متهم: همسر پسرخالهام را کشتم چون من را ربود
اجتماعی
بزرگنمايي:
راه ترقی - اعتماد / مردی که ادعا میکند همسر پسرخالهاش را کشته چون مدعی است مقتول او را ربوده بود، پای میز محاکمه رفت و درخواست بخشش کرد.
متهم مدعی است زن جوان را کشته است، چون زن عاشق او شده بود.
بازار ![]()
دو سال قبل خبر چاقو خوردن زنی به نام مونا به ماموران پلیس داده شد. مونا ساعاتی بعد در بیمارستان جانش را از دست داد.
تحقیقات نشان داد مونا مقابل در خانهاش در حوالی تهران چاقو خورده است و شاهدان، ضارب را که پسرخاله شوهر مونا است، دیدهاند.
متهم به نام نیما دو روز بعد بازداشت شد و به قتل مونا اعتراف کرد. او گفت: مونا عاشقم شده بود و من را دزدید، به همین خاطر هم او را کشتم.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، پدر مونا به عنوان ولی دم درخواست قصاص کرد. سپس وکیل اولیای دم از طرف سایر اولیای دم که مادر و فرزند مونا بودند، درخواست قصاص کرد. شوهر مونا نیز شکایتی را مطرح کرد.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را قبول و ادعا کرد: مونا دو سال قبل از شوهرش که پسرخاله من بود، جدا شد. آنها بچه کوچکی داشتند. او سراغ من آمد. عمل جراحی لاغری انجام داده و خیلی لاغر شده بود. به من گفت بیا برویم پیش دکتری که من جراحی کردم و لاغر شدم، کار کنیم. قبول نکردم. گفت دکتر به ما مدرکی میدهد و ما میتوانیم کارهایی بکنیم و پولدار شویم. باز هم قبول نکردم.
متهم گفت: مونا به من گفت عاشقت شدهام، بیا با من در ارتباط باش و با هم ازدواج کنیم. باز هم قبول نکردم، چون مونا قبلاً همسر پسرخالهام بود. او حتی اسم من را در کنار نام پسرش تتو کرد که نشان دهد چقدر عاشق من است. وقتی پیشنهادش را قبول نکردم، عصبانی شد. در این مدت او دوباره به پسرخالهام رجوع کرد و آنها ازدواج کردند ولی همچنان مونا میخواست از من انتقام بگیرد. او به اتفاق سه مرد، من را دزدید. آنها حسابی کتکم زدند و مدتی مرا نگه داشتند. بعد گوشیام را گرفتند و من را در منطقه واوان رها کردند. چند روز بعد مقابل خانه مونا رفتم، با خودم چاقو بردم اما چاقو برای کشتن مونا نبود. مقابل خانه آنها که رسیدم زنگ زدم که مونا پایین بیاید. گفتم گوشی موبایلم را بده. در گوشی من عکسهای خواهر و مادرم هست، گفت نمیدهم. گفتم گوشی را بده، دیگر با تو کاری ندارم و به هیچکس هم نمیگویم که چه کردی و با سه مرد من را دزدیدی. مونا گفت گوشی را آن سه مرد به عنوان دستخوش برای خودشان برداشتند. خیلی عصبانی شدم. چون میدانستم دروغ میگوید. دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو او را را زدم.
متهم در پاسخ به این سوال که چند ضربه چاقو زد، گفت: نمیدانم چند ضربه زدم. خیلی عصبانی بودم.
او گفت: من درخواست بخشش دارم. چند سال قبل برادر جوانم را از دست دادم. کمر پدرم شکست. او تحمل از دست دادن بچه دیگر را ندارد. من را به پدرم ببخشید. نمیدانم او بعد از من آیا میتواند زندگی کند یا نه. من در این دو سال که زندان بودم انواع مرگها را دیدم و با هر کدام مردهام. من دو روز بعد از این قتل مردم و از مرگ خودم نمیترسم. به خاطر پدرم درخواست بخشش دارم.
در این هنگام قاضی از اولیای دم خواست به بخشش فکر کنند. وکیل آنها گفت: موکلان من شرایط سختی را پشت سر گذاشتهاند. متهم تهمتهای زیادی زد تا مونا را بدنام کند، در حالی که همه این حرفها دروغ است. او انگیزهاش از قتل را نمیگوید. چون تهمت زده موکلان من راضی به گذشت نیستند.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعایت خود را مطرح کرد. در پایان، هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
-
يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۷:۴۵
-
۲۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1065339/