سرمقاله سازندگی/ آتشبس، حماس و غزه
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - روزنامه سازندگی / «آتشبس، حماس و غزه» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم عبدالرضا فرجیراد است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
پس از 15 ماه جنگ و کشتار بیرحمانه اسرائیل در غزه که به کشته شدن 48 هزار نفر و زخمی شدن 150 هزار نفر منجر شد و سرزمینی نیز ویران شد، در یکشنبه گذشته آتش سلاحها خاموش شد و مردم زجرکشیده این نوار باریک با خوشحالی ولی با زخمهای عمیق درونی، راهی خرابههای ویران شده خود شدند تا شاید بتوانند سرپناه بهتری در کنار مخروبههای خود پیدا کنند. در خبرها آمده بود؛ در آخرین نشست دولت راستگرای اسرائیل که برای تایید طرح آتشبس و برقراری صلح تشکیل شده بود بعضی از وزرای بسیار تندرو گریه کردهاند که چرا چنین طرحی به آنها تحمیل شده که نتوانستند به جنگ ادامه دهند و کشتههای بیشتری را به جا گذارند. هرچند که میتوان گفت دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده نقش قابل توجهی در تحمیل این آتشبس بر دولت تندروی نتانیاهو داشته است؛ ولی واقعیت این است که شجاعت، پایداری و مقاومت مردم غزه و حمایت آنها از نیروهای آزادیبخش خود عرصه را بر رژیم صهیونیستی تنگ کرده بود؛ به طوری که نه تنها نتانیاهو در رسیدن به اهداف اعلامی در ابتدای حمله به غزه شکست خورد بلکه در هفتههای آخر منتهی به آتشبس، حماس از توان بیشتر نظامی برخوردار شده بود. به طوری که هر روزه حملاتی بیشتر علیه نیروهای مهاجم همراه با دیگر گروههای همپیمان انجام میدادند. سوالی که بعد از آغاز آتشبس مطرح است این است که آیا این آرامش نسبی ایجاد شده، میتواند بادوام باشد تا غزه به سمت آمادگی برای سازندگی حرکت کند؟ سوال دیگری که به ذهن هر فرد سیاسی متبادر میگردد این است که بعد از خروج نیروهای اسرائیلی و براساس مفاد آتشبس، مدیریت این سرزمین با جمعیتی بیش از 2 میلیون نفر چگونه شکل خواهد گرفت؟ با توجه به تغییرات سیاسی که در آمریکا به وجود آمده، بسیار بعید است که دولت اسرائیل بتواند مجدداً به جنگ برگردد. به نظر میرسد نتانیاهو بدون هماهنگی با دولت جدید آمریکا امکان برپا کردن مجدد آتش را نخواهد داشت زیرا ترامپ در کارزار انتخاباتی خود، برقراری آتشبس در خاورمیانه و اوکراین، شعار محوریاش در سیاست خارجی بوده است. مدیریت سیاسی غزه در هالهای از ابهام قرار دارد. به نظر میرسد که کشورهای تاثیرگذار در برقراری آتشبس به یک جمعبندی نهایی نرسیدهاند. بعضی کشورهای عربی همچون مصر بر کنترل نوار غزه توسط دولت فلسطینی در کرانهغربی تاکید دارند، درحالی که اسرائیل و دولت ترامپ چنین ایدهای را نمیپسندند. صحبتهایی از مدیریت نخبگان فلسطینی خارج از غزه زیر نظر کرانه غربی مطرح شده ولی بعید است چنین تفکری پا بگیرد. آنچه مسلم است همگی چه دولت جدید آمریکا و چه اسرائیل و دولتهای عربی هیچکدام حاضر نیستند که نقشی سیاسی برای حماس که براساس نظرسنجیها، بسیاری از مردم غزه هنوز به این تشکیلات وفادارند، قائل شوند. بنابراین در شرایط فعلی ظاهراً حماس نقشی در مدیریت سیاسی غزه نخواهد داشت. احتمالا خود حماس و گروههای همفکر هم در این مقطع نباید اصراری بر حکومتگری داشته باشند؛ زیرا اولویت برای آنها بازسازی غزه و سروسامان گرفتن مردمان این سرزمین است که براساس مفاد توافق آتشبس، بازسازی خانهها و زیرساختها هر چه زودتر آغاز شود. ولی بعید است کسی بتواند نقش غیررسمی و غیرآشکار حماس را به عنوان تشکیلاتی درحال بازسازی و تقویت انکار کند. هرگونه دولتی هم که موقتاً در باریکه غزه شکل بگیرد، وقتی میتواند موفق عمل کند که از هماهنگی با حماس برخوردار باشد. علاوه بر آن، طبیعی است هر تصمیمی که درباره غزه گرفته شود، نمیتوانند نقشی را برای دولت فلسطینی در کرانه غربی قائل نشوند و با توجه به اینکه نوار غزه بخشی از سرزمین فلسطینی است این حضور، نفوذ و نظارت باید وجود داشته باشد؛ به ویژه آنکه محمود عباس بهرغم بیمیلی قبلی هماکنون بر داشتن نقش اصلی بر مدیریت غزه تاکید مینماید. میتوان این ارزیابی را داشت که در نهایت دولت فلسطینی، مصر، اردن، بعضی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، نماینده ترامپ در خاورمیانه و احتمالاً اروپا هر کدام در قالب ساختاری که بعداً معلوم خواهد شد، غزه را مدیریت خواهند کرد و اگر اوضاع به آرامی پیش رود به تدریج نقش کرانه غربی بیشتر خواهد شد. جنگ غزه با حملات ارتشی قدرتمند همچون اسرائیل و با حمایت همهجانبه نظامی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی نشان داد که با زور آتش نمیتوان حقوق ملت فلسطین را پایمال کرد و در صورتی که راهحلی منصفانه برای فلسطینیها پیدا نشود، درگیری و ناامنی به اشکال دیگری پدیدار خواهد شد.
-
چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱:۴۷
-
۹ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1017987/