سرمقاله صبح نو/ چرا پروژه «ایران ضعیف» واقعی نیست؟
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - صبح نو / «چرا پروژه «ایران ضعیف» واقعی نیست؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم فرهاد پاشاوند است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تصویر ایران بهعنوان کشوری ضعیف در حقیقت یک عملیات شناختی پیچیده است که آمریکا برای مهار جمهوری اسلامی در سطح جهانی به کار میبرد. هدف از این تصویرسازی، محدودسازی ایران در عرصههای مختلف است؛ از فشارهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا جنگ روانی و تلاش برای تغییرات داخلی.
در هفتههای اخیر اظهاراتی از مقامات آمریکایی مانند مایک والتز و جو ویلسون منتشر شده که ایران را کشوری در حال ضعف ترسیم میکنند و بر لزوم اتخاذ تصمیمات کلیدی علیه آن تأکید دارند. این اظهارات بهویژه در رسانهها پوشش گستردهای داشته و حتی برخی از تحلیلگران داخلی و خارجی، با پذیرش این روایت، خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا شدهاند؛ اما آیا این تصویر از ایران واقعگرایانه است یا بخشی از یک استراتژی پیچیدهتر برای محدودسازی جمهوری اسلامی ایران؟
تصویرسازی از ایران بهعنوان کشوری ضعیف، بخشی از جنگ شناختی گستردهای است که ایالات متحده برای تضعیف روحیه مقاومت در داخل کشور و ایجاد فشار برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی به کار گرفته است. رسانهها با تأکید بر لزوم مذاکره با آمریکا و ادعای اینکه جمهوری اسلامی در موضع ضعف قرار دارد، در حال تقویت این روایت هستند. اظهارات مایک والتز که ایران را در وضعیت ضعف توصیف کرده و تهدید به اتخاذ «تصمیمات کلیدی» میکند، نهتنها رویکرد تهاجمی آمریکا را نشان میدهد، بلکه گواهی بر تلاشهای این کشور برای تکمیل پازل مهار ایران است. تصویر ایران بهعنوان کشوری ضعیف در حقیقت یک عملیات شناختی پیچیده است که آمریکا برای مهار جمهوری اسلامی در سطح جهانی به کار میبرد. هدف از این تصویرسازی، محدودسازی ایران در عرصههای مختلف است؛ از فشارهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا جنگ روانی و تلاش برای تغییرات داخلی. پروژه «ایران ضعیف» نهتنها در محافل رسانهای و بینالمللی تأثیرگذار است، بلکه در داخل ایران نیز میتواند شکافها و تردیدهایی در میان مردم و مقامات ایجاد و روحیه عمومی را تضعیف کند. استراتژی جنگ شناختی ایالات متحده تنها در سطح ایران محدود نمیشود. این عملیات شناختی بهویژه بر افکار عمومی ملتهای منطقهای که از ایران حمایت میکنند، تأثیر میگذارد. تصویرسازی مستمر و پیچیده از ایران بهعنوان یک کشور ضعیف نهتنها موجب ایجاد تصویری نادرست در ذهن ملتهای منطقه میشود، بلکه تأثیرات منفی بسیار گستردهای را بر روابط ایران با این کشورها برجای میگذارد. این عملیات شناختی با تأکید مستمر بر ضعف ایران، بهطور مؤثر به ذهنیت ملتهای منطقه نفوذ میکند و آنها را از جمهوری اسلامی ایران دور میسازد. بهویژه ملتهایی مانند عراق، لبنان و یمن که تا دیروز از حمایتهای ایران بهرهمند بودند، اکنون در برابر این روایت نادرست قرار دارند که ایران کشوری آسیبپذیر و ضعیف است. این جنگ روانی باعث شده که بسیاری از مردم و حتی مقامات این کشورها ایران را در وضعیت بحرانی و بیپناه ببینند و به همین دلیل، دیگر تمایلی به ایستادگی در کنار جمهوری اسلامی ندارند. فشارهای رسانهای و روانی به حدی شدید است که آنها از هزینههای سنگین و افزایش ریسکها برای حمایت از ایران در برابر تهدیدات خارجی به شدت نگران هستند. در نتیجه، این تصور که ایران ضعیف شده است، به شدت هزینههای حمایت از جمهوری اسلامی را در ذهن ملتهای منطقه بالا برده و آنها را وادار میکند که به جای ایستادگی پای مقاومت، به دنبال راههای دیگری برای حفظ منافع خود باشند. این امر نهتنها وحدت و انسجام جبهه مقاومت را به خطر انداخته، بلکه خطر جدیتری را در بر دارد؛ در شرایطی که ملتها بهطور گسترده ایران را در موضع ضعف تصور میکنند، فشارهای سیاسی و اقتصادی بهطور فزایندهای بر آنها وارد میشود تا هرچه بیشتر از حمایت ایران عقبنشینی کنند. در این شرایط، ایستادگی در کنار جمهوری اسلامی ایران دیگر بهعنوان یک انتخاب منطقی و کمهزینه در نظر گرفته نمیشود، بلکه بهعنوان یک گزینه پرهزینه و خطرناک در ذهن آنها جای میگیرد. ایالات متحده در راستای این هدف، از سه محور اصلی برای فشار بر ایران استفاده میکند:
جنگ رسانهای: رسانهها بهطور گسترده ایران را بهعنوان کشوری ضعیف و نیازمند مذاکره نشان میدهند. این رویکرد به دنبال این است که القا کند جمهوری اسلامی دیگر توانایی مقاومت ندارد و باید وارد مذاکرات با آمریکا شود. فشار اقتصادی: تحریمها و فشارهای اقتصادی همچنان بهعنوان ابزاری برای کاهش توان داخلی ایران و تضعیف اقتصاد کشور استفاده میشود.
تحریک افکار عمومی: تلاش برای ایجاد جو ناامیدی و ناکارآمدی در داخل کشور، با هدف متقاعد کردن بخشهایی از جامعه و نخبگان به تغییر رویکرد سیاسی ادامه دارد. این طراحیها با واقعیتهای موجود ایران تطابق ندارد. جمهوری اسلامی ایران نهتنها در برابر فشارهای خارجی مقاومت کرده، بلکه در بسیاری از عرصهها از جمله تقویت محور مقاومت و ارتقای توانمندیهای داخلی بهطور چشمگیری پیشرفت کرده است. ایران امروز از جنبههای ساخت داخل و تولیدات داخلی، با اتکا به جوانان و نخبگان کشور، در حال تقویت زیرساختهای خود است و روز به روز با بهرهگیری از استعدادها و ابتکارات داخلی، به یک قدرت بومی و مستقل در عرصههای مختلف تبدیل میشود. این پیشرفتها نهتنها در عرصههای نظامی و امنیتی، بلکه در تولید علم، فناوریهای نوین، صنایع پیشرفته و خودکفایی در بسیاری از حوزهها مشهود است. ایران با تکیه بر توانمندیهای داخلی و اعتماد به نیروهای جوان و نخبه خود، به شکلی چشمگیر در حال تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای پایدار و بینیاز از وابستگیهای خارجی است. ایران در برابر تهدیدات خارجی، همواره مقاومتر از گذشته ایستاده و مشروعیت و قدرت خود را در برابر هرگونه تلاش برای تضعیف اثبات کرده است. این واقعیت که مقاومت در دل مردم ایران زنده و پویاست، نهتنها در سطح داخلی، بلکه در سطح منطقهای نیز بهطور مداوم ظهور و بروز دارد. همانطور که رهبر انقلاب اسلامی به درستی تأکید کردند، آنچه که امروز بهعنوان «مقاومت زنده» از آن یاد میشود، یک حقیقت تاریخی است که پیروزی در برابر دشمنان را تضمین میکند. این نهتنها به معنای استمرار این پیروزیها در گذشته است، بلکه بهعنوان یک سنت الهی مطرح است که پیروزی همیشه به مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای دشمن بستگی دارد. رهبر انقلاب در این خصوص اشاره کردند که در قرآن کریم بهویژه در آیهای که میفرماید: «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیّاً وَ لا نَصیرا» این وعده الهی درباره شکست دشمنان در برابر کسانی که در راه خدا مقاومت میکنند، به وضوح دیده میشود. این آیات، یادآور این واقعیت است که پیروزی در جایی که مقاومت وجود دارد، حتمی است.
بهویژه در تاریخ معاصر ایران، دشمنان بسیاری بودهاند که به گمان اینکه ایران ضعیف شده است، بهحساب خود اقدام به حمله یا فشار به این کشور کردهاند. رهبر انقلاب به درستی یادآور شدند که صدام حسین و ریگان، زمانی که فکر میکردند ایران در حال ضعف است، تصمیم به حمله به جمهوری اسلامی گرفتند. صدام با خیال اینکه ایران آسیبپذیر است، جنگ را آغاز کرد و ریگان نیز در همان زمان تلاش کرد تا از رژیم صدام حمایت کند؛ اما در نهایت نهتنها جمهوری اسلامی ایران ضعیف نشد، بلکه روز به روز قدرت و استحکام خود را در عرصههای مختلف اثبات کرد.همانطور که رهبر انقلاب اسلامی به صراحت فرمودند، این مسیر همواره تکرار خواهد شد. ایران امروز با اتکا به توانمندیهای داخلی و با پشتیبانی از جوانان و نخبگان خود، بهطور مستمر در حال رشد و پیشرفت است. تجربه گذشته ثابت کرده که هر زمان ایران در برابر تهدیدات خارجی ایستادگی کرده است، در نهایت پیروز میدان بوده و خواهد بود. این رویکرد نهتنها در سیاست داخلی، بلکه در سیاست خارجی ایران نیز بهطور مستمر خود را نشان میدهد. بهویژه در محور مقاومت، ایران همواره توانسته است با حفظ استقلال خود، از کشورهای منطقهای که در خط مقاومت هستند، حمایت کند و بهطور همزمان در برابر فشارهای بینالمللی به مقاومت بپردازد. لذا همانطور که رهبر انقلاب اشاره کردند، هیچگاه نباید به فریبهای دشمنان گوش سپرد. آینده نشان خواهد داد که ایران نهتنها ضعیف نشده، بلکه روز به روز قویتر و مستقلتر از گذشته خواهد شد. در نهایت، تصویرسازی از ایران بهعنوان کشوری ضعیف، بخشی از یک پروژه بزرگتر برای تضعیف روحیه مردم و تغییر رویکردهای سیاسی در داخل و خارج از کشور است. بااینحال، جمهوری اسلامی ایران نهتنها توانسته است در برابر این فشارها مقاومت کند، بلکه با تقویت روابط خود با کشورهای همپیمان و توسعه توانمندیهای داخلی، به اثبات رسانده که همچنان قدرتی منطقهای و بازیگری مهم در غرب آسیا است. پروژه «ایران ضعیف» که در گذشته نیز شکست خورده بود، در آینده نیز در برابر مقاومت و اراده مردم ایران به ناکامی خواهد انجامید.
-
يکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۴:۰۰
-
۱۷ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1024417/