سرمقاله جمهوری اسلامی/ طرحی نو برای سیاست خارجی
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - جمهوری اسلامی / «طرحی نو برای سیاست خارجی» عنوان یادداشت روز در روزنامه به قلم است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اخیراً دونالد ترامپ، ویدیویی را در پلتفرم «تروث سوشال» خود به اشتراک گذاشت که در آن، جفری ساکس، استاد دانشگاه کلمبیا، از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به خاطر تلاشهای «وسواسگونهاش» به منظور سوق دادن آمریکا برای ورود به جنگ با ایران انتقاد میکند. در این ویدئو، جفری ساکس انگیزههای حمله به عراق در سال 1382 را بررسی میکند و میگوید:
«آن جنگ از کجا آمد؟ میدانید جریان چیست؟ خیلی تعجبآور است. این جنگ در واقع از نتانیاهو نشات گرفت. او ما را وارد جنگهای بیپایانی کرده و به دلیل نفوذی که در سیاست ایالات متحده دارد، او راه خود را در پیش گرفته است، حال آنکه دلیل جنگ کاملاً ساختگی بود. نتانیاهو از سال 1374 به بعد این نظریه را داشت که تنها راهی که میتوانیم از حماس و حزبالله خلاص شویم، سرنگونی دولتهایی است که از این گروهها حمایت میکنند؛ یعنی عراق، سوریه و ایران و او همچنان بیوقفه در تلاش است تا ما را به جنگ با ایران، اگر بتواند همین امروز یا در همین هفته وادار کند».
برای اثبات اینکه محرک تمام جنگهای منطقه خاورمیانه، اختلافات میان کشورهای اسلامی و دخالتها و دستاندازیهای آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپائی در امور کشورهای منطقه، سردمداران رژیم صهیونیستی به ویژه شخص بنیامین نتانیاهو هستند نیازی به استدلال وجود ندارد. علاوه بر این سخن جفری ساکس، عملکرد نتانیاهو و اسلاف او در 75 سال دوران اشغالگری صهیونیستها در فلسطین و کشتارهای متعدد مردم در فلسطین اشغالی و اشغال بخشهائی از لبنان و سوریه و اردن و مصر، جنگافروزیهای فراوان در همین کشورها و در 16 ماه اخیر نیز انواع جنایاتی که در غزه، لبنان، سوریه و حتی در مناطقی دورتر مرتکب شدهاند، اسناد روشن و گویائی بر این واقعیت تلخ هستند که عامل اصلی تمام جنگها و اختلافات منطقه خاورمیانه سران رژیم صهیونیستی هستند. همانطور که جفری ساکس گفته، آنچه موجب میشود افرادی مانند نتانیاهو بتوانند آمریکا و اروپا را به دخالت در امور کشورهای خاورمیانه و حمایت از رژیم صهیونیستی وادار کنند، نفوذی است که صهیونیستها در سیاست آمریکا دارند.
حوادثی که در ماهها و هفتههای اخیر در سوریه و لبنان اتفاق افتاده نیز دقیقاً با هماهنگی نتانیاهو و آمریکا طراحی شده بودند. تبدیل شدن یکشبه تروریستهای تحریرالشام که در طول سالهای گذشته با لباسهای شبهنظامی و ریشهای داعشی در خیابانها زنها را به اتهام صحبت کردن با نامحرم اعدام میکردند و مردها را به خاطر تراشیدن ریش، سر میبریدند، تبدیل شدن این افراد به دیپلماتهای اطوکشیده کراواتی که بالاترین مراحل سکولاریسم را تحمل میکنند، تصادفی نیست. سرازیر شدن وزرای خارجه کشورهای اروپائی و عربی به سوریه بلافاصله بعد از ورود جولانی به دمشق برای دیدار با او نیز اتفاقی نیست. و حالا تجمع وزرای خارجه کشورهای عربی و فرستادگان آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپائی و غیر عربی در ریاض برای بررسی اوضاع منطقه و رسیدن به یک چارچوب مشخص سیاسی جهت تعامل با حکومت جولانی آنهم با این سرعت، باز هم نشانه روشنی است بر اینکه نتانیاهو با نفوذی که در ارکان سیاست آمریکا دارد چنین تجمعاتی را با دلارهای نفتی اعراب تشکیل میدهد و وزیر خارجه حکومت جولانی را هم وارد این اجلاس میکند تا زمینه را برای عادیسازی روابط کشورها با حکومتی که فاقد تمام بنیانهای قانونی و مردمی و بینالمللی است فراهم سازد.
میپرسند چرا ایران به اجلاس ریاض دعوت نشده؟ جواب این سوال روشن است ولی سوال دیگری وجود دارد که باید درباره آن بررسی کرد. سوال اینست که چرا سیاست در سطح منطقه و بینالملل بر پایهای استوار نیست که کشورهای منطقه را برای مبارزه با رژیم صهیونیستی متحد کند همانطور که در گذشتهای نه چندان دور چنین بودند؟ اگر کشورهای منطقه به همان اتحاد چند دهه قبل خود برای مبارزه با رژیم صهیونیستی برگردند قطعاً آمریکا و اروپا هم با وقاحتی که در جنگ غزه از جنایات نتانیاهو حمایت کردند، چنین نخواهند کرد و منافع خاورمیانهای خود را بر چنین مخاطرهای ترجیح خواهند داد. این را از انتقاد جفری ساکس به روشنی میتوان فهمید. و حالا سوال اصلی و مهمتر اینست که جمهوری اسلامی ایران برای بازگرداندن کشورهای منطقه به سیاست اتحاد علیه رژیم صهیونیستی چه نقشی میتواند داشته باشد و کوتاهیهای گذشته را چگونه باید جبران کند؟ آیا به طرحی نو برای سیاست خارجی نیاز نداریم؟!
-
چهارشنبه ۲۶ دي ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰:۱۴
-
۱۳ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1014023/