمن فرمانآرا | 1353
جمشید مشایخی و فخری خوروش در فیلم «شازده احتجاب» تقابل جذابی داشتند.
فیلم «شازده احتجاب»، ساختهی بهمن فرمانآرا در سال 1353، با اقتباس از رمان هوشنگ گلشیری، به تصویر کشیده شد. جمشید مشایخی در نقش «شازده احتجاب»، آخرین بازمانده خاندان قاجار، شخصیت مردی را به تصویر میکشد که درگیر بیماری سل موروثی است و در عین حال، با خاطرات و احساسات پیچیدهای دست و پنجه نرم میکند. مشایخی با ظرافت و دقت، درگیریهای درونی و زوال تدریجی شخصیت را به نمایش میگذارد. فخری خوروش در نقش «فخرالنسا»، معشوقه شازده، نیز جذابیت و رمزآلودگی شخصیت را به نمایش میگذارد. حضور فخری در فیلم، با نگاههای نافذ و بازیهای بدنی دقیق، به عمق احساسات و پیچیدگیهای درونی شخصیت میافزاید؛او با چنان مهارتی این نقش را بازی میکند که گویی، فخری در فخرالنسا گم میشود و این مسخشدگی در نگاه شازده است که فخرالنسا را از دست داده است . در مجموع، بازیهای فخری خوروش و جمشید مشایخی در شازده احتجاب، به یکی از نقاط قوت این فیلم تبدیل شده و تأثیر بسزایی در انتقال احساسات و مفاهیم داستانی دارند.
سوته دلان | کارگردان: علی حاتمی | 1356
فخری خوروش نقش دلباخته حبیب آقا ظرفچی را در «سوتهدلان» بازی میکرد.
فیلم سوتهدلان یکی از آثار برجسته سینمای ایران است و بازی جمشید مشایخی و فخری خوروش از ماندگارترین نقشآفرینیها . خوروش در نقشِ «فروغالزمان» توانست در قالب یک زن تنها که با دردهای عاطفی و اجتماعی روبهروست، پیچیدگیهای درونی شخصیتش را به شکلی طبیعی و روان به تصویر بکشد. نگاههای تیز و نحوهی بیان احساسات از طریق حرکات بدن و تغییرات کوچک در چهره، بر جذابیت شخصیت او افزوده و نمایش درونیاتش را کاملاً ملموس میسازد . جمشید مشایخی نیز با یک بازی درونی، شخصیتی کمحرف با رفتارهایی محاسبهگر را به نمایش گذاشته است. استادِ بازیگر، از طریق سکوتها و نگاههای سنگیناش، تمام تنشهای درونی شخصیتِ حبیبآقا را منتقل کرد. عشق حبیب آقا ظروفچی به فروغ الزمان در این فیلم تنها یک داستان عاشقانه معمولی نیست. فروغ الزمان اگرچه سالهاست سخت عاشق است؛ اما بهدنبال آزادی و استقلال در دنیای مردسالار است. رابطهی بین این دو شخصیت، یک کشمکش است بین دو فرد که هر یک در دنیای خود گرفتار است. این عشق نمادی از آرزوهای سرکوبشده و تلاش برای یافتن یکدیگر در جهانی است که هیچگاه روی خوشی به عاشقان نشان نداده است.
جمشید مشایخی و فخری خوروش علاوه بر این آثار، در فیلمهای «دادا»، «ستاره دنبالهدار» و یک بوس کوچولو» و سریالهای «پهلوانان نمیمیرند» و «باغ گیلاس» نیز همبازی بودند.
-
يکشنبه ۹ دي ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۵:۵۶
-
۱۴ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1004344/