مناظرههای خارجی درباره غزه؛ همه هستند جز ایرانیها
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عاطفه جعفری| رو به دوربین میگوید: «ایران میخواهد بر کل خاورمیانه مسلط شود، به نظرم بهتر است، نتانیاهو همین الان همان تصمیمی که داشت را به سرانجام برساند. یعنی همان ائتلاف عربی- اسرائیلی که خیلی وقت است به آن فکر میکند. دیر انجام شدن خیلی بهتر از انجام نشدن است.» این صحبتهای عیدان رونن، کارشناس اسرائیلی است که در شبکه 12 رژیمصهیونیستی در حال دفاع از نتانیاهو و وحشیگریای است که او در این یکسال انجام داده. اما دکتر حسن مرهچ، کارشناس عرب صحبتهایش را ناقص و غیرواقع میداند و درنهایت در جواب این کارشناس اسرائیلی که معتقد بود ایران میخواهد همه خاورمیانه را به زیر سلطه خودش بیاورد، گفت: «تو هیچ اطلاعی از اهلسنت خصوصا بعد از هفتم اکتبر نداری. جهان عرب اهلسنت بعد از هفت اکتبر با هر آنچه نام اسرائیل است، مخالفند و به محور شیعی نزدیکترند.» در یک سالی که از شروع جنگ در غزه گذشته، تقریبا تیتر اول یا دوم رسانهها در سراسر جهان به این جنگ نابرابر معطوف شده است و رسانهای پیدا نخواهید کرد که آن را پوشش نداده باشد. دلیل اصلی برای پوشش آن را، غیر از مهم بودن این جنگ، اوضاع پیچیده خاورمیانه عنوان میکنند که نمیتوان نسبت به آن موضعی نداشت و بهراحتی از کنارش عبور کرد.
تلویزیونهای خبری هم در دنیا این موضوع را دستمایه قرار دادهاند و با برنامههای مختلف سعی داشتهاند ابعاد گوناگون جنگ را پوشش دهند. برگزاری میزگرد با حضور دو کارشناس رویکرد ثابت اکثر شبکهها برای پرداختن به جنگ در غزه بود. یک کارشناس اسرائیلی یا کارشناسی که موافق این رژیم جعلی است، در برابر یک کارشناس یا تحلیلگر دنیای عرب قرار میگیرد و درمورد این موضوع گفتوگو میکنند. البته اینطور نیست که این مناظرهها همیشه به آرامی صورت بگیرد، معمولا دو کارشناس روی نظرهایی که دارند سفت و سخت میایستند و درنهایت کار به دعوا میرسد و گاهی هم برنامه بدون اینکه نتیجهای درخصوص موضوع مورد بحث داشته باشد به پایان میرسد. قرار نیست در این گزارش به تشریح این مدل برنامهها بپردازیم که هر کدام از کارشناسان چه تحلیلی دارند و نتیجه این جنگ را چطور ارزیابی میکنند. نکته مهم در این برنامهها جای خالی کارشناسان و تحلیلگران ایرانی است. تحلیلگرانی که کم هم نیستند و حتما میتوانند از ایران و فلسطین و لبنان در برابر صحبتهای کارشناسانی که اسرائیل را به حق میدانند، دفاع کنند و این جنگ را نابرابر بدانند.
زمانی که راز زیمت، کارشناس مسائل ایران و افسر اطلاعاتی پیشین ارتش اسرائیل در مصاحبه با یک شبکه فرانسوی، میگوید: «جهان عرب دیگر به ایران اعتنایی نمیکند و همین برگ برنده اسرائیل است.» استاد محمد، کارشناس عربی که با اسکایپ روبهروی او قرار گرفته، با دفاع از ایران و کشورهای عربی، حرف او را نادرست میداند.
بگذارید به چند ماه پیش یعنی زمان وعده صادق برگردیم، در همان زمان رسانههای داخلی بهخصوص صداوسیما را بهعنوان رسانه جمهوری اسلامی مورد نقد قرار دادیم که نتوانستهاند همپای رسانههای عربزبان و گاهی مخالف با ایران پیش روند و این عملیات را پوشش خبری درست دهند. هفته گذشته هم باز به این موضوع اشاره کردیم و گفتیم رسانهها اصلیترین ابزار برای انتقال اطلاعات و مدیریت افکار عمومی در اتفاقات ناگوارند. معمولا در چنین شرایطی رسانهها یا از قبل یا در حین بحران، سیاستهای روشن و مشخصی را دنبال میکنند. یکی از این حوادث ناگوار ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل جنبش حزبالله لبنان بوده است. پس از به شهادت رساندن دبیرکل و برخی فرماندهان حزبالله، تمام رسانههای بینالمللی بر پایه سیاستهای مشخص به این موضوع پرداختهاند. در ایران نیز با توجه به جایگاه ویژه سیدحسن نصرالله در محور مقاومت، رسانهها بهصورت خاص به این اتفاق پرداختهاند. اگرچه همه رسانهها سیاست واحدی را از ابتدای این اتفاق دنبال کردهاند، رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه در کشور، فاقد سیاستی واحد در بررسی موضوع بوده است. این رسانه در سه شبکه متفاوت، سه رویکرد تقریبا متفاوت را در پیش گرفت. حالا نخ این تسبیح را بگیریم و برسیم به قدرت شبکههای برونمرزی یا بینالمللی ایران که تقریبا نمود خاصی در کشورهای منطقه و غربی ندارند. این مسئله یک دلیل محکم برای حضور نداشتن کارشناسان و تحلیلگران ایرانی در شبکههای خارجی است. وقتی شبکههای برونمرزی صداوسیمای ایران آنقدر در دنیا شناخته نمیشوند که حتی در کشورهای منطقه مورد نظر قرار بگیرند، طبیعتا نمیتوانند کارشناسان ایرانی را هم به دنیا معرفی کنند.
open to debate یک رسانه خصوصی آمریکایی است که در حوزههای مختلف اطلاعرسانی میکند که با رسیدن به 7 اکتبر، برای اینکه رسانهاش خالی از اتفاقات این جنگ نباشد از دو کارشناس دعوت کرده تا روبهروی هم قرار بگیرند و درمورد این سوال با این عنوان که «آیا اقدامات اسرائیل در جنگ غزه موجه بود؟» با هم بحث کنند. مدل این مباحثه از 7 اکتبر شروع میشود و بعد به جنایات اسرائیل میرسد که عدهای آن را توجیه میکنند که در دفاع از خود بوده اما منتقدان پاسخ اسرائیل معتقدند این اقدام به یک بحران انسانی منجر شده، در حمایت از غیرنظامیان فلسطینی شکست خورده و صلح بلندمدت در خاورمیانه را به خطر انداخته است. دو کارشناس برنامه هم ایلون لوی، سخنگوی سابق اسرائیل و مهدی حسن، روزنامهنگار و مجری الجزیرهاند. بسیاری از کارشناسان بحث بین این دو را یکی از بهترین مناظرهها درخصوص این جنگ دانستند و در فضای مجازی هم بسیار بازتاب داشت.
چند روز پیش از مستندهایی گفتیم که بعد از 7 اکتبر ساخته شده و در این گزارش، اشارهای داشتیم به اقدامات اسرائیلیها در ساخت مستند. از این جنگ که فقط به همان 7 اکتبر اشاره میکنند و از اکران عمومی این مستندها سر باز زدند، چون میخواهند سیاستمداران جهان را با خودشان همراه کنند. از طرفی دیگر، تمام تلاششان را میکنند که در رسانهها حضور داشته باشند و پررنگ از خودشان و جنایتهایی که انجام دادند، دفاع کنند تا بتوانند افکار عمومی را با خودشان داشته باشند. فارغ از اینکه مردم در سراسر دنیا آگاه شدند و دیگر اعتمادی به این رژیم جعلی ندارند. اما این وظیفه رسانههای ایرانی است که تحلیلگران را معرفی کنند.
برای مقابله با این نگاه، نیاز به مرجعیت رسانهای است. تحلیلگران عرب و کارشناسانی که اسرائیل و مدل جنگ نابرابر و حمله به غیرنظامیان را جزء ویژگی اسرائیل میدانند و شناختهاند، ساکت نماندهاند و تقریبا با مرور شبکههای مختلف میتوان دید که چه موضعگیریای دارند. اما باز هم باید بگوییم ایرانیها حضور کمرنگی در این تحلیلها دارند. حتی مسئولان ایرانی و سیاستمداران ایرانی هم میهمان این شبکههای تلویزیونی نمیشوند تا درمورد اقدامات ایران مخصوصا بعد از دو عملیاتی که انجام گرفت، صحبت کنند. البته حضور در شبکههای عربزبان کم و بیش وجود داشته است اما باز هم نقطه پررنگی نبوده. هرچند گفتوگو با رسانههای دنیا از قدیمالایام بوده و مسئولان گفتوگو با این شبکههای خارجی را مخصوصا در سفرهایی که دارند، انجام میدهند اما حضور بهعنوان میهمان در این شبکههای تلویزیونی به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. شاید بد نباشد اشارهای کنیم به تحلیل موشه العاد، کارشناس اسرائیلی که در گفتوگوی تصویری با یک شبکه اماراتی در دفاع از این رژیم، خواهان ورود لبنان و ایران میشود تا اسرائیل به آنها پاسخ درخوری بدهد! ببینید که چقدر بلد است جنگ را مدیریت کند، البته در برابر العاد، کارشناس و تحلیلگری حضور ندارد، اما مجری این برنامه جوابش را میدهد و میگوید اگر جنگندههای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی نبودند موشکها و پهپادهای ایرانی اوضاع دیگری برای اسرائیل رقم میزدند.
میدانیم که مرجعیت خبری برای یک رسانه بستگی به چند عنصر دارد؛ عناصری که جمع آنها به رسانه شخصیت مرجعیت میدهد، ازجمله تعداد مخاطبان که از دغدغههای مدیریت خبر است که اخبار رسانه دیده شود، واکنش سریع، توجه به عنصر رقابت که در پوشش خبری رویدادهای مهم از رقبای خود عقب نمانیم. بیتوجهی به هریک از این عناصر پوشش خبری ما را تضعیف میکند که باعث میشود میدان را به حریفان واگذار کنیم. همین موارد که برای فضای صداوسیما در داخل کشور مطرح است در شبکههای برونمرزی صداوسیما هم مهم و حیاتی است. اگر میخواهیم کارشناس و تحلیلگران ایرانی پای ثابت تلویزیونهای خارجی باشند، باید مرجعیت را به رسانههای داخلی علیالخصوص صداوسیما برگردانیم.
-
چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۸:۴۹
-
۵۱ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/960290/