راه ترقی - غذای فرآوریشده اختراع جدیدی نیست که در کارخانهها از مواد مصنوعی ساخته شود؛ بلکه به اندازهی بشریت قدمت دارد و شاید به شکلگیری گونهی ما کمک کرده باشد.
اولین آشنایی من ( نیکولا تمپل ، نویسنده مطلب در وبسایت بیبیسی ) با غذاهای فرآوریشده از دوران کودکی در مناطق روستایی کانادا آغاز شد. در آنجا نود درصد از غذایی که میخوردیم، در خانههای بزرگ خود پرورش میدادیم. پس از تابستانی بازی و سرگرمی، اواخر ماه آگوست زمان آمادهسازی غذاهایی برای زمستان بود. در رطوبت طاقتفرسای تابستانهای انتاریو، محصولات غذایی خانگی خود را با روشهای مختلفی فرآوری میکردیم تا در زمستان بتوانیم آنها را مصرف کنیم. این روزها غذاهای فرآوریشده با بار منفی همراهاند و عمدتا غذاهایی را به ذهن میآورند که گویی با مواد مصنوعی تهیه شدهاند. اما آیا منصفانه است که تمامی غذهای فرآوریشده را با یک چشم ببینیم؟ اغلب فراموش میکنیم که نوآوری در فرآوری غذاها به ما در بهبود تغذیه و کاهش ضایعات غذایی کمک کرده و اوقات فراغت بیشتری برای ما مهیا کرده است. غذای فرآوریشده رابطهی ما را با غذا تغییر داده و مدتها پیش از آن، در شکلگیری گونه ما نقش داشته است. گونه خویشاوند ما یعنی انسان ماهر که بین 2/4 میلیون تا 1/4 میلیون سال پیش زندگی میکرد، اولین شاهد در زمینهی فرآوری مواد غذایی است. انسان ماهر برخلاف اجداد خود، دندانهای نسبتا کوچکی داشت. تصور میشود این روند تکاملی فقط در صورتی میتوانست آغاز شود که غذا پیش از رسیدن به دهان دستکاری شود. له کردن ریشهها با استفاده از سنگ یا بریدن نوارهای نازکی از گوشت برای سهولت جویدن آن میتوانست نیاز به جویدن غذا را کاهش بدهد. با تحمیل فشار کمتر روی دستگاه جویدن (آروارهها، عضلات و دندانها)، بدن ما توانسته است آن بافتهای بسیار انرژیخواه را بهجای دیگری هدایت کند و موجب شود اندازهی صورت نسبت به اندازه کلی جمجعه کوچکتر شود. انسان راستقامت (1/89 میلیون تا 108 هزار سال پیش) و انسان نئاندرتال (400 هزار تا 40 هزار سال پیش) نسبت به آنچه براساس اندازه جمجمه پیشبینی میشود، دندانهای بسیار کوچکتری داشتند. تکامل تنها در صورتی میتوانست در حمایت از چنین کاهشی در اندازه دندان عمل کند که جویدن غذا آسانتر شده باشد و این امر احتمالا از طریق فرآوری حرارتی (پختن غذا) ممکن شده است. غذای پختهشده برای جویدن به 22 درصد ماهیچه کمتری نیاز دارد و میتواند انرژی را آزاد کند که در غیر این صورت، در محصول خام در دسترس نخواهد بود.
مصرف غذاهای فرافرآوریشده مکانیسم سیری را مختل میکند غذاهای فوق فرآوریشده با تسریع پیری درسطح مولکولی ارتباط دارند سه راهبرد برای تغذیه سالمتر
اما در امتداد مسیر عوامل دیگری نیز وجود داشتند که به نوآوری در غذا منجر شدند. وقتی شمار دریانوردانی که بر اثر سوء تغذیه میمردند، از تعداد افرادی که در جریان جنگ هفت ساله و جنگهای ناپلئونی مردند، بیشتر شد، تلاش برای یافتن راههای جدیدی برای حفظ مواد غذایی موجب ابداع و پذیرش گسترده روش کنسروسازی شد. اما جنگ جهانی دوم دسترسی به قلع را که از چین میآمد، محدود کرد. به این ترتیب، فرایند کنسروسازی متوقف و بازار برای غذاهای منجمد باز شد. عرضه بیشازحد بوقلمون در دههی 1950، موجب ابداع غذاهای نیمهآماده شد. از طرف دیگر، ضایعات غذایی موجب شد کشاورزی کالیفرنیایی در دههی 1980 انقلابی در میانوعدههای سالم ایجاد کند. او که از این موضوع ناراحت بود که هر سال بیش از 360 تن هویج دارای ظاهر ناخوشایند دور ریخته میشد، دستگاه لوبیا خردکنی خرید و پوست هویجها را گرفت و آنها را به قطعات کوچکی تبدیل کرد. این اتفاق، آغاز انقلاب هویجهای خردشده بود که مصرف هویج را در آمریکا 33 درصد افزایش داد. جنگ، سوء تغذیه، عرضه و تقاضا و ضایعات غذایی همچون پایداری، ایمنی غذایی و امنیت غذایی همه از عوامل محرک نوآوری هستند. عامل مهم دیگر پشتصحنهی نوآوری غذایی در جامعه مدرن راحتی است. طی فقط 60 سال، زمانی که صرف آماده کردن وعده غذایی شام در بریتانیا میشود، از 1/5 ساعت به کمی بیش از 30 دقیقه رسیده است. طی این 60 سال، تغییر چشمگیر دیگری نیز در واحد خانواده ایجاد شده است. تعداد زنانی که بیرون از خانه کار میکنند، به حد قابل توجهی افزایش یافته و تعداد خانوادههای تکوالدی سه برابر شده است. تعجبی ندارد که مردم علاقمند نیستند پس از یک روز کاری خستهکننده، 1/5 ساعت را در آشپزخانه صرف آماده کردن غذا کنند. اما یک خانوار متوسط هنوز میتواند از حدود 4 ساعتی که هر روز تلویزیون میبیند، کم کند ( که در جریان خانهنشینیهای کووید 19 به بیش از 6 ساعت رسیده است). بنابراین، باید در مورد اینکه آیا برای آشپزی وقت داریم یا ترجیح میدهیم وقت خود را صرف کارهای دیگری کنیم، صادق باشیم.