راه ترقی - ورزش 3 /سرمربی پرسپولیس یک ستاره جدید به اسکواد این تیم اضافه کرده و به شکل جالبی از عملکرد او رضایت دارد.
سرمربی خارجی معمولا یکی از حسنهای جالبی که دارد این است که فارغ از نامها تنها به واسطه عملکرد یک بازیکن روی او تصمیمگیری کرده و پاداش تمرینات و کیفیت را با بازی دادن به وی میدهد؛ سهیل صحرایی اکنون از جمله چنین بازیکنانی است که توانسته با ارائه کیفیت مناسب خود این مسیر را به خوبی استارت بزند.
ابتدای فصل بود که محسن خلیلی که آن زمان مدیریت آکادمی پرسپولیس را برعهده داشت با شور و حرارت خاصی از بازیکنی اسم برد که میتواند آینده فوتبال ایران را به تسخیر خودش در بیاورد. شنیدن این جملات شاید تکراری این ذهنیت را ایجاد میکرد که احتمالا خلیلی تنها به واسطه حضور یکی از دستپروردههای آکادمیاش در تیم بزرگسالان سرمستانه از این اتفاق به دنبال نمایش موفقیتی دیگر است و این جوان هم مثل خیلیهای دیگر اسیر نام ستارهها شده و یا به آکادمی بازمیگردد و یا در نهایت سر از تیمهای دیگر.
اما شنیدن این جمله از بازیکنان تیم و حتی حسین بادامکی که گهگاهی در تمرینات حضور مییافت و در ادامه تاکید سیدجلال حسینی، این باور را به وجود آورد که پرسپولیس صاحب یک سرمایه دیگر شده است. اما فاز بعدی این بود که خوان کارلوس گاریدو نیز به این بازیکن در اسکواد پرستاره تیمش اعتماد داشته باشد.
بزیهای پیش فصل و اردوی ترکیه جای خوبی برای شناخت سرمربی اسپانیایی از بازیکنانش بود. جالب اینجاست که گاریدو در آن مقطع از سهیل صحرایی در پستهای مختلفی به بازی میگرفت: دفاع میانی، دفاع راست، دفاع چپ، هافبک دفاعی! و حتی وینگر.
سهیل صحرایی اما به گواه کادرفنی گاریدو در تمامی این پستها تیک مثبت و اعتماد از سرمربی تیمش دریافت میکرد و او را با یک علامت سوال بزرگ و کلافگی مواجه کرد: این پسر چرا اینقدر خوب است و از او در کجا استفاده کنم!؟
با این حال وظیفه مراقبت و محافظت از ستاره جوان به سیدجلال حسینی و افشین پیروانی سپرده شد. کاپیتانهای اسبق پرسپولیس و تیم ملی که اکنون در کسوت مربی و مدیر تیم نشان دادهاند که به خوبی با جو و نحوه برخورد با اعضای تیم آگاه هستند و البته چه خوب که به این جمع کریم باقری هم در ادامه اضافه شد.
“مراقبت از سهیل صحرایی” به عنوان بازیکنی که قادر است به ادعای گاریدو در آینده از پتانسیل بهتری نیز بهره برده و چهره ویژهای در فوتبال ایران لقب گیرد، مهمترین ماموریت اعضای پرسپولیس قرار گرفته است. بازیکنی که در بازی آخر تیم نیز دقایقی طولانی در سمت راست به کار گرفته شد و در ادامه با تغییرات شکل گرفته به سمت چپ آمده و جالب اینکه توانست از این سمت نیز چند استارت تماشایی برای ایجاد موقعیت شکل دهد و با توجه به نزدیکشدن دوباره به نیمکت، گاریدو بارها با حرکات او به تمجید و تشویق وی پرداخت.
صحرایی البته در اولین نقطه از مسیر طولانیاش قرار دارد؛ مسیری که در فوتبال ایران نشان داده طی کردن آن با بزرگترین چالشها همراه است و خیلی بیشتر از فتح قله برای ما با ناکامی و سوختن ستارهها همراه بوده است. آیا او قادر است مسیر را با سرعتی که استارت زده دنبال کند و فتح قلههای بزرگی مثل تیم ملی و لژیونر شدن را هدف قرار داده یا خیلی زود از مسیر سیر شده و در جمع نسل فراموش شده و سوخته قرار میگیرد؟