راه ترقی - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بیش از نیم قرن پس از آنکه صدای گلوله در هتل «امبسیدور» لسآنجلس سکوت فضای سیاست آمریکا را شکست، اکنون بایگانی این ترور بار دیگر گشوده شده است. دولت ایالات متحده به دستور دونالد ترامپ و با حمایت فرزند قربانی، رابرت اف.کندی جونیور، اقدام به انتشار هزاران صفحه سند تازه از یکی از جنجالیترین ترورهای تاریخ معاصر آمریکا کرده است؛ تروری که نهتنها روند انتخابات ریاستجمهوری 1968 را دگرگون کرد، بلکه برای دههها منبعی از تردید، نظریههای توطئه و بیاعتمادی نسبت به نهادهای رسمی آمریکا بود.
بازار
![]()
ترور در میانه امید و بحران
5 ژوئن 1968 تنها لحظاتی پس از آنکه رابرت اف.کندی - سناتور دموکرات و نامزد پرآوازه انتخابات ریاستجمهوری - در جشن پیروزی خود در کالیفرنیا سخنرانی کرد، هدف گلوله قرار گرفت. این ترور، درست پنج سال پس از کشته شدن برادرش، رئیسجمهور جان اف.کندی در شرایطی رقم خورد که آمریکا با تنشهای داخلی عمیقی مواجه بود: جنگ ویتنام، ناآرامیهای نژادی و افول اعتماد عمومی به ساختار حاکم. سِرحان سِرحان، مهاجری فلسطینیتبار بهعنوان عامل این ترور بازداشت و به قتل درجه یک محکوم شد. در همان سال، مارتین لوتر کینگ نیز در ممفیس ترور شده بود؛ دو قتل سیاسی در یک سال که آمریکا را در شوک فرو برد.
دستور انتشار اسناد این پرونده، از نخستین اقدامات دولت ترامپ پس از آغاز به کار در سال 2017 بود. با گذشت چند سال، اکنون این اسناد با همکاری «آرشیو ملی» و نهادهای امنیتی منتشر شدهاند. تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی فعلی آمریکا اعلام کرد که بیش از 10 هزار صفحه از اسناد پرونده اسکن و به صورت عمومی در دسترس قرار گرفتهاند. به گفته گابارد، این اقدام در راستای وعده دولت ترامپ برای «شفافیت حداکثری» انجام شده است؛ وعدهای که حالا، در بستر یکی از مرموزترین پروندههای تاریخ سیاسی آمریکا، بار دیگر به آزمون گذاشته میشود.
کندیِ دیگر؛ مدافع فرضیه بیگناهی قاتل؟
شاید عجیبترین بخش ماجرا، موضعگیری رابرت اف.کندی جونیور، فرزند مقتول باشد. او که در زمان مرگ پدرش تنها 14 سال داشت، سالهاست مدعی است که ممکن است سِرحان سِرحان بیگناه باشد و در واقع گروههای دیگری پشت ترور پدرش قرار داشتهاند. او از جمله حامیان اصلی افشای کامل اسناد این پرونده بوده و اکنون نیز در جایگاه وزیر بهداشت و خدمات انسانی، نقشی کلیدی در تسریع این فرایند ایفا کرده است. رابرت جونیور از جمله چهرههای جنجالی و گاه متفاوت در سپهر سیاسی آمریکاست؛ مواضع او درباره موضوعاتی چون واکسیناسیون، سلامت عمومی و نهادهای دولتی، بارها باعث بحث و جدل شدهاند. حمایت او از بازگشایی این پرونده، همزمان بارقهای از امید برای حقیقتجویان ایجاد کرده و هم خوراک تازهای برای تئوریهای توطئه فراهم آورده است.
چه چیزهایی فاش شده است؟
طبق گزارش شبکه خبری CBSاسناد تازه شامل طیفی از مدارک و مستندات هستند؛ اسکن دستنوشتههای شخصی سرحان، مصاحبههای انجام شده با شاهدان عینی، عکسهای صحنه جرم و گزارش کالبدشکافی، یادداشتهای افبیآی درباره سرحان و محل اختفای او، تماسهای مردمی با دولت درباره این ترور، گفتوگو با اعضای خانواده عامل ترور را شامل میشوند.
بااینحال، تحلیلگران هشدار دادهاند که هنوز نمیتوان گفت این اسناد تا چه اندازه اطلاعات جدید یا افشاگرانه در خود دارند. برخی دیگر نیز معتقدند که بخشهایی از حقیقت، همچنان در اسناد منتشرنشده یا محرمانه باقی مانده است.
زخم کهنهای به نام 1968
سال 1968 در تاریخ آمریکا، سالی سیاه و بحرانی است؛ جنگ، اعتراض، ترور. ترور رابرت اف.کندی، ضربهای مهلک به امید نسلی بود که در او، ادامه راه جان اف.کندی را میدید. امروز با بازگشت دوباره این پرونده به صدر اخبار، این پرسش پیش روی ماست: آیا حقیقت، واقعا پس از اینهمه سال آشکار خواهد شد؟ یا همچنان در لابهلای اسناد طبقهبندیشده، نامرئی باقی خواهد ماند؟
در انتظار اسناد بعدی
دولت آمریکا وعده داده است که اسناد مرتبط با ترور مارتین لوتر کینگ را نیز به زودی منتشر خواهد کرد. اگر این روند تداوم یابد، شاید بتوان امید داشت که بخشهایی از تاریخ تاریک معاصر آمریکا، با نوری از شفافیت مورد بازنگری قرار گیرد. آنچه در میان باقی میماند، نه فقط روایت یک قتل سیاسی، بلکه بازتابی است از کشاکش قدرت، روایت و حقیقت در دل سیاست آمریکا. در زمانی که بازنویسی تاریخ به سلاحی برای بازیهای سیاسی بدل شده، انتشار این اسناد میتواند گامی به سوی بازسازی اعتماد عمومی باشد یا شاید، تنها پردهای دیگر از یک نمایش بیپایان.
نگاهی به انگیزههای پشت پرده ترامپ و گابارد
یکی از جنبههای جالبتوجه این افشاگریها، نقش شخصیتی چون دونالد ترامپ است.
رئیسجمهور آمریکا که سابقهای در اتخاذ تصمیمات پرچالش و جنجالی دارد، اینبار نیز با دستور انتشار اسناد محرمانه درباره ترور رابرت اف.کندی وارد عمل شد. در دورهای که ترامپ با انتقادهای شدیدی از سوی مخالفان به دلیل نقض حقوق بشر، فساد و سیاستهای داخلی مورد چالش قرار دارد، این اقدام شاید بهعنوان یکی از ابزارهای وی برای تقویت تصویر خود بهعنوان یک مدافع شفافیت در نظر گرفته شده است.
اما اگر این اقدام ترامپ را از زاویهای دیگر بررسی کنیم، ممکن است درک کنیم که این تصمیم در واقع بازی پیچیدهای با تاریخ است. ترامپ درصدد است با حمایت از افشای چنین اسنادی، قدرت خود را در برابر نهادهای فدرال تقویت کند و درعینحال، توجهاتی که به گذشته و پروندههای جنجالی معطوف میشود، از او چهرهای مستقل و طرفدار مردم بسازد. این بازی با تاریخ، شاید هدفش تنها شفافیت نباشد؛ بلکه تقویت جایگاه سیاسی و انحراف افکار عمومی از مسائل روز هم باشد. تولسی گابارد، خود بهطور ویژه به این اقدام اشاره کرده و از آن بهعنوان «تعهد به شفافیت» یاد کرده است. گابارد که سابقهای طولانی در سیاستهای ضد جنگ و آزادیهای مدنی دارد، خود به شدت تحت تأثیر روابط پیچیده آمریکا با جنگهای خارجی و درگیریهای داخلی قرار دارد. در این زمینه، افشای اسناد ترور کندی نهتنها یک گام برای روشن کردن تاریخ است، بلکه به نوعی فرصت برای دستکم اصلاحات در عرصههای دیگر بهشمار میآید.
گمانهزنیها: آیا این تنها آغاز است؟
با انتشار این اسناد، سوالات زیادی همچنان بیپاسخ باقی میماند. چه اطلاعاتی در پشت پرده این اسناد پنهان است که میتواند حقیقت ترور رابرت اف.کندی را روشن کند؟ آیا این اسناد میتوانند سرنوشت نهایی پرونده سرحان سرحان را تغییر دهند و حقیقتی جدید را آشکار کنند؟
در کنار این گمانهزنیها، گفته میشود که نظریههای توطئه در ارتباط با ترور کندی از همان ابتدا، یکی از مؤلفههای اصلی پرونده بوده است. بسیاری از محققان و نظریهپردازان معتقدند که سرحان تنها یک مهره در یک بازی بزرگتر بوده و افرادی با نفوذ در داخل یا خارج از دولت ایالات متحده، بهطور پنهانی در این ترور دست داشتهاند. این تئوریها از زمان وقوع حادثه تا به امروز نهتنها پا بر جا مانده، بلکه بهویژه در سالهای اخیر و پس از انتشار اسناد، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتهاند.
از شفافیت تا تردید
واکنشهای عمومی به انتشار این اسناد نیز جالب توجه است. برخی گروهها و افراد از این گام بهعنوان یک موفقیت بزرگ برای شفافیت در تاریخنگاری آمریکا یاد کردهاند. این در حالی است که تعدادی از رسانهها و تحلیلگران دیگر با دیده تردید به این موضوع نگاه کردهاند و از «انتخابی بودن» یا «محدودیتهای جدی» در اسناد منتشرشده صحبت میکنند.
به گفته منتقدان، ممکن است اسناد مربوط به ارتباطات و مذاکرات داخلی دولتهای وقت در هنگام ترور، همچنان در آرشیوهای محرمانه باقی بمانند. همچنین، بسیاری از محققان بر این باورند که تنها با انتشار کامل اسناد، از جمله یادداشتهای جاسوسی و گزارشهای فنی در مورد شواهد فیزیکی، میتوان به یک حقیقت قابل قبول دست یافت.
درعینحال، برخی معتقدند که با توجه به سابقهای که دولت آمریکا در زمینه پنهانکاری و تغییر روایتهای تاریخی دارد، این اقدام تنها بهعنوان یک نمایش برای تضعیف تئوریهای توطئه و تهییج افکار عمومی صورت گرفته است. فراموش نکنیم که ترور رابرت اف.کندی بیش از هر چیز نشاندهنده بحران عمیق در سیاست آمریکا در دهه 1960 بود. این ترور که به دنبال ترور جان اف.کندی و مارتین لوتر کینگ قرار گرفت، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایالات متحده محسوب میشود که شکافهای اجتماعی، سیاسی و نژادی در کشور را عمیقتر کرد. مردم آمریکا اکنون، بیش از هر زمانی دیگر، به دنبال شفافیت هستند؛ اما آیا واقعا میتوان به این شفافیت دست یافت یا همچنان باید در پشت پردههای تاریخ باقی بمانیم؟
ترور ترامپ و حرکت به سوی خط کندیها
در این میان، تلاش برای ترور دونالد ترامپ پیش از انتخابات نوامبر 2024، یکی از حوادث شگرف و پرحاشیه در تاریخ معاصر آمریکا بود. درحالیکه ترامپ بهعنوان رئیسجمهور در دوره دوم خود به کاخ سفید بازگشته است، این حادثه و همزمانی آن با افشای اسناد ترور رابرت اف.کندی، پرسشهایی درباره ارتباط ترامپ با گذشته سیاسی آمریکا و تلاشهای او برای ساختن تصویری مشابه با کندیها به وجود آورده است.
ترامپ، ترور و بازگشت به خط کندیها
قبل از انتخابات نوامبر 2024، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری، هدف یک حمله تروریستی قرار گرفت که همزمان با واکنشهای بینالمللی گسترده روبهرو شد. این اقدام که بهعنوان یک تهدید جدی علیه جان ترامپ تلقی شد، موجب ایجاد موج شدید خبری در سراسر دنیا شد.
در آن زمان، بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که این ترور تنها یک حادثه اتفاقی نیست، بلکه نتیجه مبارزات پیچیده سیاسی داخلی و خارجی است. حتی برخی از رسانهها و کارشناسان سیاسی آن را نوعی بازتاب تهدیداتی دانستند که ترامپ از سوی گروههای مخالف در داخل و خارج از کشور با آن مواجه بوده است. این حادثه پیش از انتخابات، باعث شد تا ترامپ تصویری جدید از خود بهعنوان یک «قهرمان مصنوعی مبارزه با تهدیدات» بسازد و بر نقشی که در تحولات سیاسی ایالات متحده ایفا میکند، تأکید کند. اما در حال حاضر، با انتشار اسناد جدید مرتبط با ترور رابرت اف.کندی در سال 1968، ترامپ بهنوعی سعی دارد خود را در خط کندیها بازسازی کند. ترامپ که بهطور خاص به دنبال آن است تا در مسیر «شفافیت و اصلاحات» مشابه با آرمانهای کندیها قرار گیرد، با انتشار اسناد مربوط به ترور کندی در حال نشان دادن خود بهعنوان کسی است که همانند رابرت اف.کندی در مقابل تهدیدات ایستاده است.
ترامپ و کندیها؛ یک بازی پیچیده با تاریخ
اکنون، با انتشار اسناد مربوط به ترور رابرت اف.کندی و تهدیدات تروریستی علیه ترامپ در سال 2024، این پرسش مطرح میشود که آیا ترامپ در حال تلاش برای بازسازی تصویر خود بهعنوان یک شخصیت تاریخی مشابه کندیها است؟ آیا او میتواند خود را در چنین مسیری قرار دهد؟