بزرگنمايي:

راه ترقی - ایران / 10 ساله‌اش را خفه کرده و در ابتدا منکر این جنایت بود وقتی با مدارک پلیسی روبه‌رو شد به ناچار لب به اعتراف گشود.
رسیدگی به این پرونده از 1 بهمن با گزارش مرگ مشکوک دختر 10 ساله‌ای در خانه‌اش آغاز شد. پدر این دخترک وقتی همراه همسر دومش و دختر 12 ساله او به خانه برگشتند با بدن بی‌جان دختر 10 ساله خودش روبه‌رو شد و بلافاصله با اورژانس تماس گرفت. وقتی تکنیسین‌های اورژانس به خانه آنها رسیدند پس از بررسی‌های اولیه مرگ دختربچه را تأیید کردند اما با توجه به مشکوک بودن ماجرا و اینکه در دهان دختر بچه چند حبه قند و شکلات پیدا شده بود مأموران انتظامی را در جریان قرار دادند.

در ادامه مأموران با حضور در محل و بررسی‌های اولیه دریافتند که از مرگ قربانی بیش از چند ساعت گذشته است. پدر این کودک گفت: بعد از جدایی از همسر اولم با زن دیگری ازدواج کردم که او هم از همسر اولش جدا شده و یک دختر 12 ساله داشت او زنی تحصیلکرده و کارمند بود و چون من هم یک دختر 10 ساله داشتم هر چهار نفر با هم در این خانه زندگی می‌کردیم. تا اینکه امروز عصر من و همسرم و دختر 12 ساله‌اش از خانه خارج شدیم و دختر خودم تنها در خانه مانده بود. ساعت 10 شب به خانه برگشتیم و دیدیم که دخترم روی مبل دراز کشیده است. به سراغش رفتم و صدایش کردم دیدم جواب نمی‌دهد فکر کردم بیهوش شده اما وقتی او را تکان دادم دیدم نفس نمی‌کشد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، کارشناسان سازمان پس از معاینه جسد، علت مرگ را خفگی اعلام کردند.
با مشخص شدن این موضوع پرونده وارد فاز جنایی شد و پلیس شناسایی عامل قتل را در دستور کارش قرار داد. با انجام تحقیقات میدانی و بازبینی دوربین‌های مداربسته محل مشخص شد که حدود ساعت 17 پدر به همراه همسر و دخترش از خانه خارج شدند اما دقایقی بعد نامادری دختر 10 ساله به خانه بازگشته و چند دقیقه بعد نیز هراسان از خانه خارج شده است. به این ترتیب نامادری مقتول به عنوان متهم به قتل بازداشت شد.
نامادری 38 ساله پس از انتقال به پلیس آگاهی و مواجهه با مستندات کارآگاهان لب به اعتراف گشود و در توضیح ماجرا به مأموران گفت: بعد از خروج از خانه چون وسیله‌ای را جا گذاشته بودم به خانه برگشتم اما سر موضوعی با دختر همسرم جر و بحث‌مان شد. او به یکباره به من فحاشی کرد. خیلی عصبانی شدم دستم را جلوی دهانش گرفتم که بیشتر بی‌احترامی نکند اما او دست بردار نبود. در حالی که دستم روی دهانش بود یک لحظه متوجه شدم دیگر مقاومتی نمی‌کند و بی‌حال روی زمین افتاد. فکر کردم بی‌حال شده با عجله مقداری قند و شکلات در دهانش گذاشتم تا فشارش تنظیم شود اما وقتی دیدم نفس نمی‌کشد او را روی مبل گذاشتم و از خانه بیرون آمدم. چند ساعت بعد هم با همسر و فرزندم به خانه برگشتیم و به روی خودم نیاوردم که می‌دانم چه اتفاقی افتاده است.
سردار جلیل موقوفه‌ای فرمانده انتظامی سمنان در این باره گفت: با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم و همینطور مشخص شدن انگیزه نامادری از قتل دختر نوجوان وی با دستور قضایی روانه زندان شد.