راه ترقی - کیهان / «کدام خطر آینده انقلاب را تهدید میکند؟!» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم حسن رشوند است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
«کرین برینتون» یک نظریهپرداز آمریکایی در حوزه انقلاب است. او بر این اعتقاد بود که در بررسیهای خود پس از دوران گذار اولیه انقلابها، دوره «ترمیدور» چرخش یا بازگشت وجود دارد. دورانی که میتوان آن را دوران نقاهت پس از فرو نشستن تب انقلاب
دانست.البته برینتون تصریح میکند که با این تعبیر، قصد نوعی تمجید از واکنش «ترمیدوری» را ندارد و نباید از این تعبیر او، برداشت ستایشآمیزی داشت.
با همین نگاه است که نمیتوان نظریه «برینتون» را برای همه انقلابها تعمیم داد چرا که خود او هم این اطمینان را ندارد که نظریهاش قابلیت تعمیم به همه انقلابها از جمله انقلاب اسلامی ایران را دارد. شاید با همین رویکرد است که رهبرمعظم انقلاب پیرامون امکان تطبیق نظریه برینتون بر انقلاب اسلامی و امکان استحاله انقلاب اسلامی و وقوع ترمیدور منتفی میدانند. ایشان در تحلیل ترمیدوری از انقلاب اسلامی، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) میفرمایند: «در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلابها، میگویند انقلابها همچنانی که یک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند. مثل سنگی که شما پرتاب میکنید تا وقتی که قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است، بر خلاف جهت جاذبه زمین حرکت میکند. اما وقتی این قدرت از جاذبه زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه طبیعی زمین بر میگردد.
آن قوانین میگویند تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلابها به سمت جلو حرکت میکند، اوج میگیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم میشود و در مواردی تبدیل به ضد خود میشود. انقلابها سقوط میکنند و بر میگردند پایین..... انقلاب اسلامی شکست خوردنی نیست. این انقلاب فرود آمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود باز نمیایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشرها، نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»
نظریه ترمیدور و سایر نظریات مربوط به انقلابها همچون نظریات مارکسیستی که از آنها نوعی جبر و حتمیت در روند انقلاب استفاده میشود، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست؛ چراکه نقش و اراده افراد را در تحولات اجتماعی نادیده انگاشتهاند. در واقع، هیچ چرخش و ترمیدوری در انقلابها رخ نخواهد داد، مگر آنکه در افراد جامعه شاهد نوعی چرخش باشیم. انسانها با اراده خود میتوانند با در نظر گرفتن آسیبها و آفتهای متوجه یک انقلاب، راهکارهای مناسبی برای مقابله با آن آسیبها و آفتها بیابند و ارزشهای انقلاب را همچنان حفظ کنند و یا میتوانند با نادیده انگاشتن آسیبها و آفتها، زمینه چرخش انقلاب را فراهم کنند. بنابراین، هر تغییر و تحولی در انقلابها به اراده و عملکرد افراد و کارگزاران آن بستگی دارد.
رهبر معظم انقلاب همواره تلاش داشتهاند پاسخ کسانی که انقلاب اسلامی ایران را با همین طرز تفکر دنبال میکنند و ادعا میکنند که امروز در انقلاب ایران چرخش و بازگشتی واقع شده است بدهند و میفرمایند: «انقلابهای بزرگ دنیا که در تاریخ 200 سال اخیر ما اینها را میشناسیم، بنابر همین تحلیل، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه شناختی به کلی مستثنی است. بارها عرض کردهایم که تجسم انقلاب در جمهوری اسلامی و در قانون اساسی جمهوری اسلامی است.نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم بخش انقلاب را گذاشتهاند.»
آنچه رهبر حکیم انقلاب از آن با عنوان یک آفت یاد میکنند، ترمیدور و بازگشت به گذشته نیست، بلکه «استحاله توطئهمحور» است.
سناریوی استحاله قدرتمحور و توطئهگرایانه بر این پیش فرض مستقر شده است که در نزاع بین دو قدرت سیاسی یعنی جمهوری اسلامی و غرب، طرف مقابل سعی میکند با استفاده از توانمندیهای خود چنان به ساختار و پنداشتههای مردم و نخبگان جامعه تسلط پیدا کند که منجر به تغییر در ساختار، رفتار یا گفتار جمهوری اسلامی گردد. «نفوذ» کلمهای است که در چند سال اخیر و به ویژه از دوران مذاکرات هستهای وارد قاموس سیاسی ما شده است که شاید آن را بتوان به عنوان معادل «استحاله توطئه محور» تلقی گردد.
رهبرحکیم انقلاب، هدف اولیه نفوذ را ورود عناصر ضعیف النفس به ساختار حاکمیت نظام، هدف متوسط را استحاله انقلاب و هدف نهائی دشمن از نفوذ را براندازی جمهوری اسلامی میدانند. فارغ از سنخ شناسی شیوه نفوذ در جمهوری اسلامی، براساس بیانات رهبرمعظم انقلاب، دشمن برای رسیدن به هدف خود یعنی«استحاله توطئه محور» در سه حوزه ورود و اقدام میکند: 1-تغییر ذائقه فرهنگی یکی از راههای مؤثر جهت پیشبرد هدف دشمن است چنین تجربههایی نه صرفا نسبت به انقلاب اسلامی، بلکه نسبت به سایر کشورها و تمدنهای دیگر نیز وجود داشته است. رهبر معظم انقلاب نسبت به چنین امری در انقلاب اسلامی بارها هشدار داده و می فرمایند: «غربیها تلاش میکنند که افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند، یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر عبارت است از تغییر در باورها، آرمانها، نگاهها، سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند؛ یعنی کاری کنند که شما همان جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه میکند...
هدف این است. هدف نفوذ این است.»
بر همین اساس است «مارک گلن» نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در مصاحبهای با اشاره به تلاش نفوذ فرهنگی برای تغییر در فکر، اندیشه و باور جوانان ایرانی میگوید: «داستان اسب تراوا را به یاد بیاورید. آمریکاییها دقیقا قصد دارند این مسئله را در قبال ایران اجرا کنند. از طریق رسانهها آنها میخواهند هالیوود را به درون خانههای ایرانی بیاورند تا از این طریق جوانان شما را نسخه ایرانی فرهنگ مدنظر خودشان کنند.»
با همین نگاه است که رهبر معظم انقلاب معتقدند «دشمن برای نفوذ فرهنگی سعی میکند باورهایی را که جامعه را سرپا نگه داشته دگرگون، مخدوش و در آنها رخنه کند؛ یکی از راههای ورود و نفوذ، ایجاد خلل در باورها است؛ باور انقلابی، باور دینی در معرفتهای انقلابی و دینی اختلال ایجاد میکنند؛ رخنه کردن در اینها است و از همه طرق هم استفاده میکنند و آدمهای گوناگونی هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعال دانشجویی هم دارند، نخبه فکری و علمی هم دارند؛ همه جور آدمی برای ایجاد این رخنهها هستند».
2-تغییر در دستگاه محاسباتی نظام یکی دیگر اقدامات دشمن برای سلطه فکری بر انقلاب اسلامی است.آنچه موجب تصمیمگیری افراد میشود دستگاه محاسباتی آنهاست. تفاوت در دستگاههای محاسباتی افراد باعث تصمیمگیری افراد مختلف در شرایط یکسان میگردد. بخشی از علت رفتار انقلابی نظام اسلامی به خاطر سیستم محاسباتی است که انقلاب اسلامی ایجاد کرده است. بر این اساس به اعتقاد رهبر معظم انقلاب دشمن سعی میکند که این سیستم محاسباتی را تغییر دهد. ایشان معتقدند که «هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبه این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. [بنابراین] سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند.» آنچه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث مذاکرات هستهای انجام دادند و یک دهه سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکرات هستهای و مراوده مالی با آمریکا و کشورهای اروپایی در قالب «ساز وکار و کانال ویژه مالی با اهداف خاص(spv)» یا «ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری(اینستکس)» انجام دادند همان تغییر در دستگاه محاسباتی مسئولان جمهوری اسلامی بود که در آن مقطع انجام گرفت.
3-تقویت شبکه حامیان غرب در داخل یکی دیگر از تاکتیکهای غرب و در راس آنها آمریکا برای نفوذ سیاسی در ایران است. ایجاد یک جریان سیاسی غربگرا زمینه را برای اعمال سیاستهای آنها آماده کند. رهبر معظم انقلاب در این زمینه معتقدند که «آنها دوست نمیدارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلط بکنند، مثل آن چیزی که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در هند این کار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکانپذیر نیست؛ برای آنها بهتر این است که از خود آن ملت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مثل آنها اراده کنند، مثل آنها و بر طبق مصالح آنها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. هدف این است که در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند.... اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.» ایشان نتیجه نفوذ و تقویت شبکه حامیان غرب در انقلاب اسلامی را این گونه تفسیر میکنند که «وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیمگیریها در این کشور بر طبق خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد گرفت.»
بنابراین امروز نباید تصور شود که «ترمیدور» و بازگشت به قبل از انقلاب اسلامی در بستر یک نظریه سیاسی و در یک سیکل زمانی خاص قابل وقوع است، بلکه آنچه برای آینده انقلاب اسلامی خطرناک است جریان نفوذ در دستگاه تصمیمساز و تصمیمگیر نظام و تغییر در دستگاه محاسباتی نظام و تقویت شبکه حامیان غرب در داخل است که متاسفانه امروز رگههایی از آن در بخشهایی از کشور دیده میشود و اگر از گسترش آن جلوگیری نشود، هزینههای گزافی را در آینده برای زدودن آن باید بپردازیم.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/1024888/سرمقاله-کیهان--کدام-خطر-آینده-انقلاب-را-تهدید-میکند؟!