راه ترقی - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رسانههای عبری فاش کردند که رژیم صهیونیستی به بهانههای امنیتی، نامهای به «احمد الشرع» معروف به «ابومحمد الجولانی» رهبر هیأت تحریرالشام ارسال و اعلام کرده که از مناطق اشغال شده پس از سقوط حکومت «بشار اسد» خارج نخواهد شد.
روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نوشته تلآویو پیامی را به دمشق ارسال کرد که در آن آمده است: «ما هیچ تلاشی از سوی گروههای جهادی (تکفیری) برای رسیدن به جنوب سوریه را نمی پذیریم.»
در این نامه آمده است: «اگر به نظر برسد که یک طرف مسئول در سوریه وجود دارد، ما انتقال منطقه حائل به آن را بررسی خواهیم کرد؛ اما تا زمانی که چنین چیزی وجود نداشته باشد، ما همچنان نگران امنیت خود خواهیم بود.»
تلآویو در پیام خود افزود: «ارتش اسرائیل به دلایل مربوط به دفاع و امنیت اسرائیل، به منظور آمادگی برای احتمال وقوع حوادثی مشابه آنچه در 7 اکتبر 2023 رخ داد، وارد منطقه حائل شد. ما اجازه نمیدهیم این اتفاق بیفتد.»
این پیام درحالی ارسال شده است که الجولانی چندینبار اعلام کرده بود قصد وارد شدن به درگیری با رژیم صهیونیستی را ندارد.
بااینحال، وبگاه صهیونیستی «واللا» به نقل از منابع امنیتی گزارش داد که مقامات رژیم صهیونیستی نسبت به حاکمان جدید سوریه نگران هستند؛ چراکه تا بدین لحظه موضع واضحی درباره این رژیم اتخاذ نکردهاند.
این منابع گفتند: «اسرائیل با آمریکا درباره تصمیم برای لغو جایزه 10 میلیون دلاری اختصاص داده شده برای تعقیب الجولانی، گفتوگو خواهد کرد.»
بهعنوان بخشی از تلاش رژیم صهیونیستی برای بهرهبرداری نظامی از شرایط سوریه، ارتش این رژیم برای اولینبار پس از سال 1974 چندین کیلومتر وارد خاک سوریه از سمت بلندیهای اشغالی جولان شد. همچنین کابینه این رژیم با اشغال منطقه جبل الشیخ سوریه و برپایی یک منطقه حائل در این منطقه موافقت کرد.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی تأکید کرد: «ارتش اسرائیل قدرت اجرایی در منطقه حائل در مرز سوریه خواهد بود و تسلط بر منطقه حائل در سوریه یک عملیات موقت به دلیل نگرانی از تهدید شبهنظامیان است.»
پیشتر روزنامه «العربی الجدید» در اینباره نوشته بود که در پی بیثباتی اوضاع در سوریه، رژیم صهیونیستی در تکاپو برای سوءاستفاده از این وضعیت است تا با اجرای سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» نوعی هرج و مرج و آشوب را در سوریه به راه بیندازد.
این رسانه گزارش داد که رژیم صهیونیستی همچنین در تلاش برای ماهیگیری از آب گلآلود سوریه است تا از برخی صداهای غیرعادی سوریهای مقیم خارج از کشور برای ترویج ایده عادیسازی روابط با تلآویو و تغییر شکل منطقه استفاده کند.
نقشه شوم اسرائیل برای سوریه
اخیرا یک منبع محلی در سوریه در گفتوگو با شبکه المیادین تأکید کرد که بخشی از نظامیان صهیونیست از محور سد الرقاد در مجاورت صیدا واقع در جولان اشغالی عقبنشینی کرده و به سمت تل الساقی در این بلندیها حرکت کردند.
منطقه مذکور بر دریاچه یرموک و حومه جنوبی قنیطره مشرف است.
این منبع محلی اضافه کرده که رژیم صهیونیستی بخش دیگری از نظامیان خود را در محور ممتد میان پادگان 74 و الرقاد و طعیم باقی گذاشته است. پیشرویهای اشغالگران در سوریه به سمت منابع آبی و سدها در جنوب این کشور متمرکز است.
همچنین گزارش شده که اشغالگران صهیونیست تجهیزات ارتباطی پیشرفته در بلندیهای قرص النقل واقع در حومه قنیطره کار گذاشتهاند. این منطقه بر مجدل الشمس اشغالی و خطوط امدادی اشغالگران به سمت مرزهای لبنان مشرف است.
از زمان سرنگونی نظام بشار اسد تاکنون اشغالگران صهیونیست علاوه بر بمباران مناطق مختلف سوریه، بخشهایی از جنوب این کشور را نیز اشغال کردهاند.
براساس اطلاعات فاش شده اسرائیل قصد ایجاد یک کشور جعلی در دل سوریه دارد.
بر همین اساس رادیو ارتش اسرائیل به نقل از سرلشکر بازنشسته «نوام تیبون» گفت: «اسرائیل علاقه زیادی به ایجاد یک کشور کرد در سوریه دارد.» به این ترتیب صهیونیستها با ایجاد دولت وابسته به خود در سوریه و برهم زدن نقشه عراق با حرکتی مشابه با حربه کردها، به رؤیای کاذب از نیل تا فرات خود خواهند رسید. با سقوط دولت بشار اسد، صهیونیستها در تجاوزی آشکار وارد خاک سوریه شده و دهها مکان در این کشور را مورد حمله خود قرار دادند.
پیرو همین موضوع نیروهای زمینی اسرائیل از منطقه غیرنظامی در مرز اسرائیل و سوریه عبور کردند که اولین ورود آنها به خاک سوریه از زمان جنگ اکتبر 1973 است.
نیروهای اسرائیلی به کوه هرمون در سمت سوریه و دیگر نقاط استراتژیک حمله کردند. همچنین دهها پایگاه و فرودگاه و تعدادی جنگنده ارتش سوریه را منهدم کردهاند تا توان نظامی این کشور را نابود کنند.
نگاه استعماری اسرائیل به سوریه
نگاه اسرائیل به سوریه از جنبههای مختلفی بهویژه ژئوپلیتیکی، امنیتی و تاریخی، شباهتهایی به سیاستهای استعماری دارد.
این نگاه عمدتا ناشی از اهداف استراتژیک اسرائیل در منطقه و تلاش برای گسترش نفوذ خود است. دلایل بسیاری هم وجود دارد که گویای این مطلب است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
کنترل و تضعیف سوریه بهعنوان یک بازیگر منطقهای
اسرائیل همواره در تلاش بوده است که سوریه را بهعنوان یک کشور مخالف و تهدیدکننده در همسایگی خود تضعیف کند. این سیاست در راستای استراتژی استعماریِ تفرقه بینداز و حکومت کن، برای جلوگیری از قدرتگیری کشورهای همسایه عمل میکند.
اشغال بلندیهای جولان
اشغال بلندیهای جولان از سال 1967 و تلاش برای الحاق این منطقه به خاک اسرائیل، نمونهای آشکار از رفتارهای استعماری است. این منطقه به دلیل موقعیت راهبردی و منابع طبیعی غنی، اهمیت بالایی دارد و اشغال آن بخشی از سیاست توسعهطلبانه اسرائیل تلقی میشود.
دخالت در جنگ داخلی سوریه
در سالهای اخیر، اسرائیل بارها در جنگ داخلی سوریه دخالت کرده است، از جمله با انجام حملات هوایی به اهدافی در خاک سوریه. این اقدامات بیشتر با هدف جلوگیری از تثبیت قدرت نیروهای همسو با ایران و حزبالله انجام میشود؛ اما درعینحال به نفع تضعیف حاکمیت ملی سوریه و حفظ بیثباتی در این کشور است.
تضعیف مقاومت منطقهای
سوریه بهعنوان یکی از کشورهای محور مقاومت در برابر اسرائیل شناخته میشود. اسرائیل با حمایت از برخی گروههای شورشی و تلاش برای ایجاد شکافهای داخلی در سوریه، سعی کرده است مقاومت منطقهای را تضعیف کند، مشابه سیاستهای استعماری که به ایجاد تفرقه و بهرهبرداری از آن متکی است.
استفاده از منابع و موقعیت استراتژیک سوریه
اشغال مناطق کلیدی مانند جولان و احتمال استفاده از منابع آبی و انرژی این مناطق، نشاندهنده دیدگاه اقتصادی و استعماری اسرائیل نسبت به سوریه است.
تلاش برای تغییر موازنه قدرت منطقهای
اسرائیل در تلاش است با تضعیف سوریه، به انزوای بیشتر ایران و حزبالله کمک کند و موازنه قدرت را در منطقه به نفع خود تغییر دهد، رویکردی که شباهت زیادی به رفتارهای استعماری در خاورمیانه دارد.
بهطور کلی، نگاه اسرائیل به سوریه ترکیبی از اهداف ژئوپلیتیکی، امنیتی و اقتصادی است که در برخی موارد ویژگیهای استعماری را به نمایش میگذارد، از جمله کنترل بر منابع و ایجاد وابستگی یا تضعیف حاکمیت ملی کشور مقابل.
جولانی، عروسک اسرائیلیها
این روزها بسیاری معتقدند اسرائیل با جولانی مانند عروسک رفتار میکند و صهیونیستها اصلا برای جولانی شخصیتی قائل نشدهاند.
این جمله بهنوعی بیانگر نگرش تحقیرآمیز و استعماری اسرائیل نسبت به افراد یا گروههایی است که در مناطق اشغالی، بهویژه در بلندیهای جولان زندگی میکنند.
اسرائیلیها معمولا در چنین شرایطی سیاستهایی را به کار میگیرند که افراد محلی را صرفا ابزاری برای تحقق اهداف خود میدانند، بدون احترام به هویت، اراده و منافع واقعی آنها.
برای مثال اسرائیل پس از اشغال بلندیهای جولان در سال 1967، تلاش کرد تا هویت اسرائیلی را بر ساکنان سوری تحمیل کند. بسیاری از ساکنان جولان بهویژه دروزیها، این هویت را نپذیرفتند و همچنان وفاداری خود را به سوریه حفظ کردند.
همچنین اسرائیل به جای تلاش برای درک نیازها و خواستههای مردم جولان، سیاستهایی را اعمال کرده که تنها به تقویت کنترل خود بر این منطقه کمک کند. این امر شامل شهرکسازی، استخراج منابع طبیعی و محدودیتهای متعدد برای ساکنان بومی است.
اسرائیل بارها در نقاط مختلف منطقه، افراد یا گروههایی را که در موقعیت ضعیفتری قرار دارند، به صورت ابزاری برای پیشبرد منافع خود به کار گرفته است. در مورد جولان نیز این رفتار به شکل تلاش برای ایجاد شکاف در جامعه محلی یا استفاده از افراد بهعنوان نمایندگان منافع اسرائیل دیده میشود.
اسرائیل با نادیده گرفتن تاریخ و هویت سوریهای منطقه جولان، آن را بهعنوان بخشی از خاک خود معرفی میکند. این اقدام، نوعی رفتار استعماری است که هویت تاریخی مردم منطقه را به حاشیه میبرد.
این رفتارها نشاندهنده عدم احترام اسرائیل به حقوق و هویت مردم بومی جولان است و شباهت زیادی به سیاستهای استعماری دارد که هدفشان کنترل کامل بر منابع و سرزمینهای اشغالی است.
تحریرالشام بدون ایده و قاعده
شاید هیچ وقت رهبران تحریرالشام گمان نمیکردند که بتوانند با چنین سرعتی و فقط ظرف چند روز حکومت بشار اسد را ساقط کنند، برای همین هم هیچ ایدهای برای اداره حکومت ندارند، صحبتهای جولانی هم به خوبی بیانگر این موضوع است.
جولانی همه عمرش در گروههای تروریستی فعالیت کرده است، او را رهبری عملگرا؛ اما رادیکالیست میخوانند که بخش زیادی از شهرتش بهخاطر رهبری گروه جبهه النصره است، زمانی که قرار بر این شد جبهه النصره در داعش ادغام شود با ابوبکر البغدادی به اختلاف خورد، از این گروه تروریستی فاصله گرفت و نخواست دیگر زیر بلیت رهبر داعش باشد.
ارتباطش با رسانهها، در مقایسه با دیگر گروههای مخالف در سوریه چندان بد نبود، بعد از اینکه نام جبهه النصره در میان گروههایی که به کنفرانس ریاض 2015 دعوت شدند، نبود با الجزیره مصاحبه کرد؛ البته تصویرش تقریبا ناواضح بود.
حالا اما احمد الجولانی یا همان احمد الشرع با چهرهای بهروزرسانیشده، با محاسنی کوتاه و لباسی غیرنظامی مقابل رسانهها ظاهر شد. او آلیاژی از القاعده و داعش و النصره است، با این تفاوت که رسانه را یاد گرفته است. با سیانان مصاحبه و پیامی خطاب به نخستوزیر عراق منتشر کرد تا مخالفان بعد از رفتن بشار اسد، او را قهرمان نشان دهند و برایش داستانسرایی کنند.
دستار سیاه، جلیقهبند نظامی و اسلحه، جایش را به جلیقه خبرنگاری و پوشش مردم عادی داده است. تصویری که حضور برخی از اعضای این گروه در خط مقدم درگیریها منعکس میکرد، اثبات میکرد که تغییری در حال وقوع است. همچنین حضور احمد الجولانی با ظاهری متفاوت در کمتر از 10 سال گذشته و مصاحبه سیانان با او بعد از سقوط حلب، به وضوح نشان از تلاش برای سفیدشویی ذهن جهان از تصویری بود که از برخی گروههای مخالف در سوریه وجود داشت، تا این نگاه ایجاد شود که بعد از سقوط بشار اسد، آنچه در سوریه شاهد خواهیم بود، آزادی در مقابل دیکتاتوری است.
جولانی هم البته به خوبی این پازل را تکمیل کرد، سجده شکر در زمان ورود به دمشق، سخنرانی در مسجد اموی و بیان مواضع تند اما با لحنی نرمتر و اعلام اینکه نباید با حجاب خانمها کار داشته باشید، نشان میداد او به دنبال فاصلهگذاری مشخصی با چهره اسلامگرایان تکفیری است و تلاش دارد چهره فردی که میتواند یک حکومت تشکیل دهد را ترسیم کند و چهرهای کاریزماتیک از خود بسازد.
جولانی در مقایسه با دیگر گروههای مخالف سوریه، با رسانه چندان بیگانه نبود و به نظر میرسید اهمیت و اثر آن را درک کرده است. زمانی که کنفرانس ریاض با حضور گروههای مخالف سوری در 12ژوئن 2015 برگزار شد و گروه جبهه النصره در این کنفرانس دعوت نشد، جولانی با الجزیره، اورینت و الغد العربی مصاحبه کرد، البته در این مصاحبهها تصویری واضح از چهره او منتشر نشده بود. جولانی در بخشی از گفتوگویش با الجزیره به کنفرانس ریاض اشاره کرد. در این کنفرانس که عربستان با هدف ایجاد همراهی میان گروههای مخالف سوری برگزار کرد، گروههای تروریستی مثل «جیشالاسلام» و «احرارالشام» و «ارتش آزاد» حضور داشتند، برداشت جولانی این بود که او از معادلاتی که قرار است در سوریه تنظیم شود، کنار گذاشته شده است.
اما نکته مهمی که در این عدم دعوت از جبهه النصره مورد توجه قرار داشت این بود که عربستان در آن برهه زمانی به دنبال این بود تا کمی از بار مالی حمایت از این گروهها در سوریه کم کند. جولانی کنفرانس ریاض را بهانهای برای ادغام گروههای مسلح در یکدیگر و صلح با دولت بشار اسد خواند. احمد الشرع در مصاحبهای که با الجزیره داشت، هم تلاش میکند تا فارغ از یک فرمانده نظامی، چهرهای سیاسی از خود ترسیم کند.
او در این مصاحبه تحلیلی هم از حضور روسیه و ترکیه در سوریه ارائه میکند، امری که نشان میدهد رگههایی از تلاش جولانی برای فاصلهگذاری با چهره یک فرمانده گروهک و نقاب گذشتن بر یک چهره نظامی احساس میشود.
این مصاحبه البته در شرایطی برگزار شد که النصره در لیست گروههای تروریستی قرار داشت؛ تلاش برای ارائه چهرهای میانه و در چارچوب قواعد بینالمللی و همچنین زمینهسازی برای خروج این گروه از لیست گروههای تروریستی آمریکا نیز بهشمار میرفت.
به همین خاطر هم جولانی در این مصاحبه در مورد ساختار حکومتی مورد نظرش گفت: «پس از سرنگونی نظام در سوریه نمیخواهیم به تنهایی بر کشور حکومت کنیم، حتی اگر به مرحلهای رسیده باشیم که به تنهایی امکان تشکیل حکومتی را داشته باشیم.»
اگر رفتارهای جولانی را از زمان عضویت در القاعده تا تشکیل جبهه النصره و معرفی خود بهعنوان رهبری که بعد از سقوط بشار اسد، سوریه را در اختیار گرفت، کنار هم قرار دهیم، میتوان او را چهرهای دانست که علیرغم اینکه فرماندهای نظامی است، چهرهای ایدئولوژیک، سیاستمداری رادیکال و پراگماتیست است که تلاش میکند با استفاده از ابزار رسانه، چهرهای متعادل و میانهرو از خود ثبت کند؛ اما بااینحال واقعیت این است که جولانی هیچ برنامه و ایدهای برای اداره حکومت ندارد، تحریرالشام نیز به رهبری جولانی به همین مشکل دچار است و نه القاعده است، نه اخوان و دقیقا مشخص نیست چه میگوید.
سکوت معنادار رهبران جدید سوریه
اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی چه در بعد نابودسازی ظرفیتهای نظامی این کشور چه پیشروی نظامی در خاک سوریه که نقض آشکار حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور محسوب میشود، تاکنون با اعتراض هیچیک از رهبران جدید سوریه، کشورهای عربی، اسلامی و جامعه جهانی روبهرو نشده است.
چنین روندی ضمن آنکه نگرانیها در مورد آینده سوریه و سرنوشت غیرقابل پیشبینی مردم این کشور را افزایش میدهد، نشانهای روشن از ضرورت افزایش ظرفیت مقاومت در برابر اهداف خطرناک رژیم صهیونیستی و مقابله با توسعهطلبی این رژیم نامشروع است.
رژیم اسرائیل همچنان به دنبال توسعه ارضی و افزایش نفوذ خود از نیل تا فرات است و اگر تاکنون موفق به تحقق این برنامه نشده صرفا به دلیل سد محکمی است که جریان مقاومت در برابر اهداف تجاوزکارانه این رژیم ایجاد کرده است.
رخدادهای اخیر در سوریه و نحوه مواجهه قدرتهای فرامنطقهای و رژیم صهیونیستی با آن بیش از گذشته نشان داد که ثبات و امنیت در منطقه تنها از طریق «مقاومت» قابل تداوم خواهد بود و اگر این سد مستحکم از مقابل اهداف تجاوزکارانه جنایتکاران حاکم بر تلآویو برداشته شود، هیچ کشور و ملتی در امنیت و آرامش نخواهد بود.