پهلوی با اینترنت به مونیخ رسید!
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| در یک ماه گذشته هر دری را که زده است به رویش بستهاند. بعد از کنفرانس امنیتی مونیخ، پارلمان هلند و مجمع کمبریج، در بطری آب هم شازده پهلوی را تحویل نگرفت. رضا پهلوی که تبلیغات زیادی راه انداخته تا بتواند با دورهگردی صدایی بلند کند و بودجههای قطعشده آمریکا در حمایت از کاسبی براندازی را احیا کند، پس از آنکه برنامهاش در هر سه رویداد لغو شد و هیچ کشوری حاضر نشد او را گردن بگیرد خود دست به کار شده و یک نشست حاشیهای در مونیخ برگزار کرده و عنوانش را نیز «همگرایی» گذاشته تا کمی افتضاح ورود ممنوع به کنفرانس مونیخ را کمرنگ کند. نشستی که در آن سایر چهرههای اپوزیسیون که در منشور همبستگی بودند، حضور نداشتند و بیشتر به یک گعده سلطنتطلبی شبیه بود که بسیاری از اعضا نیز مجازی در جلسه حاضر بودند. از این نشست نه صحبتهای پهلوی و بیانیه او، بلکه تنها یک ویدئو از ناتوانی شازده در باز کردن در بطری آب وایرال شد. این ویدئو نمادی است از شخصیت واقعی پهلوی کوچک که در کاسبی چندساله براندازی همانقدر ناتوان است که در ادای کار کردن و مطالعه حین بازی کامپیوتری آن هم در جریان ساخت یک ویدئوی تبلیغاتی. این نشست نیز به لحاظ فرمی و محتوایی ایرادهای زیادی داشت که هرچند بهدلیل بلاموضوع بودن شخصیت سیاسی رضا پهلوی دیده نشد اما مرور آن برای ثبت در تاریخ خالی از لطف نیست.
همبستگی به همگرایی تقلیل پیدا کرد
درحالیکه اپوزیسیون ضدایرانی با امضای منشوری موسوم به همبستگی مدعی ایجاد وفاق بین گروههای برانداز برای تقابل با جمهوری اسلامی بودند. این همبستگی اکنون همانطور که در عنوان برنامه هم آمده به «همگرایی» تقلیل پیدا کرده است. البته همان ابتدای پیمان همبستگی ترکیب نامتجانس هیئت اپوزیسیون که از تجزیهطلب و سلطنتطلب تا هنرپیشه و دادزن دور میز آن جمع شده بودند کاملاً نشان میداد که این همبستگی نمایشی دوامی نداشته و احتمالاً از طرف پروژهدهنده به آنها تکلیف شده بود که برای دریافت منابع مالی نمایش اتحاد بدهند اما این نمایش هم دیگر کارایی ندارد. با اعلام وزارت خارجه آمریکا مبنیبر بازنگری در فاندهای مالی ارائه شده به اپوزیسیون، کشورهای اروپایی نیز خط دستشان آمده و متوجه شدهاند که نباید بیجهت به جریان مدعی براندازی که جز کسب درآمد اقدام مؤثر دیگری در این راستا نکرده میدان بدهند. به همین دلیل کنفرانس مونیخ، 2 مرتبه به رضا پهلوی پیغام ورود ممنوع میدهد و پارلمان هلند و مجمع کمبریج نیز برنامه حضور ربع پهلوی را لغو میکنند. رضا پهلوی اما برای تداوم منابع مالی دستآویز هر بهانهای شده تا یک اتحاد ساختگی دیگر علم کرده و آن را به دولتهای غربی بفروشد. اما این نمایش آنقدری مضحک شده که خود نیز ناچار میشود عنوان را از همبستگی به همگرایی تقلیل دهد. اقدامی دیگری که این نشست را متناقض و از معنی تهی میکند این است که سایر اعضای امضاکننده منشور همبستگی در آن حضور ندارد.
قبل از تأکید بر کردار نیک ورود دوستانتان به گورستان پرلانژ را منع کنید
ربع پهلوی برای رفع تناقض همگرایی با عدم حضور سایر براندازان در بخشی از صحبتهای خود مدعی میشود: «در بهروی سازمانهای دیگری که در این نشست حضور نداشتند اما میخواهند بخشی از راهحل باشند، باز خواهد بود.» توصیف جالبی خواهد بود اگر وضعیت باز بودن در فاندبگیری پهلوی به روی سایر اپوزیسیون را به وضعیت در بطری آبی تشبیه کنیم که پهلوی از پس گشودن آن برنیامد. رضا پهلوی درحالی چنین ادعایی مطرح میکند که پیش از این نیز مدعی بود او در فرایند براندازی بهدنبال سلطنت مجدد نبوده و صرفاً رئیس یک شورا برای انتقال قدرت پس از براندازی خواهد بود اما خیلی زود هواداران و کمپینهای رسانهای وابسته به او با هجمه وارد کردن به سایر اعضای منشور موسوم به همبستگی نشان دادند چیزی جز تمامیتخواهی در پس این شعارهای بزکشده نیست. رویکردی که البته سایر چهرهها نیز هریک بهنحوی آن را در پیش گرفتند تا نشان دهند تمامیتخواهی تنها مؤلفه مشترک آنهاست. پهلوی در حاشیه نشست مونیخ برای اینکه خود را از اقدامات رادیکال و غیراخلاقی طرفدارانش که تا ادرار بر مزار غلامحسین ساعدی در گورستان پرلانژ پاریس نیز پیشرفته بودند شعار «گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک» را تکرار کرد و مدعی مرزبندی خود با فحاشی و تهدید شد. این درحالی است که او در زمان امضای منشور همبستگی در مورد تهاجم اطرافیانش به سایر اعضا سکوت کرده بود تا بتواند با بیرون کردن آنها از میدان خود را تنها مدعی براندازی خوانده و سهم کاملتری از کیک حمایتی غرب ببرد.
انتخابات آزادتان را هم دیدهایم آقای سلطنتزاده!
فرزند شاه مخلوع که پیش از این در زمان امضای منشور همبستگی برای مبرا کردن خود از اتهام ضددموکراسی بودن مدعی بود او خواهان سلطنت نیست و صرفاً یک شورای انتقالی قدرت را مدیریت میکند، اکنون مثل گذشته درها را روی خود نبسته و با ظرافت بیشتری دیکتاتوری را پیشمیبرد. او طی صحبتهای خود در این نشست صرفاً این گزاره را مطرح کرده برای تعیین سرنوشت آینده حکومت ایران که جمهوری باشد یا پادشاهی در مونیخ حضور ندارد. پهلوی البته هیچیک از دو مدل را رد نکرده تا باب حکومت پادشاهی را روی خود نبسته باشد. او در ادامه هدف جلسهای را که در مونیخ برگزار کرده اینگونه شرح میدهد: «رسالت ما امکان برگزاری انتخابات آزاد در ایران است.» پهلوی البته تشریح نکرده منظورش از انتخابات آزاد از همان مدل انتخاباتهای فرمایشی است که پدرش در زمان انقلاب سفید ضمن حفظ حکومت سلطنتی برگزار میکرد یا چیزی غیر از آن. البته پاسخ این سؤال در جمله قبلی آمده؛ وقتی او به عدم تصمیمگیری در مورد مدل حکومت آتی مدنظرش یعنی «جمهوری» و «سلطنتی» اشاره کرده و همزمان بر انتخابات تأکید میکند، یعنی منظورش از انتخابات آزاد هرچه باشد جمهوری نیست؛ چراکه خود گفته برای تصمیمگیری دراینباره در مونیخ حاضر نشده است. بنابراین پاسخ روشن است فرزند شاه مخلوع برای رضای خدا موش نمیگیرد. فرمان همان فرمان دیکتاتوری است که تاکنون طرفدارانش نشان دادهاند فقط معذوریتهای سیاسی زبان پهلوی سوم را به تناقض گویی در مورد «جمهوریت» و «انتخابات آزاد» باز کرده است.
پهلوی از قطع یارانه براندازی نگران است
پس از برگزاری این نشست فرزند شاه مخلوع ایران در بیانیهای که در حساب ایکس (توییتر سابق) خود منتشر کرد، مدعی شد افراد شرکتکننده در این نشست بر سر اصول و چهارچوب همکاری به توافق و اجماع به جمعبندی رسیده و آغاز همکاریشان را اعلام عمومی کردند. ربع پهلوی درحالی چنین ادعایی میکند که از ابتدای غائله 1401 کشورهای غربی با هدف ایجاد اجماع در مقابل ایران همه گروههای اپوزیسیون را موظف به اقدام هماهنگ کرده و منشور همبستگی نیز با همین هدف منعقد شد. اگرچه متذکر شدن این نکته به اپوزیسیون که تداوم حمایتهای مالی منوط به این هماهنگی است، فاندبگیران را ناچار به امضای این منشور کرد اما درنهایت این هماهنگی ظاهری خیلی زود فروپاشید و نازنین بنیادی یکی از اعضای حاضر تنها دوماه بعد تحتفشار حملات رسانهای وابستگان سایر چهرهها از این گروه استعفا داد و این حرکت دومینووار به سایر اپوزیسیون حاضر نیز تعمیم پیدا کرد. نهایتاً منشور همبستگی با آن همه سر و صدا و پوشش رسانهای فروپاشید و اکنون سایرین در نشستی که پهلوی آن را «همگرایی» مینامد اصلاً حضور ندارند. بنابراین ادعای همگرایی صرفاً در دایره نزدیکان پهلوی کارکرد پیدا کرده و بدون حضور سایرین عملاً تهی از معنا محسوب میشود. دربند دیگری از این بیانیه- که بوی رفع اتهام میدهد- آمده حاضران متعهد شدهاند که پیرامون طرحهای مشخص و پروژههای عملی با یکدیگر همکاری کنند و به مردم گزارش کار بدهند. چنین تعهدی پس از آن مطرح میشود که وزیر خارجه آمریکا مدعی شد فاندبگیران پروژه براندازی از هر 100 سنت 88 سنت را خودشان به جیب زدهاند و با این استدلال دستور به بازنگری و هدفمندتر کردن این کمکها داده است. حال پهلوی برای اینکه رویکرد کاسبکارانهای که از همان ابتدای غائله 1401 به آن متهم میشد و برایش مسیر ریاض به تلآویو را متر میکرد کمرنگ کند، گفته آنها در ادامه در مورد طرحها و پروژههای مشخصی که انجام میدهند گزارش خواهند داد و شفافسازی خواهند کرد. پروژههایی که احتمالاً میلیونها دلار بابتش منابع در اختیار میگیرند. البته پهلوی در مورد منابعی که تاکنون بابت اقدامات موسوم به براندازی دریافت میکرده چیزی را شفاف نکرده و توضیحی هم نداده که آیا ایده شفافسازی در مورد او عطف به ماسبق نیز میشود یا قرار است این شفافیت ادعایی با الگوگیری از شفافیتهای نمایشی اجرایی شود که سایر اپوزیسیون در دستور کار داشتند. پیش از این سایر اپوزیسیون همچون حامد اسماعیلیون نیز مدعی بودند هزینهکرد مبالغ جمعآوریشده برای پیشبرد پروژه تقابل با ایران را شفاف میکنند اما پس از جمعآوری سرمایه با استفاده از کمکهای دولتی و فردی از این امر طفره رفتند. دلیل دیگری که پهلوی به شفافسازی تأکید میکند این است که بتواند اعتبار از دست رفته خود نزد دولتهای غربی را که حتی حاضر به دعوت از او به نشست مونیخ نبودند احیا کند و همچنان آنها را به تداوم کمهای مالی تأمینکننده زندگی اشرافی خود و خانوادهاش مجاب کند.
صندلیهای سن را هم نمیتوانید جابهجا کنید حکومت که جای خود
آشفته بازار نشست حاشیهای همگرایی که با اقدام نافرجام ربع پهلوی در باز کردن در بطری تصویر شد المانهای دیگری نیز برای نشان دادن سطح نازل آن دارد. حضور چند صندلی اضافه روی سن که نهایتاً با آویزان کردن یک پرچم پنهان شده نشان میدهد تیم او برای لاپوشانی افتضاح مونیخ و راه ندادن ربع پهلوی به کنفرانس امنیتی آنقدر عجله داشته که برای برگزاری یک جلسه دورهمی- که عنوان نشست بر آن نهاده- حتی وقت نکرده که یک سن آبرومند تدارک ببیند. یک پرچم دیگر نیز به همین روش با نوار چسب از میز مقابل او آویزان شده بود تا سطح برگزاری یک نشست سیاسی برای براندازی یک حکومت بهلحاظ فرمی از سطح برگزاری یک مراسم تقدیر از برترین کاردستی در کودکستانهای سطح تهران هم پایینتر باشد.
![]()
-
چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۵:۰۵
-
۵۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1034820/