راه ترقی
«خواهرخوانده زشت»؛ روایتی جذاب اما عجیب از سیندرلا
دوشنبه 1 ارديبهشت 1404 - 11:51:10
راه ترقی - فرادید / فیلم «خواهرخواندۀ زشت»(The Ugly Stepsister) به کارگردانی نویسنده و فیلمساز نروژی امیلی بلیچفلت، یک بازآفرینی بسیار تاریک، خشن و تلخ از افسانه‌ی مشهور «سیندرلا» است؛ با این تفاوت که این بار داستان نه از زاویه‌ی دختر خاکسترنشین، بلکه از دید یکی از خواهرخوانده‌های بدذات او روایت می‌شود.
این فیلم که قرار است طی هفته آینده اکران عمومی آن در انگلستان آغاز شود، پیشاپیش ستایش منتقدان را به همراه داشته و امتیاز 96 درصد از 76 نقد را در سایت راتن‌تومیتوز کسب کرده است. در اینجا خلاصه‌ای از داستان فیلم و برآیندی از نظرات منتقدان دربارۀ آن را می‌خوانید.
داستان فیلم از آنجا آغاز می‌شود که بیوه‌ای به نام ربکا (با بازی آنه دال تورپ)، همراه با دو دخترش، الویرا (لیا میرِن) و آلما (فلو فاگِرلی)، به سرزمینی خیالی به نام سوئدلندیا مهاجرت می‌کند تا با یک مرد ثروتمند ازدواج کند. اما خیلی زود معلوم می‌شود که این مرد نه تنها ثروتمند نیست، بلکه خودش ورشکسته است. با این شکست، ربکا تصمیم می‌گیرد آینده خود را از راه دیگری تضمین کند: او باید دخترش الویرا را به ازدواج با شاهزاده جولیان (ایزاک کالمروث) درآورد. جولیان قرار است در یک مراسم بالماسکه، همسر آینده‌اش را از میان دختران باکره‌ی سرزمین انتخاب کند.
در این میان، اگنس (تیا سوفی لوک نس) دختر زیبا و ساده‌زیست مرد ورشکسته، در نقش سیندرلای داستان قرار می‌گیرد: دختری طبیعی، خوش‌چهره و بی‌نیاز از تغییرات ظاهری. اما الویرا، دختری دست‌وپاچلفتی با دندان‌های فلزی و چهره‌ای نامتناسب، برای جلب توجه شاهزاده، مجبور به پشت سر گذاشتن تغییراتی دردناک، خشونت‌آمیز و تکان‌دهنده می‌شود. شکستن بینی، کندن سیم‌های ارتودنسی با دست، دوختن مژه مصنوعی به پلک، بلعیدن تخم کرم کدو برای کاهش وزن و عمل‌های زیبایی قرون وسطایی تنها بخشی از شکنجه‌هایی است که الویرا به امید رسیدن به عشق و ثروت تحمل می‌کند.
«خواهرخوانده زشت» بر پایه‌ی بازگشت به ریشه‌های تاریک‌تر افسانه‌ی سیندرلا بنا شده است؛ ریشه‌هایی که در روایت‌های برادران گریم، با قطع انگشتان و بیرون آوردن چشم‌ها توسط کبوترها همراه بود. در این فیلم خبری از پیام‌های کلیشه‌ای چون «زیبایی درون مهم‌تر است» یا «با خودت مهربان باش» نیست. برعکس، بلیچفلت نشان می‌دهد که فشار اجتماعی برای زیبایی ظاهری چطور انسان‌ها و به‌ویژه زنان را به کام خودویرانگری و تحقیر می‌کشاند.
کارگردان با همکاری مارسل زیسکایند در مقام فیلمبردار، جهانی خلق کرده که در آن زیبایی‌های شاعرانه (چون دشت‌های آفتاب‌زده، قلعه‌های خیالی و لباس‌های فاخر) با صحنه‌های مشمئزکننده‌ی جراحی و فساد جسمانی درهم آمیخته است. طراحی لباس فیلم هم با پارچه‌های ابریشمی سنگین و تزئینات پرکار، این تضاد میان شکوه بیرونی و فساد درونی را برجسته‌تر می‌کند.
بازار
اما ستاره‌ی واقعی این فیلم، بازیگر نقش الویرا یعنی لیا میرِن است. او با شجاعتی مثال‌زدنی، شخصیتی می‌آفریند که همزمان هم دلسوزی مخاطب را برمی‌انگیزد و هم او را به وحشت می‌اندازد. الویرا شخصیتی معصوم و کودکانه دارد که باور کرده می‌تواند با زیبایی و ازدواج، عشق و خوشبختی را به دست آورد. او برخلاف خواهرخوانده‌های کلیشه‌ای داستان‌های کلاسیک، نه موجودی شرور بلکه قربانی ساده‌لوح فشارهای بی‌رحمانه‌ی اجتماع است.
فیلم از لحاظ بصری بین لحظات جادویی و رویاگونه از یک سو و تصاویر هولناک و تهوع‌آور از سوی دیگر در نوسان است. یک لحظه با اسب‌ها در جنگلی طلایی سواری می‌کنیم و لحظه‌ای بعد شاهد ترکیدن جوش یا بلعیده شدن تخم انگل هستیم. این ترکیب تضادآمیز، فضای فیلم را هم جذاب و هم پرآشوب می‌کند.
از سوی دیگر برخی منتقدان به یکنواختی روایت فیلم اشاره کرده‌اند؛ چرا که پس از مدتی، فیلم به جای گسترش پیام یا توسعه‌ی شخصیت‌ها، صرفاً با صحنه‌های هرچه خونین‌تر و مشمئزکننده‌تر، همان پیام اولیه‌اش را تکرار می‌کند. با این حال، شاید همین بی‌رحمی و تکرار، خود بخشی از بیان فیلم درباره‌ی چرخه‌ی بی‌پایان فشارهای ظاهربینانه باشد.
«خواهرخوانده زشت» اثری است جسور، تلخ، خشن و گاه تهوع‌آور که از یک افسانۀ آشنا، داستانی کاملاً تازه و متفاوت می‌سازد. این فیلم با نگاهی تیزبین به نقش سمّی استانداردهای زیبایی، داستان قربانیانی را روایت می‌کند که در جستجوی عشق و پذیرش، خود را نابود می‌کنند. گرچه روایت گاه دچار ایستایی و تکرار می‌شود، اما جسارت، طراحی صحنه‌ی خیره‌کننده و بازی‌های تاثیرگذار باعث شده‌اند که «خواهرخوانده زشت» یکی از متفاوت‌ترین و ماندگارترین اقتباس‌های مدرن از داستان سیندرلا باشد.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/1065517/«خواهرخوانده-زشت»؛-روایتی-جذاب-اما-عجیب-از-سیندرلا
بستن   چاپ