راه ترقی - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بیکاوغلی/طی روزهای اخیر و در آستانه حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید، تحولات قابل توجهی در روابط ایران و امریکا به وقوع پیوسته است. از یک طرف مسعود پزشکیان در گفتوگو با شبکهnbc از اعلام آمادگی ایران برای انجام مذاکرات شرافتمندانه با ایالات متحده خبر داد و از سوی دیگر برخی اخبار جسته و گریخته منتشر شد که ترامپ به وسیله مقامات عمانی، پیامهایی را برای دستیابی به یک توافق بلندمدت و پایدار ارسال کرده است. در بطن این آیند و روندهای دیپلماتیک و ارتباطی که برخی تحلیلگران از آن با عنوان پینگپنگ ترام-پزشکیان یاد میکنند، شخصیتی مانند ایلان ماسک هم قرار دارد که برخی معتقدند در نقش کاتالیزور تلاش میکند موانع پیش روی مذاکرات ایران و امریکا را از سر راه بردارد. اظهاراتی که ایلان ماسک در خصوص نقش داشتن در آزادی خبرنگار ایتالیایی منتشر کرد در کنار اخباری که در خصوص ملاقات او با برخی مقامات ایرانی روی خروجی خبرگزاریهای قرار میگیرد، نام ماسک را به عنوان یک چهره محوری در مسائل مرتبط با مذاکرات ایران و امریکا قرار داده است. مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاحطلب یکی از چهرههایی است که معتقد است، حضور ترامپ در کاخ سفید بسته به برخورد ایران، هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. الویری با تقدیر از تلاشهای پزشکیان برای حل مشکل رابطه با امریکا به این نکته اشاره میکند که بدون تردید برنامههای پزشکیان با تایید نهادهای ارشد کشور است که اجرایی میشود. او مهمترین مانع پیش روی از سرگیری روابط میان دو کشور را تندروها در داخل ایران، تندروهای امریکایی و برخی جریانات رادیکال منطقهای میداند. بهزعم این چهره سیاسی ایران با استفاده از موازنه مثبت باید تلاش کند هم روابط پایداری با چین و روسیه و هم روابط مستمری با اروپا و امریکا تعریف کند.
پالسهای ارسال شده توسط ایران و امریکا را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان این تحرکات را به معنای باز شدن دریچههای تازه ارتباطی میان دو کشور فرض کرد؟
به نظرم موضوع گفتوگو و مذاکره با امریکا، پروندهای است که بسیار با تاخیر انجام میشود و معتقدم ایران باید در دهههای قبل این پرونده را به سرانجام میرساند تا از خسارات فراوانی که اقتصاد ایران طی تمام دهههای گذشته متحمل شده، جلوگیری کرد. هر چند زمینهسازی برای گفتوگو با امریکا با تاخیر صورت گرفته، اما همگی باید از آن استقبال کنیم و زمینههای موفقیت آن را فراهم سازیم. معتقدم اقتصاد کشورمان درگیر مشکلات حوزه سیاست خارجی است. در راس مسائل سیاست خارجی هم معادله رابطه با امریکا قرار دارد. امریکا قدرت نخست اقتصاد و هژمون جهانی است و لازم است از طریق بهبود رابطه با امریکا زمینه توسعه کشور بهتر فراهم شود. با مذاکره یا هر شیوه دیگری روابط ایران و امریکا باید به یک نقطه مطلوبی برسد. گفتوگوی اخیر مسعود پزشکیان با شبکه NBC و سایر اقدامات ارتباطی مرتبط با این موضوع، شجاعانهای است که آقای پزشکیان آغاز کردهاند . البته معتقدم این اقدامات با تایید و موافقت کلیت نظام نیز بوده است. بعید میدانم بدون هماهنگی با مقامات عالیرتبه و تصمیمات لازم چنین اقدامات و پیامهایی ارسال شده باشد. نظام احساس کرده که آقای پزشکیان و دولت چهاردهم میتواند این پرونده را به سرانجام برساند تا مشکلات مردم کاهش پیدا کند. نباید فراموش کرد که قدرت و تحمل مردم در برابر مشکلات کاهش پیدا کرده و اقشار محروم دیگر تاب فشار بیشتر را ندارند.
اما این برای نخستینبار نیست که دولتی در ایران تلاش کرده معادلات فیمابین ایران و غرب را حل و فصل کند. قبلا دولتهای آقای هاشمیرفسنجانی، خاتمی و روحانی هم چنین اقداماتی را استارت زده بودند. اما هر زمان طیفهای رادیکال و تندرو در ایران، امریکا و منطقه بر سر بهبود روابط میان ایران و امریکا مانعتراشی کردهاند. چگونه میتوان تلاشهای این تندروها را بیاثر ساخت؟
مخالفان بهبود روابط ایران و امریکا 2دسته هستند؛ یک دسته افراد دلسوز، نیکاندیش با نیت خیرند که نگرش مبسوط و وسیعی در خصوص مسائل دارند؛ اینها با ذهنیت منفی به استقبال این موضوع و سایر مسائل میروند. این افراد از جنس همان گروهها و جریاناتی هستند که وقتی قطعنامه 598 توسط امام (ره) پذیرفته شد، علم مخالفت برافراشتند و معتقد بودند جنگ ایران و عراق باید تا محو کامل دشمن ادامه یابد. این یک دسته و طیف هستند که با نیت خیر، اما با نگرش محدود به رخدادها مینگرند. دسته دوم اما افراد و گروههایی هستند که منافع قابل توجهی در این خصوص دارند. کاسبان تحریم و جریانهایی که از این آشفته بازار سود میبرند، چه در ایران و چه در امریکا ذیل این دسته افراد هستند. اینها مایل نیستند روابطی شفاف بر پایه منافع ملی دو کشور شکل بگیرد. این دو جریان دست به دست هم دادهاند تا روابط میان ایران و امریکا پرتنش باقی بماند و خسارات فراوانی متوجه ایران شود. افزایش مشکلات معیشتی مردم، کاهش ارزش پول ملی، مهاجرت گسترده نخبگان، عدم ورود فناوریهای نوین به داخل کشور، گسترش فقر و...بخشی از خسارتهایی است که به دلیل افزایش تنش میان ایران و امریکا متوجه ایران شده است.
ترامپ از اول بهمن ماه رسما سکان هدایت دولت امریکا را به دست میگیرد. به نظر شما با چه ترامپی مواجه خواهیم شد و چگونه میتوان از دل مناسبات ارتباطی با امریکای مدل ترامپ، منافع ملی را محقق کرد؟
ترامپ چهرهای غیرقابل پیشبینی است. طی 4سال زمامداری در کاخ سفید این ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن را نمایان کرده است. این غیرقابل پیشبینی بودن هم میتواند فرصتی برای ایران باشد و هم تهدید. ایران میتواند با تکیه بر این تفاوتهای ماهوی ترامپ با همه روسای جمهور قبلی، زمینههای تحقق منافع ملی خود را فراهم سازد. ترامپ کاسب مسلک و آماده است در ازای ورود امریکا به پروژههای اقتصادی، امتیازات قابل توجهی اعطا کند. مساله مهم این است که ایران بتواند از موقعیت فعلی بهترین استفاده را برای کاهش مشکلات مردم صورت دهد.
مسعود پزشکیان در گفتوگو با شبکه تلویزیونی NBC اعلام کرد ایران با کمک کشورهای منطقه میتواند امنیت و آرامش منطقه را تضمین کند. آیا میتوان فضای منطقه را به سمتی برد که پس از توافق و مذاکرات ایران و امریکا و همکاری با سایر کشورها، این امنیت و آرامش را در خاورمیانه تثبیت کرد؟
بدون تردید روابط ایران با کشورهای همسایه در اولویت قرار دارد. ایران میتواند به وسیله رابطه متوازن با کشورهای همسایه شرایطی را به وجود بیاورد که امنیت نه فقط برای ایران، بلکه برای همه کشورهای منطقه تضمین شود. برخلاف مذاکرات دهه قبل، این بار کشورهای عربی، خواستار مذاکره و توافق ایران و امریکا هستند. به نظرم این گزاره، عامل مهمی است که میتواند شرایط تازهای را برای توافق پیش روی دو کشور ایجاد کند. مهمترین عامل بازدارنده در این مسیر، برخی تندروها در سطوح مختلف هستند. تحریمهای ایران باعث شده، برخی گروهها در کشور سودهای کلانی به جیب بزنند. به دلیل تحریمها، نفت ایران با تخفیف 30درصدی به فروش میرسد و در این میان برخی گروههای منطقهای نیز سودهای کلانی کسب میکنند. از سوی دیگر برخی طیفهای سوداگر در داخل امریکا که با استفاده از ایرانهراسی میلیاردها دلار تسلیحات و ابزارهای جنگافروزانه به فروش میرسانند در مسیر مذاکرات میان دو کشور مانعتراشی میکنند. اما دو کشور باید این موانع و سدها را پشت سر گذاشته و در راستای منافع کلان خود مذاکره و تفاهم را در دستور کار قرار دهند. باید توجه داشت، همه کشورهای جهان روابط تنگاتنگی با هم دارند و امنیت یکی به دیگری وابسته است. ایران نباید تصور کند با توسعه روابط با کشورهای منطقه به وضعیت ایمن و مناسب در راستای توسعه میرسد. ایران الزاما هم باید روابط پایداری با کشورهای منطقه داشته باشد و هم در راستای بهبود روابط با قدرتهای جهانی شامل اروپا، امریکا، چین و روسیه گام بردارد. امریکا از حق وتو در شورای امنیت برخوردار است و در بیش از 85درصد اقتصاد جهانی مشارکت دارد.
دولت چهاردهم به جای موازنه منفی در رابطه با شرق و غرب؛ به نظر میرسد ایده موازنه مثبت را در دستور کار قرار داده است. یعنی به جای عدم رابطه با شرق و غرب تلاش میکند تا توسعه روابط را با هر دو قطب داشته باشد. این ایده را چطور ارزیابی میکنید؟
این واقعیت را باید قبول کرد که سیاستهای انور خوجهای سالیان سال است به تاریخ پیوسته و جهان در هم تنیده شده است. اینکه کشوری تصور کند میتواند به دور خود دیوار آهنین بکشد و مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در درون خود حل و فصل کند دیگر به تاریخ پیوسته است. ایران هم باید به دنبال اجرای مدلی باشد که رابطهای متوازن با همه کشورها ایجاد کند. معتقدم دولت پزشکیان طی ماههایی که تشکیل شده، توانسته اقدامات قابل توجهی در گرهگشایی از مشکلات بردارد. مهمترین اقدام این دولت تلاش برای افزایش مشارکتهای عمومی و آشتی ملی با حضور همه گروهها، قومیتها، مذاهب و ... است.