"همایش ملی وفاق "از برساخت «وفاق ملی» تا زمین سخت واقعیت!
سياسي
بزرگنمايي:
راه ترقی - خبرگزاری دانشجو /به واقع مادامی که تصمیمات و اصلاحات لازم و ایدههای عملیاتی از سوی دولت ارائه و اجرا نشود، دولت چهاردهم نه تنها موفقیت گفتمان وفاق خود را نخواهد دید بلکه تضعیف گفتمانش را نیز تجربه خواهد کرد.
همایش گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی، صبح پنجشنبه 20 دیماه 1403 با حضور مسعود پزشکیان، رئیس جمهور و محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور در محل سالن همایش کتابخانه ملی برگزار شد. همایشی که اگرچه متن کامل آن منتشر هنوز نشده، اما کموبیش بحثهای آن دررسانه ها منعکس شد .
تکرار کن، شاید واقعیت شود!
نقل است که روزی ملانصرالدین برای خرید نان به نانوایی رفت و، چون صف نانوایی شلوغ بود، فکری به ذهنش رسید و اعلام کرد که در کوچهی بالا آش نذری میدهند. مردم نیز آن را برای هم نقل و تکرار کرده و برای گرفتن آش نذری، صف نان را رها و به سوی آدرس غلط روانه شدند. هنگامی که همه رفتند، خودش یک لحظه پیش خود فکر کرد که نکند واقعا دارند آش نذری میدهند و خود در صف نانوایی بینصیب مانده باشد؛ بنابراین بدون این که نان بخرد، خود نیز به دنبال مردم به سوی کوچهی بالاتر برای گرفتن آش راهی شد!
اگرچه شاید این داستان واقعی نباشد وشبیه طنز باشد ، اما پیام این حکایت چندان از واقعیت وفاق ملی دور نیست؛ حرف را چنان بیان و تکرار کن که گویی واقعیت است!
داستان «وفاق ملی» دولت چهاردهم نیز از همین قرار میباشد. وفاقی که بیش از یک ساخت یا واقعیت، تاکنون با تکرار رسانههای اصلاجطلب صرفا به یک «برساخت» تبدیل شده است. بدین معنا که بیش از آنکه در عالم واقع برای آن تلاش شود، برای جااندازی آن در اذهان کوشیده شده است. هرچند که برسازی این مفهوم شاید ضروری نیز باشد، اما بحثهای همایش ملی وفاق نمایانگر آن بوده که حتی همین پروژهی برسازی نیز به درستی اجرا نشده است.
سایه ابهام بر مفهوم وفاق
با وجود آنکه چند ماهی است که از آغاز بهکار دولت چهاردهم و بیان شعار «وفاق ملی» میگذرد، اما هنوز تعریف آن محل ابهام است. این موضوع در ارائههای مهمانان همایش روز پنجشنبه نیز نمایان بود.
به عنوان مثال، محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی در تعریف این مفهوم گفت: «من وفاق را بهمعنای هممسألگی و گفتوگو بر سر حل مسائل مشترک میدانم.» محمدمهدی مجاهدی، پژوهشگر علوم سیاسی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز ابراز کرد: «وفاق ملی همان برنامه سیاسی-اجتماعی راهبردیای است که با همافزا کردن تعارضات همفرسا میان نیروهای واگرا و با همگرا کردن نیروهای درون جامعه و درون حکومت و با پیوند زدن میان حکومت و جامعه شرط امکان حل مسألههای ایران را در تراز راهبردی فراهم میآورد.»
همچنین میلاد گودرزی، مهمان عدالتخواه این همایش نیز با وجود آنکه نتوانست در این همایش حضور پیدا کند تعریف خود از وفاق را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.
وی نوشت: «وفاق را میشود «اجماع همدلانه» تعریف کرد که اگر لفظ «ملی» را هم به آن اضافه کنیم قاعدتاً باید بهدنبال اجماع همدلانه دولت و ملت باشیم. با این نگاه، اجماع (Consensus) همدلانهی ملی، بالاترین سطح مشارکت در ادبیات «حکمرانی- مشارکتی» است. چیزی بسیار فراتر از شعارهایی مثل آشتی با مردم و...»
کیومرث اشتریان، استاد دانشگاه تهران نیز اظهار داشت: «وفاق یک راه و روش حکمرانی است نه فقط ابزاری برای تقسیم غنایم مدیریتی.» زهرا بهروز آذر، معاون زنان و خانواده رییسجمهور نیز این مفهوم را بیشتر ناظر بر همبستگی برای آینده دانست و بیان کرد: «جنس وفاق، اتفاقسازی است. ما برای دو آینده، وفاق میکنیم؛ یکی آینده پیشفرض و دیگری آینده خلق شده است و ما در بحث وفاق به دنبال «آینده خلق شده» هستیم.»
در حقیقت، علیرغم اینکه معاونت راهبردی ریاست جمهوری تاکنون تلاش کرده تا معنای این برساخت را در اذهان هماشتراک سازد، اما با این حال هنوز بر سر معنا و مدلول آن در بین حتی نخبگان جامعه توافقی نیست. هر چند که در نسبت با عالم واقع و جامعهی ایرانی این وضعیت بغرنجتر نیز میباشد.
برساختها، نان و آب نمیشوند
اگرچه برای فعالیت یک دولت در عرصه سیاست وجود یک گفتمان ضروری است و از این حیث گفتمان وفاق نیز بهنوبه خود مطلوب است، اما گفتمانی که ثمرهای در عالم واقع برای ایران و جامعه ایرانی نداشته باشد موفقیتی نخواهد داشت. به تعبیر دیگر اگر این گفتمان بیش از آنکه معطوف به منافع ملی باشد در راستای مقاصد سیاسی از آن بهرهبرداری شود، امکان تقریب به اهداف مطرح شده از سوی دولت چهاردهم را میسر نخواهد کرد.
اهدافی که بخشی از آن توسط رئیس دولت چهاردهم چنین بیان شده است: «نباید با مردم درافتاد و حق آنها را پایمال کرد. وظیفه ما خدمت به مردم است، نه تضییع حقوق آنها. در اینجا دیگر تفاوتی میان عرب و عجم، ترک و فارس، لر و بلوچ یا هر زبان و قومی وجود ندارد. برخورد با مردم باید بر اساس عدالت و انصاف باشد تا وحدت و همبستگی در جامعه پایدار بماند.»
اهدافی که اگرچه مطلوب و معطوف به عالم واقع است، اما عدم اجرا یا انحراف از آن نیز میتواند نتیجه عکس دهد. همچنان که میلاد گودرزی نیز نوشته است: «وفاقی که در چندماه عمر دولت چهاردهم از آن شنیدهایم، اما بیشتر به معنی نوعی همگرایی و همافزایی میان سران قوا و مقامات کشور بوده که این وفاق اگر درخدمت وفاق ملی واقعی باشد اتفاقی مثبت و پایدار است، اما در غیر اینصورت از چندجنبه قابل نقد و حتی میتواند خطرناک نیز باشد.
به بیان دیگر وفاق به مثابه نقض «تفکیک قوا» و منطق و شأن نظارتی قوا بر همدیگر، اتفاق مبارکی نیست. این حس عمومی که «هروقت مسئولین ارشد یکدست و همدست بشن میخوان سر ما مردم رو ببُرن!» ادراک مهم و قابل تأملی است که بعضاً خودش را در انتخاباتها هم نشان میدهد.»
به واقع مادامی که تصمیمات و اصلاحات لازم و ایدههای عملیاتی از سوی دولت ارائه و اجرا نشود، دولت چهاردهم نه تنها موفقیت گفتمان خود را نخواهد دید بلکه تضعیف گفتمانش را نیز تجربه خواهد کرد. کماکان که با افزایش قیمت ارز، پایگاه اجتماعی دولت چهاردهم و به تبع آن گفتمان وفاق ملی از بازه انتخابات نیز کاهش پیدا کرده است. در حقیقت باید گفت ملت از دولت عمل میخواهد و نه حرف!
-
يکشنبه ۲۳ دي ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۹:۰۲
-
۱۹ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1012559/