راه ترقی
استاندارد دوگانه بر سر خرید هواپیما
يکشنبه 31 فروردين 1404 - 18:29:11
راه ترقی - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
وقتی خریدن 2 فروند هواپیما دستاورد است، اما 200 فروند هواپیما نه!
هدا احمدی| در روزهایی که رسانه‌ها خبر از ورود دو فروند هواپیمای ایرباس‌330 به ناوگان هوایی کشور دادند و مهرآباد بار دیگر شاهد فرود پرنده‌هایی سنگین‌وزن بود، برخی از چهره‌های سیاسی دولت قبل به سرعت به فضای مجازی پناه بردند تا این «موفقیت» را به مردم ایران تبریک بگویند. مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی دولت ابراهیم رئیسی در پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «ورود دو فروند ایرباس پهن‌پیکر 330 و اضافه شدن به ناوگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بر ملت بزرگ ایران مبارک. این یکی از پروژه‌های توسعه ناوگان هوایی کشور است که توسط شهید جمهور پیگیری و نهایی شده بود و به لطف خدا به ثمر نشست».
اما این «تبریک» از سوی مردان دولت اصولگرا برای بسیاری از ناظران سیاسی یادآور استاندارد دوگانه و تکراری در فضای سیاسی ایران بود. تناقضی که نشان می‌دهد در کشور، هر موفقیتی نه بر پایه فایده ملی که براساس تعلق جناحی ارزش‌گذاری می‌شود. ورود دو هواپیمای 13 ساله دست‌دوم، اگرچه می‌تواند گامی در جهت بهبود ناوگان فرسوده هوایی تلقی شود اما همین اقدام در دوره‌ای دیگر با برخوردی کاملاً متفاوت و حتی تندروانه مواجه شده بود؛ دوره‌ای که دولت در اختیار اصلاح‌طلبان و میانه‌روها بود و خرید هواپیماهای نو، تبدیل به یکی از نمادهای تعامل سازنده با جهان شد.
چرخش معنادار گفتمان
اگر به عقب بازگردیم، به سال‌هایی که برجام تازه از تونل مذاکرات عبور کرده و درحال اجرا بود، ماجرای خرید هواپیما از ایرباس و بوئینگ، یکی از نمونه‌های استفاده از فرصت‌های ناشی از رفع تحریم‌ها بود. دولت حسن روحانی پس از اجرایی شدن برجام، موفق شد با امضای قراردادهایی با ایرباس، بوئینگ و ATR بیش از 200 فروند هواپیمای نو سفارش دهد که 16 فروند از آنها نیز به ایران تحویل داده شد؛ هواپیماهایی که مستقیماً از کارخانه‌های سازنده برخاسته و در فرودگاه‌های کشور فرود آمدند.
اما واکنش مخالفان سیاسی دولت روحانی به این دستاوردها، نه ‌تنها همراهی نبود بلکه در مواردی به مرز تخریب و تخطئه نیز نزدیک شد. روزنامه کیهان در شماره‌ای در دی ‌ماه 1395 این اقدام را «سرازیر کردن هزینه‌ها به‌ جایی که مخاطبان خاص دارد» خواند. مصطفی میرسلیم، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری و از چهره‌های سنتی اصولگرا، با طعنه پرسید که آیا باید خوشحال بود از اینکه به دیگر کشورها اشتغالزایی می‌کنیم؟
در همان سال‌ها مجتبی ذوالنور، نماینده قم و از مخالفان سرسخت برجام، خرید هواپیما را به مثابه «پانسمان زخم‌های مردم» دانست، آن هم در شرایطی که مردم به گفته او در «مشکلات اقتصادی درحال خفه شدن» بودند. مهدی کوچک‌زاده، نماینده مجلس نیز با تکرار این مواضع، اولویت خرید هواپیما را زیر سوال برد و لطف‌الله فروزنده، معاون احمدی‌نژاد، آن را برخلاف منافع کشور دانست.
و این فهرست به همین‌ جا ختم نمی‌شود. کاظم صدیقی در خطبه‌های نماز جمعه تهران به صراحت گفته بود که خرید هواپیما «پز دادن ندارد». جواد کریمی‌قدوسی از توان ساخت هواپیما در داخل گفت و علیرضا زاکانی که آن زمان منتقد دولت بود و امروز خود در قامت شهردار تهران از چین اتوبوس وارد می‌کند با لحنی گزنده گفت: «عده‌ای از خارج به اینها دیکته می‌کنند که چه خریداری شود».
جالب‌تر از همه، اظهارات همین آقای مهرداد بذرپاش است؛ وزیری که امروز ورود هواپیماهای دست‌دوم را جشن گرفته و آن را به نام دولت مرحوم رئیسی ثبت می‌کند. او در همان روزهایی که دولت روحانی هواپیمای نو می‌خرید با طعنه گفته بود: «اگر به خاطر درگذشت آقای هاشمی‌رفسنجانی نبود، روز خرید یک هواپیما را روز جشن ملی اعلام می‌کردند!»
پرونده فرودگاه امام؛ پروژه‌ای که قربانی سیاست شد
این سوال اکنون پیش‌روی افکار عمومی قرار دارد. چرا رویدادی مثل نوسازی ناوگان هوایی، که در ذات خود یک اتفاق فنی، اقتصادی و ملی است، با چنین برخورد دوگانه‌ای مواجه می‌شود؟ آیا امنیت هوایی و حمل‌ونقل عمومی نباید دغدغه‌ای مشترک میان همه طیف‌ها باشد؟ چرا خرید دو هواپیمای دست‌دوم پس از سال‌ها باید با بوق و کرنا اعلام شود و خرید هواپیمای نو با هجمه و توهین؟
پاسخ این پرسش، ریشه در ساختار سیاست‌زدگی حاکم بر فضای تصمیم‌گیری در کشور دارد؛ ساختاری که در آن میزان «خوب بودن» یک اتفاق، نه براساس معیارهای علمی یا فنی بلکه براساس اینکه «چه کسی» آن را رقم زده، سنجیده می‌شود. در چنین فضایی، موفقیت‌ها تنها زمانی موفقیت تلقی می‌شوند که مهر جناحی مشخص بر آنها خورده باشد.
یکی از مثال‌های تلخ دیگر از این سیاست‌زدگی، سرنوشت فرودگاه بین‌المللی امام خمینی‌(ره) است؛ پروژه‌ای که از سال 1374 درحال ساخت بود و در نهایت در سال 1383 با نواقصی جدی به بهره‌برداری رسید. احمد خرم، وزیر راه استیضاح شده دولت اصلاحات، بعدها در مصاحبه‌ای با دیدارنیوز افشا کرد که با وجود هشدارهایی درباره مخالفت گروهی خاص، تصمیم به افتتاح فرودگاه گرفته و در نهایت این پروژه تبدیل به جنجالی بزرگ شد.
خرم گفته بود: «به من هشدار داده بودند. گفته بودند بینی‌ات را به خاک می‌مالیم. خب، مالیدند و تمام شد و رفت». او در بخشی دیگر از گفت‌و‌گوی خود از زمین‌خواری و درخواست‌های غیرقانونی برخی نهادها پرده برداشت و اشاره کرد که مخالفت با واگذاری زمین رایگان به برخی نهادها، یکی از دلایل برخورد سیاسی با پروژه فرودگاه بوده است. از آن روز و پس از گذشت دو دهه، هنوز فازهای 3 و 4 فرودگاه امام خمینی تکمیل نشد و به گفته خرم، خسارت ناشی از تاخیر در بهره‌برداری کامل از این پروژه حدود 10 میلیارد دلار برآورد می‌شود؛ رقمی که به ‌خوبی نشان می‌دهد چگونه منافع ملی می‌تواند قربانی منازعات جناحی شود.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، یکی از پدیده‌های رایج در سیاست ایران، نوعی «تناقض‌گویی سیاسی» یا «دوگانگی در قضاوت» است؛ به ‌ویژه زمانی که عملکرد دولت‌ها از سوی جریان‌های سیاسی مخالف مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. نمونه روشن این مساله را می‌توان در تفاوت واکنش‌ها به دستاوردهای مشابه دولت‌های مختلف دید؛ به‌ ویژه در مقایسه بین دولت‌های اصلاح‌طلب (مثل خاتمی و روحانی) و دولت‌های اصولگرا.
برای مثال، برجام، توافقی که در زمان دولت روحانی و با تلاش‌های تیم دیپلماسی ایران حاصل شد از سوی مخالفان اصولگرا با القاب تندی چون «وطن‌فروشی»، «تسلیم در برابر آمریکا»، یا «دستاورد تقریبا هیچ» توصیف شد. اما همین جریان در دولت خود بارها از ادامه مذاکرات دفاع کرد، یا در سکوت از تلاش برای احیای همان توافق استقبال کرد. یا خرید هواپیما توسط دولت روحانی که بعد از برجام امکان‌پذیر شد به‌ جای اینکه به‌ عنوان گامی در راستای نوسازی ناوگان فرسوده هوایی کشور دیده شود با تهمت‌هایی نظیر «اشرافی‌گری»، «فریب افکار عمومی» یا حتی «خیانت» مواجه شد. درحالی ‌که اگر همان اقدام در دولت همسوی با منتقدان صورت می‌گرفت احتمالاً به‌ عنوان نماد پیشرفت و شجاعت در دیپلماسی مطرح می‌شد. مثال دیگر افتتاح فرودگاه امام خمینی در دوران خاتمی است که آن زمان با بهانه‌هایی مانند «مدیریت خارجی» با مخالفت شدید برخی نهادها و حتی بستن موقت فرودگاه روبه‌رو شد. اما امروز همان فرودگاه با نام و طراحی اولیه مورد استفاده و تبلیغ قرار می‌گیرد.
وقتی حقیقت رنگ جناح می‌گیرد
ماجراهای خرید هواپیما و افتتاح فرودگاه تنها دو نمونه از ده‌ها تجربه‌ای هستند که نشان می‌دهند در ایران، تصمیمات راهبردی چقدر به مصلحت سیاسی وابسته شده‌اند. اگر نوسازی ناوگان هوایی در دولت روحانی «تباه کردن منابع» بود، حال چگونه تبدیل به «ثمره پیگیری‌های شهید جمهور» شده است؟ اگر اشتغالزایی برای خارجی‌ها در سال 95 جرم بود، امروز چرا سخنی از آن به میان نمی‌آید؟ آیا مردم تغییر کرده‌اند یا تنها رنگ دولت‌ها فرق کرده است؟
پاسخ روشن است. مردم همان مردم‌اند؛ خواهان زندگی بهتر، خدمات بهتر و آینده‌ای با رفاه بیشتر. آنچه تغییر کرده، زاویه نگاه سیاستمدارانی است که با تغییر موقعیت، زبان و مواضع خود را نیز تغییر می‌دهند. این چرخش‌های ناگهانی، نه فقط اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کند بلکه سیاست را از مسیر خدمت به ابزار قدرت تبدیل می‌کند.
در پایان باید گفت، ورود هر هواپیمای نو یا کارکرده‌ای که ایمنی، کیفیت و ظرفیت حمل‌ونقل کشور را افزایش دهد به‌خودی‌خود گامی مثبت است. اما دروغ است اگر بگوییم «صرف ورود» آن، دلیلی برای جشن گرفتن باشد.
بازار

http://www.RaheNou.ir/fa/News/1065189/استاندارد-دوگانه-بر-سر-خرید-هواپیما
بستن   چاپ