چاپ

راه ترقی - اعتماد / اسماعیل گرامی مقدم تاکید کرد: ایران تا ابد نمی‌تواند تابوی عدم مذاکره با امریکا را به دوش بکشد. باید بدانیم که منافع ملی ایرانیان در مذاکره رودررو با امریکایی‌ها با حفظ سه اصل مصلحت، عزت و حکمت است. با حفظ این 3 اصل می‌توان با امریکا مذاکره داشت و حقوق مردم ایران در حوزه پرونده هسته‌ای، مسائل منطقه‌ای و تحریم‌ها و مسائل اقتصادی را استیفا کرد.
روزنامه اعتماد با اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب اعتماد ملی گفت‌وگو کرده است.
بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
اینکه ترامپ با 34 مورد اتهامی و همه تهدیدات هیات حاکمه، رییس‌جمهور امریکا می‌شود نشان‌دهنده دموکراسی قوام یافته در این کشور است. اما در پاسخ به این پرسش که چرا ترامپ رای آورد و اینکه آیا فقط شخصیت کاریزما و منحصر به فرد و بیزینسی او است که باعث رای آوری او شده یا پای دلایل دیگری در میان است؟ و اینکه آیا ترامپ شخصیت و گفتمانی فراتر از جمهوری‌خواهان دارد یا اشتباهات راهبردی دموکرات‌ها هم در پیروزی ترامپ نقش داشته؟ شخصا معتقدم دلیل برنده شدن ترامپ بیشتر از اینکه به راهبردهای خود او مربوط باشد به برنامه‌ها و اقداماتی مرتبط است که ریشه در اشتباهات محاسباتی دموکرات‌ها دارد! در واقع دامنه وسیعی از امریکاییان به ترامپ رای دادند تا دموکرات‌ها رای نیاورند.

دموکرات‌ها هر چند نقدینگی را در اقتصاد امریکا کنترل کردند اما توفیقی در مهار تورم نداشتند. برخلاف دموکرات‌ها، ترامپ زمانی که با مشکلات اقتصادی دوران کرونا مواجه شد، سراغ حمایت از اقشار محروم امریکا رفت و هر 7 ماه تزریق نقدی داشت و ارقامی بین 3تا 7هزار دلار را در این بازه زمانی در حساب‌های اقشار محروم و متوسط تزریق کرد. مردم امریکا در خاطرشان مانده که ترامپ تورم را به خوبی کنترل کرد و حتی کاهش داد. در نقطه مقابل اما هریس و سایر دموکرات‌ها پاسخی برای حل معضل تورم نداشتند.
در حوزه اجتماعی، محبوبیت دموکرات‌ها به‌شدت کاهش پیدا کرد. تدریس همجنس‌گرایی در مدارس امریکا، چگونگی مواجهه با آن به کودکان زیر 18سال در شرایطی که خانواده‌ها با این آموزش‌ها مخالف بودند، در رای ترامپ تاثیرگذار بود. تغییر کتاب‌های درسی امریکا در راستای مطالبات اقلیتی از همجنس‌گرایان و... طیف‌های مذهبی امریکا مانند مسیحیان و مسلمانان و... را مجاب کرد تا به ترامپ رای دهند. نگاه افراطی دموکرات‌ها به مساله سقط جنین که آن را حتی در شرایطی که نوزاد 8الی 9ماهه هم باشد، جایز می‌دانستند، احساسات بسیاری از امریکاییان را جریحه‌دار ساخت. این درحالی است که جمهوری‌خواهان سقط جنین را تنها در ماه‌ها و هفته‌های اولیه قابل قبول ارزیابی می‌کردند.
با عبور از این مسائل، مهم‌ترین موضوعی که مجموعه امریکاییان را مجاب به رای ترامپ کرد، مساله مهاجرت‌های بی‌رویه بود. دموکرات‌ها 20میلیون مهاجری که در این 4سال وارد امریکا شدند را راهی ایالت‌هایی کردند که رقابت میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در آنها میلی‌متری بود. مردم امریکا متوجه شدند این مهاجران در ایالت‌هایی سکنی گزیدند تا انتخابات به نفع دموکرات‌ها مهندسی شود. پاسخ مردم امریکا به این مهندسی و سوءاستفاده از مهاجرین در انتخابات، رای به ترامپ بود. حتی از نظر بسیاری از امریکاییان مشکلاتی چون تورم، بیکاری آسیب‌های اجتماعی در امریکا محصول سیاست‌های غلط مهاجرتی دموکرات‌ها هستند.
چهارمین، آخرین و شاید مهم‌ترین عامل برای رای آوردن ترامپ ریشه در رخدادهای منطقه خاورمیانه داشت؛ کشتار وحشتناک و ددمنشانه اسراییلی‌ها، بی‌خانمان کردن فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها و... از چشم مردم امریکا دور نماند و رای به ترامپ در واقع واکنشی بود که مردم امریکا در حمایت همه‌جانبه دموکرات‌ها از اسراییل داشتند.
ایران تا ابد نمی‌تواند تابوی عدم مذاکره با امریکا را به دوش بکشد. باید بدانیم که منافع ملی ایرانیان در مذاکره رودررو با امریکایی‌ها با حفظ سه اصل مصلحت، عزت و حکمت است. با حفظ این 3 اصل می‌توان با امریکا مذاکره داشت و حقوق مردم ایران در حوزه پرونده هسته‌ای، مسائل منطقه‌ای و تحریم‌ها و مسائل اقتصادی را استیفا کرد. باید پذیرفت که ایران در حالت «نه صلح» قرار ندارد بلکه رسما در وضعیت جنگی با اسراییل قرار دارد. بدتر از جنگ نظامی جنگ اقتصادی است که امریکا با تحریم انجام می‌دهد.
برای اینکه از این حالت خارج شویم و در وضعیت صلح قرار بگیریم، دیپلماسی ایران باید فعالانه برخورد کند. ایران در جایگاه قدرت قرار دارد. جانمایی قدرت ایران بر هیچ کسی پوشیده نیست. با این اقتدار، می‌توان مذاکره کرد و منافع ملی ایرانیان را تامین کرد تا با پایداری اقتصاد دیگر شاهد کاهش و ریزش ارزش پول ملی ایرانیان نباشیم.
اگر تحریم‌ها با شدت بیشتری ادامه یابد حتی بانک‌های چینی و هندی و کره‌جنوبی هم جریمه شوند، دیگر نمی‌توان روی صادرات حداقلی نفت هم حساب کرد. حتی رویکردهای تهاتری هم به حداقل می‌رسد. برای مقابله با این وضعیت ایران باید مذاکره کرده و منافع خود را حفظ کند. نمی‌توان منتظر 4 سال آینده و حضور دوباره دموکرات‌ها بمانیم، در زمان بایدن هم هرچند فرصت مذاکره ایجاد شود اما توافقی صورت نگرفت. در شرایطی که 45 سال از عمر جمهوری اسلامی می‌گذرد و ایران قدرتمند شده، می‌توان از آن مولفه برای مذاکره و توافق استفاده کرد. مردم ایران لیاقت و شایستگی زندگی با آسایش و آرامش به دور از تحریم‌های سنگین امریکایی‌ها و جهانیان را دارند.