4 فیلم خاص برای آنهایی که قصد رفتن به سینما دارند
فرهنگ و هنر
بزرگنمايي:
راه ترقی - برترین ها / این روزها در سینمای ایران کمدیها حال و روز بهتری دارند. پولپاشی و آوردن بازیگران نامآشنا ضامن فتح گیشه میشود و برخی از آثار مغفول میمانند. با این حال تلاش کردیم که به کمدی هم گریزی بزنیم. در این مطلب به سراغ چند فیلم متفاوتی که این روزها روی پرده است میرویم. با ما همراه باشید.
صبحانه با زرافهها
در میان کمدیهای بیاصالت این سالها استثنائا این روزها یک کمدی متفاوت روی پرده است. صبحانه با زرافهها به کارگردانی سروش صحت و بازی بهرام رادان، پزمان جمشیدی، هادی حجازیفر، بیژن بنفشهخواه و هوتن شکیبا. فیلم در مورد چند دوست و رفیق نزدیک است که در شب عروسی یکی از آنها اتفاقات ناگواری برایشان رخ میدهد.
صبحانه با زرافه ها فیلمی شریف است و محتوای مهمی دارد که در روایت و ارائه این محتوا اغراق نمیکند و با ذهن مخاطب بازی میکند. به قول فریدون جیرانی، این فیلم سینما را زنده میکند. سروش صحت با اینکه صبحانه با زرافه ها دومین تجربه سینماییاش بود اما به خوبی میداند چه لحظاتی خلق کند که دقیقاً متناسب و هماهنگ با پرده سینما باشد تا مخاطب لذت کافی ببرد.
عزیز
عزیز فیلم کم بازیگری است؛ آزاده صمدی، روزبه حصاری، بهمن صادقحسنی، رضا عباسی، شیرین محسنی، عقیق بلوری و فاطمه محمدی (در نقش عزیز) بازیگران این فیلم هستند. فیلم داستان زنی به همین نام را روایت میکند که با پیشرفت بیماری آلزایمر دستوپنجه نرم میکند. این بیماری نه تنها زندگی شخصی او، بلکه روابط او با اعضای خانواده و به ویژه پسرش را تحت تاثیر قرار داده است. مجید توکلی در این فیلم تلاش کرده است تا تصویری واقعی و در عین حال شاعرانه از چالشهای این بیماری و تأثیرات آن بر ساختار خانواده ارائه دهد.
فیلم جدید توکلی شاید بهواسطهی موقعیت جغرافیاییاش و شاید بهواسطهی ترسیم درخشان روابط پیچیدهی انسانی در بزنگاهی اخلاقی مرا به یاد اثر درخشان صفی یزدانیان، «در دنیای تو ساعت چند است؟» میاندازد.«عزیز» با همهی تلخیاش فیلم شیرینیست. فیلمی که زندگی در آن جریان دارد. آدمهای آن بارها به پوچی و ناامیدی میرسند، بارها “نه” میشنوند، بارها تا مرز فروپاشی پیش میروند اما درنهایت این جریان پررنگ زندگیست که بر ناامیدیها غلبه میکند.
برف آخر
برف آخر دومین ساخته امیرحسین عسگری است. مجید صالحی، امین حیایی و لادن مستوفی بازیگران اصلی این فیلم هستند. این فیلم روایتگر زندگی دامپزشکی است که از روی کینه به شکار گرگها میرود. مواجههی او با یک گرگ زخمی تأثیر عمیقی بر دیدگاهش نسبت به گرگها میگذارد.
«برف آخر» فیلمی خوش قاب و کارت پستالی است. امیرحسین عسگری کوشیده تا مظاهر سینمای مدرن از قبیل اکستریم لانگ شاتهای پیاپی، قالبهای مینیمال، داستان یک خطی و ریتم کند را لحاظ کند، اما در این مسیر شاید کمتر موفق بوده زیرا قصهی «برف آخر» لاغر است. تمرکز فیلمساز بیشتر بر روی تکنیکهای کارگردانی است و این باعث میشود از هسته اصلی روایت و درام قصه غافل بماند.
تعارض
«تعارض» تولید 1398 است؛ به کارگردانی محمدرضا لطفی. این فیلم در همان سال در بخش «نگاه نو»ی سی و هشتمین جشنوارهی فجر حضور یافت و توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. فیلم داستان روایتگر اعترافات یک مرد جلوی دوربین است؛ مردی که ظاهرا نامش رضا است و با یک روانکاو در حال صحبت است و از زندگیاش میگوید.
اما بهنظر میسد که تکلیف این فیلم نامشخص است. درست است که با بلند شدن از روی صندلی سینما حس اتلاف وقت نخواهید داشت اما کسی نمیداند که «تعارض» دقیقاً آمده چه بگوید؟ رقص رضا بهبودی کنار آن همه بار روانی و چشم تو چشم شدن با مخاطب بیش از یک ساعت، چه منظوری دارد؟ آیا باید «تعارض» را جدی بگیریم؟ آیا کارگردان تقریباً تازهکار قصد داشته جهت دستگرمی وارد سینما شود؟ اینها سؤالاتی است که سازندگان سینمایی «تعارض» باید به آن پاسخ دهند.
-
دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۶:۲۳
-
۱۰ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1017166/