راه ترقی - خراسان / یادداشت سردبیر در روزنامه خراسان به قلم حامد رحیم پور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
میگویند خاک سرد است؛ داغ عزیز از دست رفته را مرهم میگذارد. شاید دیروز خلاف این عبارت قدیمی ایرانیان را به وضوح دیدیم و حس کردیم. آن شهید عزیز چند ماه پیش از میان ما پر کشید اما دیروز داغش، داغِ داغ بود، آن قدر که بعضی از لحظات تاب دیدن تصاویر تشییع را نداشتیم. بیاختیار گریه میکردیم و قلب سوخته خود را حس مینمودیم. شاید این که بدن مطهرش برای همیشه به خاک سپرده نشده بود، این همه برای ما سنگین بود. اما شاید این داغ حتی با سپردن او به خاک هم سرد نشود.
آن عزیز، واقعا نماد مقاومت بود. از نوجوانیمان که با اخبار جنگ تابستان و اولین پیروزی بر دشمنان صهیونیست پس از دههها گذشت تا آخرین سخنرانی او که گفت «علی لقا». در تمام این مدت، ما با سخنرانیهای او بزرگ شدیم. او به ما عقلانیت مثالزدنی را درس داد که در ترکیب با ولایتپذیری خارقالعاده، وحشیترین دشمن را عقب میزد. او برای ما تصویری از یک مجاهد مومن بود که خسته نمیشد. حتی در لحظهای که حاج قاسم را از دست دادیم و متحیر از آینده بودیم، او را داشتیم و میدانستیم، آن سردار اگر رفت، این مجاهد کبیر هنوز هست. سید، فقط یک رهبر انقلابی نبود؛ او یک فقیهِ مومن و عابد بود. یک استراتژیست که فهمی ترکیبی از امر نظامی و سیاسی داشت. او نماد بود. نماد پیروزی بر دشمنی که هیچ عربی نتوانسته بود شکستش بدهد. نماد اسلام سیاسی و مبارز که به جای کشتن مظلومان، ظالمان را میکشد و منکوب میکند. او امید جهان عرب برای پیروزی بر صهیونیسمی بود که برخی فکر میکردند دیگر شکست نخواهد خورد. او مربی چند نسل در لبنان بود؛ نتیجه تربیتش هم همین انسانهای خارقالعادهای است که بدون سلاح، به خانههای تحت اشغال خود بازگشتند و دشمن را مجبور به عقبنشینی کردند.
ما چنین مردی را به خاک سپردیم. ما جان خود را به خاک سپردیم. هنوز بودند برخی رفقایمان که امید داشتند، سید زنده باشد و ناگهان خبر حیاتش بیرون بیاید. انگار نمیتوانستند شهادت این پاره تن را باور کنند. اما واقعیت این است که او شهید شده؛ دیگر در میان ما نیست تا با سخنرانیاش دشمن را شکست بدهد. حقیقت اما متفاوت است. همان طور که حاج قاسم زنده ماند، او هم زنده خواهد ماند. در تمام این سالها، حاجی ما زنده بود و هست. ما او را حس میکنیم. شما که این متن را میخوانید، حسش نمیکنید؟ او را با یکی از اقوامتان که از دنیا رفته مقایسه کنید. چه کسی زنده است؟ حسش حتما فرق میکند. حاج قاسم به تایید حس و حال همه ما، زنده است. در میان ما میگردد، میخندد، عصبانی میشود و کارها را پیش میبرد.
سیدحسن هم به همین کیفیت زنده خواهد ماند. این ها نه براساس روایات و آیات که براساس تجربه زیسته ماست. براساس حس شخصی و جمعی ماست که میگوییم او زنده خواهد ماند. مثل برادرش حاج قاسم، زنده خواهد ماند. کارها را پیش خواهد برد تا زمانی که هدفش یعنی نابودی رژیم محقق شود.
ما جان خود به خاک سپردیم اما روح و روحیه او قویتر از گذشته با ما خواهد بود. ما را پیش خواهد برد. ساختاری که او ساخته، باقی خواهد ماند و تواناتر از گذشته به جنگ دشمن خواهد رفت. ملتی که نمیترسد را نمیتوان شکست داد. ملتی که وعده و نصرت الهی دارد را نمیتوان شکست داد.
آنچه مهم است، پایمردی در این مسیر است. ایستادن در راهی که قطعا پیروزی است. یا پیروزی در ظاهر دنیا یا در باطن آن یعنی شهادت. این هم جز به توفیق الهی ممکن و در دسترس نیست.
![]()