راه ترقی - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شهاب شهسواری| اتحاد با خاندان اسد، موضوعی مربوط به گذشتهاست و به نظر میرسد که در دو سه روز اخیر رسانههای رسمی و دستگاه سیاست خارجی ایران این موضوع را درک کردهاند. حالا وقت آن رسیدهاست که ایران نیروهای اثرگذار در سوریه را شناسایی کند، به فرآیند مسالمتآمیز گذار در سوریه کمک کند.
نظام حاکم بر سوریه گرفتار وضعیتی شد که نزدیک به دو هفته پیش کسی تصور نمیکرد به این سرعت رخ دهد. بعد از آنکه سال 2017 نظام حاکم بر سوریه و متحدانش پیروزی بر گروههای مخالف را اعلام کردند و بشار اسد به تدریج توانست روابط خود را با کشورهای عربی منطقه عادی کند، این تصور وجود داشت که منازعه داخلی در سوریه پایان یافتهاست و جایگاه نظام حاکم برای مدت طولانی تضمین شدهاست اما این انگاره با سرعتی باورنکردنی فروریخت.
درحالیکه از هفتهها پیش خبر رسیدهبود که ترکیه در حال آماده کردن گروههای مسلح مستقر در استان ادلب برای آغاز عملیات جدید در سوریه است، هفته گذشته این عملیات با سرعتی برقآسا آغاز شد. گروههای مسلح تحت رهبری گروه موسوم به هیئت تحریرالشام با سرعتی باورنکردنی یک به یک شهرهای کلیدی سوریه را از حلب تا حمص و حما تصرف کردند و شنبهشب خود را به پایتخت سوریه رساندند.
تقریباً هیچ مقاومت قابل ملاحظهای از سوی ارتش سوریه، نیروهای ارتش روسیه مستقر در سوریه و نیروهای شبهنظامی متحد ایران که بین سالهای 2014 تا 2017 به باقی ماندن بشار اسد در قدرت کمک کردهبودند، صورت نگرفت و مخالفان به سادگی توانستند دمشق را فتح کنند. براساس بیانیهای که روز گذشته وزارت خارجه روسیه منتشر کرد، بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، پس از مذاکره با برخی از گروههای معارض تصمیم به ترک کشور گرفت و به دولتش دستور داد تا شرایط انتقال مسالمتآمیز قدرت را فراهم کند.
گرفتاری روسیه در جنگ اوکراین و تضعیف شدید حزبالله لبنان در جنگ با اسرائیل باعث شد تا طرفهایی که در گذشته توانستهبودند به باقی ماندن بشار اسد در قدرت کمک کنند، در این دور از منازعه آمادگی مشارکت گسترده برای دفاع از او نداشتهباشند. بشار اسد هم در طول 6 سالی که از برقراری آرامش نسبی در سوریه میگذشت، نتوانستهبود اوضاع را به گونهای تغییر دهد که مشروعیت حکومتش تضمین شود.
بازسازی سوریه جنگزده کاملاً متوقف ماندهبود، هیچ ارادهای برای اصلاحات سیاسی و دموکراتیک در کشور وجود نداشت، فساد گسترده و خویشاوندسالاری که عامل شروع خیزشهای مردمی در سال 2011 بود با شدت بیشتر همچنان در سوریه حاکم بود و عادیسازی روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی هم نتوانستهبود که اثر قابل توجهی بر کیفیت زندگی مردم سوریه بر جا بگذارد.
در این میان، ترکیه به عنوان تنها حامی باقیمانده گروههای معارض مسلح سوریه، به حمایت قاطع خود از این گروهها ادامه میداد. آنکارا در دو سال گذشته تلاش کرد تا از طریق فرآیند عادیسازی روابط با حکومت بشار اسد با وساطت ایران و روسیه، این گروههای معارض را به عنوان کارت معامله استفاده کند اما اختلافنظرها میان حکومت اسد و اردوغان که عمدتاً مربوط به عقبنشینی ترکیه از خاک سوریه بود، لاینحل باقی ماند تا ترکیه نقشه دوم خود را فعال کند و در موقعیتی که میدانست نه ایران، نه حزبالله لبنان و نه روسیه توان کافی برای ورود تمامعیار به جنگ داخلی سوریه ندارند، گروههای متحد خود را برای سرنگونی بشار اسد بسیج کرد.
سرنگونی بشار اسد در سوریه، آثار مهمی در منطقه بر جا خواهد گذاشت که میتواند بر جایگاه ایران در غرب آسیا نیز تاثیر زیادی داشتهباشد. هرچند ایران و روسیه همچنان کانال گفتوگوی خود را با ترکیه در مورد سوریه حفظ کردهاند، اما مشخص نیست که ترکیه تا چه اندازه حاضر باشد به ایران و روسیه در سوریه جدید امتیاز بدهد و اگر ترکیه چنین ارادهای داشتهباشد، آیا متحدان ترکیه در دمشق تا این حد حرفشنوی از آنکارا دارند یا نه. روسیه به شدت علاقهمند است امتیازهای نظامی خود را که شامل پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس در دریای مدیترانه است در سوریه حفظ کند و ایران هم همچنان علاقهمند است که بتواند از خاک سوریه به عنوان پل ارتباط زمینی میان ایران و عراق با حزبالله لبنان استفاده کند و در عین حال ایران علاقهمند است که حتی با تغییر حکومت در سوریه، موضع دمشق در قبال اسرائیل تغییر نکند.
تردیدی وجود ندارد که با سقوط نظام بشار اسد، ایران یکی از متحدان کلیدی خود را در منطقه دست دادهاست. حافظ اسد در طول جنگ تحمیلی عراق به ایران از معدود رهبران جهان بود که حاضر شد از ایران حمایت کند و این حمایت زمینهسازی دوستی درازمدت ایران و نظام اسد در سوریه شد. اما این رابطه در سالهای اخیر به مانند گذشته گرم و صمیمانه نبود.
به نظر میرسید که بعد از عادیسازی روابط بشار اسد با کشورهای عربی و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، حکومت اسد به تدریج در حال فاصله گرفتن از تهران است. هرچند مقامهای رسمی تهران و دمشق تلاش میکردند که شرایط را کاملاً عادی نمایش دهند و از اتحاد ناگسستنی دو کشور سخن بگویند، اما واقعیت این بود که زیربنای روابط تهران و دمشق دچار مشکلاتی شدهبود. بشار اسد در طول دوران جنگ اسرائیل علیه غزه و لبنان تلاش کرد از هرگونه موضعگیری روشنی به نفع حزبالله لبنان و متحدان ایران خودداری کند.
در عین حال گزارشهای تاییدنشده زیادی در مورد پیامهای محرمانه و پنهانی نظام سوریه به کشورهای غربی مبنی بر بیطرفی سوریه در قبال جنگ ایران و اسرائیل منتشر شدهبود. ایران باید خود را برای صفحه جدیدی در تاریخ سوریه آماده کند. پس از 4 دهه، دیگر یک حکومت متحد ایران در سوریه روی کار نیست و گروههایی که امروز قدرت را در سوریه در اختیار گرفتهاند، به طور اخص ایران، روسیه و حزبالله لبنان را تنها دشمنان خود در دنیا میدانند، چراکه در دوران منازعه داخلی سوریه، این سه طرف، تنها طرفهایی بودند که از حکومت بشار اسد حمایت میکردند.
تنظیم روابط با سوریه جدید یک آزمون سخت و تعیینکننده برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. تبدیل سوریه به یک کانون خصومت علیه ایران، در شرایط سخت کنونی منطقه و همزمان با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و زمزمههای بازگشت فشار حداکثری، بسیار به ضرر ایران است. اتحاد با خاندان اسد، موضوعی مربوط به گذشتهاست و به نظر میرسد که در دو سه روز اخیر رسانههای رسمی و دستگاه سیاست خارجی ایران این موضوع را درک کردهاند.
حالا وقت آن رسیدهاست که ایران نیروهای اثرگذار در سوریه را شناسایی کند، به فرآیند مسالمتآمیز گذار در سوریه کمک کند و تلاش کند که دستکم نظامی بهتر از گذشته و در بهترین حالت دموکراتیک در سوریه شکل بگیرد. تهران باید بتواند از هر طریق، بهویژه از طریق تعامل با ترکیه و کشورهای عربی، سوریه جدید را اگر نه به یک کشور دوست، دست کم به یک کشور بیطرف در منازعه جاری در منطقه تبدیل کند و تلاش کند که به تدریج حُسننیت ایران را به حاکمان جدید سوریه ثابت کند.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/993258/عبور-از-بشار؛-ایران-باید-در-مقابل-سوریه-جدید-چه-کند؟