راه ترقی
شاعرانه/مرا هیچ دوست می‌داری؟
شنبه 24 آذر 1403 - 17:56:52
راه ترقی - آخرین خبر /سال‌ها پیش ازین به من گفتی
که "مرا هیچ دوست می‌داری؟"
گونه‌ام گرم شد ز سرخی‌ی ِ شرم


شاد و سرمست گفتمت " alt="راه ترقی" width="100%" />

باز دیروز جهد می‌کردی
که ز عهد قدیم یاد آرم.
سرد و بی اعتنا تو را گفتم
که "دگر دوستت نمی‌دارم!"
ذره‌های تنم فغان کردند
که، خدا را! دروغ می‌گوید
جز تو نامی ز کس نمی‌آرد
جز تو کامی ز کس نمی‌جوید.
تا گلویم رسید فریادی
کاین سخن در شمار باور نیست
جز تو، دانند عالمی که مرا
در دل و جان هوای دیگر نیست.
لیک خاموش ماندم و آرام:
ناله‌ها را شکسته در دل تنگ.
تا تپش‌های دل نهان ماند،
سینه‌ی خسته را فشرده به چنگ.
در نگاهم شکفته بود این راز
که "دلم کی ز مهر خالی بود؟"
لیک تا پوشم از تو، دیده‌ی من
برگلِ رنگ رنگِ قالی بود.
" دوستت دارم و نمی‌گویم
تا غرورم کشد به بیماری!
زانکه می‌دانم این حقیقت را
که دگر دوستم... نمی‌داری... "
سیمین_بهبهانی

http://www.RaheNou.ir/fa/News/995837/شاعرانه-مرا-هیچ-دوست-می‌داری؟
بستن   چاپ