گرهگشایی از مشکلات اقتصادی برنامه میخواهد نه FATF
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
گرهگشایی از مشکلات اقتصادی کشور به برنامه نیاز دارد نه پذیرش FATF و اصرار بر مذاکره؛ بنابراین اصرارکنندگان بر این مسائل، شفاف بگویند کدام کار را میخواستند انجام بدهند که به FATF و مذاکره نیاز دارد؟
به گزارش کیهان، کسانی که مدعی هستند به بن بست رسیدهایم و مشکلات را فقط میتوان از طریق مذاکره با آمریکا حل کرد توضیح بدهند که همان موقع هم که تحریم و FATF اندک اعتباری داشت؛ کشور چه کارهایی را خواسته انجام بدهد که نشده و حالا میخواهند با مذاکره یا پذیرش یک سازوکار مالی منسوخ و از رده خارج، چه مشکلی را حل کنند؟
همان موقع (تا قبل از دهه میلادی جاری) که این ابزارها، اندک اعتباری داشت؛ برخی مسئولان گفتند که FATF مشکلات را حل میکند و با همین بهانهتراشی، مسائل اساسی کشور را معطل کردند، در حالی که دولت سیزدهم بدون FATF واکسن وارد کرد و نفت فروخت و پولش را هم وصول کرد.
حسن روحانی؛ رئیسجمهور وقت برای ربط دادن واردات واکسن به برجام و FATF گفته بود: «مگر واکسن سوهان قم است» و حتی حل آب خوردن را به برجام و مذاکره متصل کرد اما دولت سیزدهم، اثبات کرد بدون آنها هم مشکلات قابل رفع است.
علی ربیعی؛ فرد همیشه دارای مقام و منصب کشور هم دی ماه 99 و در حالی که روزانه تعداد زیادی از هموطنان قربانی کرونا میشدند، تصریح کرد: «بدون FATF نمیشود واکسن آورد.»
کشور در دولت قبل، بدون FATF و با وجود تحریمها، فروش نفت را از 600 هزار بشکه به یک میلیون و 500 هزار بشکه رساند. یکی از دلائل موفقیت دولت سیزدهم در فروش نفت و واردات واکسن، علاوهبر اراده جهادی و جوانی و جوان احوالی، متنوع شدن ابزارهای پرداخت در جهان امروز بود.
خالیفروشی به مردم
دولتهای دیگر جهان هم سالهاست اثبات کردهاند که با کنار گذاشتن سازوکارهای کهنه، به نظامات جدید روی آوردهاند. با توجه به گسترش روزافزون ابزارهای پرداخت جدید و تلاش ترامپ برای ایجاد یک رمزارز آمریکایی؛ نه تنها، تحریمها دیگر اثری نخواهد داشت بلکه دلار و نظامات پیرامونی آن از جمله FATF بیاثر شده و اصرار دولتیها و حامیان او بر مذاکره و پذیرش کامل FATF، خالی فروشی به مردم و وقتکشی برای مواجه نشدن با مشکلات اساسی کشور است.
دورانFATF و تحریم با وجود ابزارهای مالی جدید تمام شده است. تحریم کالایی هم با وجود عرضهکنندگان و خریداران بسیار در جهان و شرکتهای تشکیل شده بر اساس نظامات جدید اقتصادی و مالی، سالهاست که پایان یافته اما کشور ما گرفتار مدیران تاجرنمایی است که توان یک کارمند ساده را هم ندارند چه برسد به تاجران واقعی بخش خصوصی. مدیرانی که سواد الکترونیکی آنها از حد «کلیک» فراتر نمیرود اما همچنان اصرار دارند بر مقدرات کشور، حکمرانی کنند. گرهگشایی از مشکلات اقتصادی کشور به برنامه و اراده اجرای آن نیاز دارد نه پذیرش FATF و اصرار بر مذاکره.
نمیگذارند یا نمیتوانند یا...
وقتی به دولت گفته میشود که دوران FATF و تحریم، حداقل پنج سال است که بهطور کامل تمام شده و با ابزارهای جدید و متنوع مالی و اقتصادی جهان امروز، این چیزها بیمعناست؛ به جای بهروزرسانی خود، فریاد میزنند که نمیگذارند کار کنیم.
کاملا پیداست که دست مسئولان دولت فعلی بیش از آنچه در قانون اساسی آمده، باز است و مجلس و قوه قضائیه همکاریهای بیسابقهای با دولت دارند. تمام وزیران که بیشترشان کارآمدی ضعیفی در چند ماه اخیر از خود نشان دادهاند در مجلس تایید شدند تا دولت به 100 درصد خواسته خود برسد.
مجلس در جهت همکاری با دولت، عملاً جلوی استیضاحها را گرفته است؛ حال آنکه افزایش 25 هزار تومانی دلار در مدت پنج ماه که با اصرار وزیر اقتصاد بر حذف ارز نیمایی رخ داده، یک رکورد بیسابقه در ناکارآمدی است. اگر یک وزیر دولت اصولگرا چنین کرده بود مدعیان اصلاحات، چه میکردند؟
برداشت هفت میلیارد دلاری از صندوق توسعه در سال جاری که ممکن است تا پایان سال به 10 میلیارد دلار هم برسد، در کنار مجوز برداشت 10 میلیارد دلاری برای سال آینده و انواع حمایتهای حاکمیتی از دولت صورت گرفته اما دولت به جای اداره امور موظف و در اختیار خود، در مداخلهای آشکار در کار حاکمیت، به دنبال مذاکره با غرب است. این در حالی است که تعیین داشتن روابط یا عدم روابط با کشورهای دیگر، طبق قانون اساسی، در حیطه اختیارات حاکمیت است و دولت، مجری سیاستهای کشور است.
علاوهبر آن، دولت در کار بخش خصوصی هم دخالت میکند و حوزههایی مثل خودروسازی و برخی صنایع ثروت آفرین را به بخش خصوصی واگذار نمیکند ولی از طرفی در بخشی از اقتصاد مثل حوزههای معیشتی که باید دخالت کند؛ حضور ضعیفی دارد. به همین دلیل کیفیت تولیدات صنعتی پایین، گوشت گران، روغن کمیاب و قیمت مسکن و اجارهها بالاست.
آیا مقصر اینکه دولت چهاردهم نمیخواهد یا نمیتواند ابزارها و مدیران منسوخ و کهنه را کنار بگذارد و به کارایی برسد؛ دیگران هستند؟!
پیروی آمریکا از نسخه بریکس
اگر FATF و تحریم، تاثیرگذار بود؛ ترامپ درصدد وضع تعرفه 100 درصدی بر کالاهای کشورهای دلارزدا و ایجاد یک رمزارز در کنار پیگیری ایجاد ذخیره رمزارزی برای دولت برنمیآمد. امکانی که ابزارهای پرداخت جدید، در اختیار دولتها و شرکتهای خصوصی قرار داده و هیچیک از محدودیتهای نظام دلار را ندارد؛ عملاً سلطه دلار را روز به روز ضعیفتر کرده است. به همین دلیل آمریکا هم مانند گروه بریکس در حال ورود به دنیای رمزارز و کنار گذاشتن دلار است اما به نظر میرسد اگر خود آمریکا هم از اقتصادش دلارزدایی کند؛ غربگراهای ایرانی؛ دلار، FATF، مذاکره با غرب بر سر تحریم و دیگر مفاهیم اینچنینی را کنار نخواهند گذاشت!
تحریم و FATF اگر تا قبل از کرونا و دهه میلادی جاری، کمی اثرگذار بود؛ اکنون دیگر همان تاثیر را هم ندارد چرا که نظامات مالی جهان امروز بر مبنای رمزارز و ابزارهای پرداخت جدید است و همه کشورها که بر اساس تقسیم کار تحمیلی آمریکا، عملاً دچار تحریمهای بسیاری شدهاند؛ با استفاده از این ابزارهای جدید، تحریمهای خود را دور میزنند.
دستگاه اجرائی کشور باید پر از نیروهای تازه نفس و جوان باشد، ولی شاید به دلیل فرتوت بودن اغلب اعضای دولت (حتی جوان سالانشان) و برخی حامیان پشت و بیرون پرده که ابزارهای مالی و بهطور کلی نظامات جدید جهان را نمیشناسند؛ کشور باید همچنان اسیر این تفکرات باشد. اینجاست که باید پرسید با وجود فراهم بودن شرایط برای بیاثر کردن تحریمها، علت اصرار بر پذیرش FATF، آن هم پس از تجربه درز اطلاعات 400 صرافی فعال در زمینه دور زدن تحریمها در دولت دوازدهم پس از پذیرش توصیههای این نهاد مالی، چیست؟
وقتی معاون سابق وزیر اقتصاد و رئیس سازمان سرمایهگذاری خارجی تأکید میکند «با توجه به راهبردهایی که در سه سال گذشته انتخاب شد سرمایهگذاری خارجی در ایران دو برابر شد» و «FATF موضوع انحرافی در جذب سرمایهگذاری خارجی است»، اصرار دوباره در این زمینه چه معنایی میدهد؟
نیاز دولت به حاشیهسازی
اصرار بر مذاکره برای رفع تحریم و پذیرش دو بند باقی مانده از FATF؛ در واقع، سر کار گذاشتن مردم است. همین حالا اگر به کسانی که در «امروز» زیست میکنند؛ میدان داده شود نه تحریمی میماند و نه نیاز به ابزارهای منسوخی چونFATF است.
البته بعید است که برخی مدیران پا به سن گذاشته، مطالب فوقالذکر را ندانند. جوانان و میانسالان هم که واقعیتهای تجاری و مالی امروز جهان را میدانند. پس مسئله، خود به ندانستن زدن برخی مدیران دولت است یا خالیفروشی به مردمی که حقیقت را میدانند یا...؟!
پذیرش هر محدودیتی در تجارت امروز جهان که تقریباً بدون محدودیت شده، خودتحریمی عجیبی است که غربگراها و مدیران تاجرنما، در بوق و کرنا میکنند.
اظهارات سخنگوی دولت درباره FATF و اعتراف وی درباره بیتاثیری احتمالی این تصمیم در آینده نزدیک؛ به زبانی دیگر و ناخودآگاه، تاییدی بر موضع مستند کیهان درباره FATF و دستاویز جدید دولت برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی احتمالی خود در آینده است.
منطق دولتهای مدعی اصلاحطلبی که اغلب ناکارآمد بودهاند بر این اساس اگر FATF نیز کمکی به مسیر رفع تحریم و حل مسائل میان ایران و غرب نکرد، معاهده، توافق یا سازوکار بیتاثیر دیگر یا بحث انتقال پایتخت، فیلترینگ و... را پیدا میکنیم تا افکار عمومی را از ناکارآمدی و بیبرنامگی دولت منحرف کنیم.
-
دوشنبه ۲۴ دي ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۵:۲۹
-
۸ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1012819/