راه ترقی - همشهری آنلاین / اختلاف خانوادگی، انگیزه جنایت باجناق بیرحم کمتر از 24ساعت پس از گم شدن دختربچه 7سالهای به نام فاطمه در کرج، شوهرخاله او اسرار قتل هولناک دختربچه را فاش کرد.
حدود ساعت 5عصر جمعه بود که فاطمه 7ساله برای خرید خوراکی از خانه مادربزرگش در مهرشهر کرج خارج شد. او و مادرش آن روز میهمان خانه مادربزرگ بودند و دختربچه 7ساله که هوس پفک و تنقلات کرده بود، کارت بانکی مادرش را گرفته از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.
نگرانی
بازار
![]()
دقایقی که گذشت و از فاطمه خبری نشد، خانوادهاش که نگران شده بودند به دنبال او راهی کوچه شدند اما اثری از دختربچه نبود. آنها ابتدا به مغازه سر کوچه سر زدند اما دخترک به آنجا نرفته بود. هیچکس از همسایهها هم از فاطمه خبر نداشت و در این شرایط جستوجو برای پیدا کردن دختربچه گمشده آغاز شد. همه اهل خانه و همسایهها دست به دست هم دادند و کوچه به کوچه را به دنبال وی گشتند اما وقتی ردی از وی به دست نیامد، حوالی ساعت 10 شب، خانواده فاطمه با کلانتری تماس گرفتند و گم شدن دخترشان را گزارش کردند.
یک سرنخ
در حالی که چند ساعتی از ورود پلیس به ماجرای گم شدن دختربچه 7ساله گذشته بود، خانواده این دختر به ماموران گفتند که به شوهرخاله فاطمه مشکوک هستند و حدس میزنند که وی از سرنوشت دختربچه خبر دارد. چرا که وقتی فیلم دوربینهای مداربسته را بررسی کرده بودند متوجه شدند که بعد از خروج دختربچه 7ساله از خانه مادربزرگش، خودرویی مقابل او توقف کرده و دختربچه سوار ماشین شده و صاحب ماشین نیز کسی نیست جز شوهرخاله این دختربچه. با این حال مرد 42 ساله در پاسخ به این سئوال که بچه را کجا برده، طفره میرفت و پاسخ قانع کنندهای نمیداد. به همین دلیل خانواده فاطمه به وی مشکوک شده بودند.
راز جنایت
با اظهارات این خانواده و بررسیهای بیشتر، دستور بازداشت تنها مظنون پرونده صادر شد و ماموران این مرد را دستگیر کردند. او اما همچنان مدعی بود که از سرنوشت فاطمه بیخبر است و بعد از اینکه او را سوار ماشین کرده مقابل مغازه پیاده کرده و رفته است. با این حال هیچ شواهدی که ادعای این مرد را ثابت کند، وجود نداشت.
هنوز 24ساعت از گم شدن فاطمه نگذشته بود که مرد دستگیر شده لب به اعتراف گشود و به قتل هولناک دختربچه 7ساله اعتراف کرد. این مرد که با ماشینش مسافرکشی میکرد گفت: از مدتی قبل با خانواده باجناقم اختلاف خانوادگی داشتم و از آنها کینه به دل گرفته بودم. به همین دلیل به دنبال راهی برای انتقامجویی بودم تا روز حادثه که دیدم دختر آنها از خانه مادرزنم خارج شد. همان لحظه فکری به ذهنم رسید و وقتی فهمیدم که میخواهد خوراکی بخرد، به بهانه بردن او به مغازه، خواستم که سوار ماشینم شود. بعد از آن هم تصمیم گرفتم نقشهای که را در سر داشتم عملی کنم با چاقویی که داشتم او را به قتل رساندم. سپس جسدش را داخل داخل یک کیسه پلاستیکی قرار دادم و به محله علیآباد در محمدشهر کرج بودم و داخل کانال آبی که از آنجا میگذشت انداختم.
با اعترافات هولناک این مرد، تیمی از ماموران به همراه وی راهی محل رها شدن جسد دختربچه شدند و با خارج کردن کیسه پلاستیکی از داخل آب، جسد بیجان دختربچه را کشف و به پزشکی قانونی منتقل کردند. در حالی که متهم به قتل در بازداشت به سر میبرد، پدر فاطمه که هنوز شوک از دست دادن دخترش را باور ندارد میگوید: من یک دختر و پسر داشتم که حالا دخترم پر کشیده و رفته است. من هنوز باور نمیکنم که باجناقم عامل این جنایت است، چرا که هیچ خصومتی با او نداشتم و او فقط با خانواده مادرزنم مشکل داشت و نمیدانم چرا کینه خود را سر دخترم من خالی کرده است.