جنگ چقدر به ایران نزدیک است؟
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سید محمد حسینی-سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی| «عادت» عنصری ذهنی است. شبکهای پیچیده از نورونهای ذهنی، عادت را در ذهن انسان ایجاد میکنند. همچنان که سیستم عصبی بدن پس از مدتی با گرما و سرما خود را وفق میدهد، همان سیستم در کنش و واکنش نورونهای عصبی، با ایجاد عادات ذهنی، «امتداد گذشته و حال به آینده» را در ذهن تداعی میکند؛ موافق با نظریه سازهانگاری الکساندر ونت که بر عادات ذهنی در تفسیر واقعیت تأکید میکند. عادات ذهنی برای تصمیمگیران ذهنی میتواند آفت باشد، زیرا حساسیت ذهن تصمیمگیرنده در قبال رویدادهای ناگهانی را کاهش میدهد. عادات ذهنی موجب میشوند ذهن تصمیمگیرنده بیشتر به روندها بیندیشد تا به رویدادهای ممکن یا احتمالی در آینده.
این مقدمه نظری از آن رو حائز اهمیت است که تصمیمگیران سیاسی در ایران در حوزه داخلی و خارجی طی سالهای اخیر عمدتا با رویدادهای شگفتیساز مواجه بودهاند. نگاهی به تحولات داخلی و خارجی، بهویژه تحولات منطقهای طی سالهای اخیر، نشان میدهد سیاست داخلی و خارجی ایران عمدتا «رویدادمحور» شده است. رویدادمحورشدن سیاست، پیشبینی تحولات را بسیار سخت میکند و علاوهبرآن، روندها را نیز تضعیف و جامعه را مستعد وقوع رویدادهای شگفتیساز و حتی فاجعهآمیز میکند. عنصر عادت در ذهن به تصمیمگیرنده راه ساده «امتداد گذشته و حال به آینده» را نشان میدهد، حال آنکه به هنگام سستشدن روندها و ظهور رویدادها، ذهن تصمیمگیرنده باید به صورت «سناریویی» پرورش یابد و به هر رویداد ممکنی بیندیشد و برای آن «برنامهریزی سناریویی» انجام دهد. کافی است به تحولات دو سال اخیر در منطقه نگاهی بیندازیم. عادات ذهنی وقوع این تحولات را احتمالا طی 10 سال میپذیرفت اما «واقعیت» مسیر خودش را رفت و تحولاتی که با عادات ذهنی و روندها قرار بود طی 10 سال رخ دهند طی 10 تا 20 ماه رخ دادند. عملیات 7 اکتبر، حمله اسرائیل به غزه، جنگ اسرائیل با حزبالله لبنان، حمله به کنسولگری ایران در سوریه توسط اسرائیل، سقوط هلیکوپتر رئیسجمهوری ایران، ترور اسماعیل هنیه در تهران، تغییر دولت در ایران، پاسخ نظامی ایران به اسرائیل طی دو عملیات وعده صادق، انفجار پیجرها در لبنان، ترور شهید سیدحسن نصرالله، روی کار آمدن جوزف عون در لبنان، آتشبس حزبالله با اسرائیل، استقرار نیروهای سازمان ملل و ارتش لبنان در جنوب لبنان، سقوط بشار اسد در سوریه، پیشروی اسرائیل در جولان و خاک سوریه، حمله اسرائیل به زیرساختهای نظامی سوریه، نفوذ منطقهای ترکیه در شامات و قفقاز، روی کار آمدن ترامپ، تغییر سیاست آمریکا در قبال جنگ اوکراین، شکاف در روابط فراآتلانتیکی در قبال جنگ اوکراین و افزایش تحریمها علیه ایران.
این همه رویداد اثرگذار همگی در کمتر از دو سال رخ دادند. پس میتوانیم انتظار داشته باشیم رویدادهای شگفتیساز و فاجعهآمیزی که ذهن تصمیمگیران به واسطه عنصر عادات ذهنی آنها را خیلی بعید میدانند، بسیار قریب باشند و بهزودی خود را به تصمیمگیران سیاسی تحمیل کنند. در نتیجه، سال آینده نیز میتواند بستر وقوع رویدادهای بزرگی باشد و از جمله این رویدادهای محتمل، جنگ آمریکا و اسرائیل با ایران خواهد بود؛ جنگی فاجعهآمیز علیه تأسیسات نظامی ایران که از قضا، علائم و تحلیلهای جدی نیز در قبال آن وجود دارد. عنصر عادات ذهنی در رد وقوع جنگ به تصمیمگیرنده میگوید: «ترامپ تاجرمسلک است و ترجیحا به دنبال جنگ نیست. بهویژه که در آغاز کارش در کاخ سفید نیز هست. او با افزایش تحریمها میخواهد ایران را وادار به مذاکره کند و تهدید نظامی احتمالا بلوفی برای وادارکردن ایران به پذیرش توافق یکسویه است». اما واقعیت کاری به توصیههای عادات ذهنی ندارد و مسیر خودش را میرود. اتفاقا در نقطه مقابل، دیدهبانی علائم موجود نشان میدهد باید حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران به شکلی غافلگیرکننده را بسیار جدی گرفت و آن را آیندهای محتمل دانست. علائم و نوپدیدهایی وجود دارند که حمله به ایران را تقویت میکنند و البته نوپدیدها و علائمی هستند که حمله به ایران را در کوتاهمدت تضعیف میکنند.
چه علائمی حمله نظامی به ایران را در کوتاهمدت تقویت میکند؟
1. ادراک اسرائیل و آمریکا از ساختار قدرت و تغییر توازن قدرت در خاورمیانه پس از 7 اکتبر،
2. ادراک آمریکا و اسرائیل از قدرت نظامی ایران در قبال حمله احتمالی به تأسیسات نظامی ایران،
3. ادراک آمریکا و اسرائیل از رابطه متقابل حاکمیت و مردم ایران،
4. ادراک آمریکا و اسرائیل از آستانه غنیسازی در ایران،
5. باورمندی آمریکا و اسرائیل به کاهش شدید عمق استراتژیک ایران در منطقه بهخصوص شامات،
6. رویکرد «یا مذاکره یا جنگ» ترامپِ 2025 بهجای رویکرد «یا مذاکره یا تحریم» ترامپِ 2018،
7. لابی شدید صهیونیستها (بهویژه دولت مستعجل نتانیاهو که بقای خود را در تداوم جنگ میبیند) در کاخ سفید به منظور ترغیب ترامپ به جنگ علیه ایران،
8. مواضع تند اروپا در قبال ایران و گفتمان دفاع از جنگ محدود علیه ایران از سوی انگلیس،
9. دفاع تمامقد و بیسابقه فرانسه و انگلیس از اسرائیل در عملیات وعده صادق،
10. احتمال وجهالمصالحهشدن ایران در قبال توافق اوکراین.
چه علائمی حمله نظامی به ایران را در کوتاهمدت تضعیف میکند؟
1. هراس از بیپایانشدن جنگ،
2. هراس از فراروندگی جنگ به مناطق پیرامونی ایران،
3. پاسخ قطعی نظامی ایران و حمله به پایگاههای آمریکایی و اسرائیل در مقیاسی وسیع،
4. مخالفت چین و روسیه با عملیات نظامی علیه ایران،
5. مخالفت احتمالی شورای همکاری خلیج فارس با جنگ،
6. امتناع ایران از ورود به جنگ مستقیم با آمریکا،
7. عملگرایی ایران هنگام حادشدن بحران.
نگاهی به علائم فوقالذکر نشان میدهد علائم تقویتکننده جنگ بیشتر و پیشبرندهتر از علائم تضعیفکننده جنگ هستند. بنابراین تصمیمگیران سیاسی در ایران باید حمله نظامی آمریکا و اسرائیل را در کوتاهمدت بسیار محتمل و جدی بدانند.
بازار ![]()
-
دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۳:۲۰
-
۱۸ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1044881/