راه ترقی - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
آریا بزرن محمدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب محور رایزنیهای رهبران اسراییل و امریکا گفت: چند محور اصلی در دستور کار ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید قرار خواهد گرفت. البته در ابتدا باید اشاره کرد که آقای نتانیاهو روز یکشنبه سفر خود را آغاز کرد، اما دیدار او با ترامپ در روز سهشنبه انجام میشود. این تاخیر دو روزه نشاندهنده دو مساله است: اول اینکه ترامپ با زیرکی میخواست تکلیف فاز دوم آتشبس غزه مشخص شود و سپس با نتانیاهو دیدار کند. از طرفی، نتانیاهو این فرصت را در واشنگتن غنیمت شمرد تا با رهبران کنگره و لابیهای صهیونیستی مذاکره داشته باشد تا بتواند فشارهای بیشتری را برای تامین خواستههایش به ترامپ وارد کند.
به باور محمدی اما فارغ از این محورهای رایزنی عبارتند از: مساله غزه و مراحل آتشبس که در این زمینه نتانیاهو امیدوار است بتواند زیر میز بزند و مرحله دوم آتشبس را به طور کامل اجرا نکند و بعد از آزاد شدن کامل گروگانهای اسراییلی، دوباره عملیات نظامی را کلید بزند تا گروههای راست افراطی کابینه خود را راضی نگه دارد.
محمدی در ادامه به «اعتماد» گفت: اما طبیعتا ترامپ مخالف چنین رویکردی است، زیرا نمیخواهد جنگ جدیدی در همان ابتدای دومین دوره ریاستجمهوریاش آغاز شود. محمدی در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد که محور دوم ایران است. در این زمینه نیز چند نکته قابل توجه است؛ اول اینکه استراتژی کلان سیاست خارجی ترامپ مهار چین است و هر آنچه بخواهد اگر ذیل مهار چین تعریف شود، برای او قابل فهم است. اگر قرار باشد موضوعی سیاست خارجی ترامپ را از اصل به حاشیه منحرف کند و او نتواند استراتژی کلان خود یعنی مهار چین را اجرایی کند، طبیعتا آن گزاره را چالش و مزاحم قلمداد خواهد کرد. بنابراین اکنون مساله ایران جزو اولویتهای سیاست خارجی آقای ترامپ نیست. به باور این تحلیلگر مسائل خاورمیانه برای ترامپ، یک سناریوی مطلوب وجود دارد و آن، این است که با ایران به توافقی برسد که به وضوح منافع بیشتری برای امریکا نسبت به توافق اوباما داشته باشد. این منافع میتواند تجاری یا سیاسی باشد. محمدی در ادامه خاطرنشان کرد که باید توجه داشته باشیم که در مورد خاورمیانه و به ویژه مساله ایران، ترامپ به استراتژی موازنه فراساحلی توجه دارد. اما این موازنه فراساحلی خود چند هدف دارد: اول مهار چین، بعد مهار ایران و سوم تضمین امنیت اسراییل. به باور این تحلیلگر مسائل خاورمیانه و نگاه ترامپ به واقع به دنبال این است که از طریق ایجاد ائتلافهایی دایمی یا موقتی که حتما بخشی از این ائتلافها تل آویو باشد، ایران را مهار کند. گفتنی است در این ائتلاف همچنین عراق و دیگر متحدان امریکا مانند ترکیه نیز حضور خواهند داشت. اما هدف اصلی این است که چین و ایران در خاورمیانه مهار شوند و همزمان امنیت اسراییل تامین شود. به باور این کارشناس مسائل بینالملل بنابراین براساس این نگاه کلان، هرگونه حمله به ایران یا جنگ با کشورمان جزو اولویتهای استراتژی اصلی ترامپ نخواهد بود و بعید است که او بخواهد تن به چنین برنامهای بدهد. اما در عین حال، نتانیاهو امیدوار است که بتواند ترامپ را راضی کند ولو به صورت موردی، تا ترامپ با حمله به مناطقی از ایران و تاسیسات خاصی موافقت کند.
به باور محمدی ترامپ اصرار خواهد کرد که مساله حمله به ایران جزو برنامههای او نیست و به دنبال نگاه کلانتری است و هر نوع جنگ افروزی را مزاحم این استراتژی خواهد دانست. از طرفی، نتانیاهو طبیعتا همان روایت قدیمی خود را به کار میبرد و ایران را به عنوان یک خطر بزرگ برای اسراییل مطرح و اصرار میکند که برنامه هستهای ایران تنها با حمله به تاسیسات هستهای متوقف خواهد شد.
محمدی در این زمینه به «اعتماد» گفت: اما تصور میکنم ترامپ بر استراتژی خود اصرار میکند به چند دلیل: اول اینکه او احساس میکند محور مقاومت در وضعیت قدرتمندی قرار ندارد. ما شاهد هستیم که بخش زیادی از امکانات و تواناییهای مقاومت نیاز به بازسازی دارد و همچنین طی مدت زمانی که گذشته برخی رهبران حماس و حزبالله لبنان ترور شدهاند و همچنین امکاناتشان از بین رفته است. به باور محمدی اگر بخواهیم از لحاظ سیاسی نیز به عنوان مثال به وضعیت لبنان نگاه کنیم؛ شاهد هستیم که رییسجمهور و نخستوزیر انتخاب شده هر دو نزدیک به غرب هستند. در مورد غزه نیز درست است که حماس از بین نرفته، اما تقریبا پیشنهاد مصر را برای استقرار یک دولت تکنوکرات در غزه پذیرفته و قبول کرده که از لحاظ سیاسی نیز باید امتیازاتی بدهد و دیگر فقط بحث نظامی مطرح نیست. بنابراین نگاهی که ترامپ دارد، این است که احساس میکند اکنون بهترین شرایط برای اجرای معامله قرن 2 است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: احتمالا امریکا در ابتدا تلاش خواهد کرد با همکاری جوزف عون، رییسجمهور نزدیک به غرب، مرز زمینی لبنان و اسراییل را ترسیم کند. با ترسیم مرز زمینی، لبنان عملا به صورت دو فاکتور اسراییل را به رسمیت میشناسد و دیگر فضایی برای مانور حزبالله باقی نمیماند. به باور محمدی اگر این برنامه ترامپ جواب دهد، از درون غزه نیز برنامهای برای بازسازی گسترده اجرایی شده و با کمک کشورهای حاشیه خلیجفارس، غزه را وادار خواهند کرد که به عنوان بخشی از پروسه صلح و راهکار دو دولتی قرار بگیرد. با این حساب، ترامپ احساس میکند که اکنون شرایطی است که میتواند بیشترین امتیاز را از ایران بگیرد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» متذکر شد که البته احتمالا ترامپ شاید به این نتیجه برسد برجام منطقهای اکنون میتواند محقق شود و احتمالا دیگر نیازی به مذاکرات سخت در مورد مسائل منطقه با ایران نیست. با این پلن ادعایی و احتمالی به تدریج لبنان از معادله خارج خواهد شد و غزه نیز به همین ترتیب و تنها یمن باقی میماند که ایالاتمتحده احتمالا بر سر آن با تهران مذاکره خواهد کرد. به باور محمدی، ترامپ چنین نگاهی به خاورمیانه دارد و احساس میکند که اکنون همه چیز بر وفق مراد او است، چراکه او به هم زدن بازی و معادله را به نفع منافع کلان امریکا و اسراییل نمیبیند. اما نتانیاهو بیشتر به فکر منافع خود است، چراکه اگر قرار باشد حماس در هرگونه معادلهای پس از آتش بس به قوت خود باقی بماند، ممکن است این موضوع منجر به فروپاشی ائتلاف جناح راست کابینه او و درنهایت محاکمهاش شود.
محمدی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب ورود ریاض پروژه عادیسازی گفت: توجه کنیم که ترامپ قصد دارد حضور امریکا در خاورمیانه را کاهش داده و به سمت جنوب شرق آسیا و رقابت با چین متمرکز شود. در همین راستا، او قصد دارد از طریق موازنه فراساحلی، ائتلافی از نیروهای نزدیک به امریکا تشکیل دهد. در راستای تشکیل این ائتلاف هدفمند بود که دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش، معامله قرن یا توافق ابراهیم را رقم زد، اما ناقص ماند. یکی از نواقص بزرگ آن، این بود که عربستانسعودی به این پروژه نپیوست. عربستان میداند که در این ماجرا، او جایزهای بزرگ است و باید فرصتسازی کند. به باور محمدی این خواستهها شامل امضای پیمان امنیتی مشابه پیمان امنیتی امریکا با کرهجنوبی است، به عبارتی یک حمایت امنیتی صددرصد. همچنین عربستان خواستار تسلیحاتی است که واشنگتن دراختیار اسراییل نیز قرار داده است و در وهله بعدی اینکه اجازه داشته باشد تکنولوژی غنیسازی در حد غنیسازی اورانیوم را داشته باشد و تکنولوژی هستهای را در حدی که ایران دارد، به دست آورد. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: بعد از هفت اکتبر اما روند عادیسازی دچار مشکل دیگری نیز شد و آن افکار عمومی جهان اسلام است، چرا که به واسطه نسلکشی در غزه، دیگر مردم نمیتوانند بپذیرند که حکومتی که به هر حال لقب «خادم الحرمین» را دارد، وارد عادیسازی شود. محمدی در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: طبیعتا سعودیها شرطی تحت عنوان راهحل دو دولتی را مطرح کردند که البته اسراییل آن را نپذیرفت و به نظر میرسد خیال پذیرش آن را ندارد. اما ترامپ با مذاکره و فشار بر عربستان و از سوی دیگر، با ابزارهای دیپلماسی که در دست دارد، تلاش میکند حداقل به صورت سمبلیک این بحث دو کشوری را احیا کند تا زمینهای برای عادیسازی روابط عربستان و تلآویو ایجاد شود. به باور محمدی پیشبینی میشود که این اتفاق رخ دهد، زیرا عربستان میداند که ترامپ تنها رییسجمهور نیست، بلکه یک جریان قدرتمند در سیاست داخلی و خارجی امریکاست و سیاستهایش در یک بازه زمانی بلندمدتی تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین عربستان مجبور است دیر یا زود به این روند بپیوندد، مگر اینکه ما به عنوان یک کشور مسلمان و یک قدرت منطقهای بتوانیم زودتر از عربستان این مساله را در دست بگیریم و با تقویت پیوندها و رفع نگرانیهای عربستان، او را مجاب کنیم که تن به این خواسته نامشروع امریکا ندهد. به باور محمدی مساله مهم دیگر درخواست کمکهای مالی و تسلیحاتی بیشتر از ترامپ خواهد بود. نتانیاهو از ترامپ خواهد خواست که این کمکها را افزایش دهد. البته این یک تاکتیک قدیمی نخست وزیران اسراییل است که هر بار احساس کردند امریکا به دنبال امتیازی است، خواهان افزایش کمکهای مالی و تسلیحاتی شدهاند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در این باب که چقدر احتمال دارد رویکرد احتمالی ترامپ در قبال ایران پس از این دیدار تحت الشعاع قرار گیرد، گفت: به باو رمن استراتژی رییسجمهور امریکا احتمالا پیش از دیدارش با نتانیاهو تعیین شده است و در این دیدار صرفا درباره روشهای اجرایی آن صحبت خواهد شد. به طور کلی، قرائن و شواهد نشان میدهد که ترامپ برای یک معامله بزرگ با ایران در حال آماده شدن است. البته این به معنای آن نیست که ایران نیز برای معامله بزرگی با ترامپ آماده باشد، اما به نظر میرسد که ترامپ اکنون زمینه را در منطقه مهیا میداند تا بر سر مساله هستهای و دیگر مسائل با طرف ایرانی مذاکره کند و شاید به توافقی نیز برسد. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: به نظر میرسد که ترامپ به گونهای پیامهایی به طرف ایرانی میدهد که امریکا تمایل به مذاکره دارد، چراکه از طرفی معمولا زمانی که در مورد مذاکره سکوت برقرار است شاهد رویکرد تندی نخواهیم بود، این نرمی میتواند به این معنا باشد که ممکن است از طریق میانجیها مذاکراتی در جریان باشد که شاید هفتهها یا ماهها بعد متوجه آن شویم، همانطور که در زمانی در عمان میان ایران و امریکا مذاکراتی انجام شد و عموم مردم دیرتر از آن مطلع شدند. اما به عنوان یک تحلیلگر میتوانم این تحلیل را داشته باشم که احتمالا چنین مذاکراتی در جریان است، اما همچنان قواعد و اطلاعات کافی در دست نیست. با این حال اما میتوان گفت استراتژی ترامپ برای مذاکره با ایران انجام یک معامله بزرگ خواهد بود.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/1026081/سفر-نتانیاهو-به-واشنگتن؛-اولویت-ترامپ-چیست؟