یک دریا رویافروشی؛ پروژه انتقال آب از دریای عمان تا تهران
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زینب مرزوقی| با روی کار آمدن دولتهای مختلف، هر بار بحث انتقال آب از دریای عمان یا خلیج فارس مطرح میشود. عمده این طرحهای انتقال آب دریا تا به امروز به فلان منطقه مرکزی بودند، اما این روزها مقصد تازهای برای انتقال آب دریا مطرح است و آن، کلانشهر تهران است. استاندار تهران اخیراً از انتقال آب دریای عمان به تهران خبر داده و گفته است: «یکی از مهمترین موضوعاتی که در دولت چهاردهم در دستور کار قرار گرفته، تأمین منابع آب در سه مقطع کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است. در مقطع کوتاهمدت، انتقال آب از سد لار و اجرای خط دوم از سد طالقان و تکمیل رینگ قمر بنیهاشم در دستور کار است که عملاً نقش تعادلبخشی در توزیع آب در استان تهران و شهرستانهای آن را دارد. در مقطع بلندمدت، انتقال آب از دریای عمان برای استانهای کمآب و استان تهران در نظر گرفته شده که مطالعات آن آغاز شده و با ورود بخش خصوصی و حمایت دولت این کار صورت خواهد گرفت.» به جز تنشهای زیستمحیطی، در این سالها شاهد بودیم انتقال آب از نقطهای به نقطه دیگر همراه با مناقشات اجتماعی و تنشهای اجتماعی است. اصلیترین پرسشها در بررسی انتقال آب از دریای عمان به تهران این است که چه افرادی درحال اجرای سیاستهای انتقال هستند؟ و از همه مهمتر در بررسی مطالعات صورتگرفته انتقال آب، باید بدانیم چرا انتقال آب از دریا، طرحی از پیش شکست خورده است؟
پژوهشگر سیاستگذاری آب: چه تضمینی وجود دارد که خطوط انتقال آب جدید، به سرنوشت سایر خطوط انتقال دچار نشوند؟
مهدی فصیحی، پژوهشگر سیاستگذاری آب و انرژی در گفتوگو با «فرهیختگان» در رابطه با انتقال آب از دریای عمان به تهران گفت: «داستان طرحهای انتقال آب دریا، اولاً به شکل یک مسابقه در کشور راه افتاده که متأسفانه پایانی ندارد و بدون آنکه به پرسشهای بنیادی این موضوع پاسخی داده شود، همچنان تبلیغ میشود. وضعیت حکمرانی و مدیریت آب کشور به چنان حدی از حماقت رسیده که دیگر از بیان آن ناتوانیم. یعنی شما هر سؤال علمی که در مورد این قبیل طرحها میپرسید، بیپاسخ رها میشود و فقط سیاستمداران شروع میکنند به حرف زدن دربارهاش. و این در حالی است که 20 سال است داریم در این مورد صحبت میکنیم و واقعاً دیگر عرصه عمومی، مقالات و کتابها همه دارند در این مورد بحث میکنند که مثلاً مگر ما در کشور «سند سازگاری با کمآبی» نداریم؟ مگر 20 سال نیست که تجربه میکنیم هرچه از اینور و آنور آب آوردیم، مسائلمان را حل نکرده؟ مشخصاً هم معلوم نیست واقعاً چه چهرههایی دنبال و پشت این قضیه طرحهای انتقال آب دریا هستند.»
این استاد دانشگاه افزود: «ما الان اگر تابلوی طرحهای انتقال آب از دریا را نگاه کنیم، فقط از جنوب کشور یک پروژه داریم. از سمت راست کشور اگر شروع بکنیم، از جنوب شرق کشور، چابهار، طرح انتقال آب از چابهار و بخشهایی از مکران به سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی در جریان است. عددهایی مطرح میشود که مثلاً میخواهند صد میلیون مترمکعب آب انتقال بدهند. کمی این طرفتر، سمت سیریک، طرح انتقال آب دارد به گلگهر و اصفهان انجام میشود. بعد از آن، دوباره یک انشعاب دیگر میرود به سمت یزد و صنعت کرمان. آنطرف میرود برای چادرملو. دوباره میآییم این طرف، طرحهای انتقال آب برای تأمین نیاز پارسیان، لامرد و فارس و... بعضیها پنج درصد پیشرفت داشتهاند، بعضیطرحها گفته میشود 90 درصد پیشرفت دارند، بعضیها 14 درصد.»
فصیحی تصریح کرد: «یکسری سؤال مطرح میشود که هیچوقت هیچکس نیست به آنها پاسخ بدهد. یعنی سؤال این است که شما آب را با قیمت فعلی -4 یورو- میخواهید مثلاً به خراسان رضوی انتقال بدهید. همان کنار دریا، در فاصله 60 کیلومتری، آب نزدیک به دو یورو درمیآید. خب، این را چه کسی میخواهد بخرد؟ این مبلغ یورویی به چه قیمتی باید محاسبه شود؟ این سؤال اصلی است. بحثهای زیستمحیطیاش مطرح نمیشود. از آن طرف همه میدانند که خلیج فارس اصلاً ظرفیت تخلیه نمک حاصل از آبشیرینکنها را ندارد. باید هزینه بسیار زیادی شود تا بر اساس استانداردهای سازمان محیط زیست، در دریای عمان و در عمق مثلاً چندصد متری تخلیه شود. فرض را بر این بگذاریم که این کار انجام میشود که ما به همین هم شک داریم، چون عربستان و کشورهای جنوب خلیج فارس هم دارند همین کار را انجام میدهند. خب، هزینههای اینها را چه کسی پاسخگوست؟»
وی ادامه داد: «آیا واقعاً این مسئله محاسبه شده است؟ آیا ما قصد داریم امنیت آبی کشور را وابسته کنیم به مجموعهای از خطوط لوله که ماهیت آنها و سرنوشتی که در مرحله بهرهبرداری خواهند داشت، مشخص نیست؟ ما همین حالا با کمبود انرژی مواجهیم. برق مورد نیاز برخی از سامانههای پمپاژ آب به حدود 800 مگاوات میرسد. حال پرسش اینجاست: سوخت این نیروگاهها از کجا تأمین خواهد شد؟ در شرایطی که امروز با چالش تأمین انرژی روبهرو هستیم، میخواهیم حتی آب صنعتی خود را نیز وابسته کنیم به سامانههایی که مبتنی بر پمپاژ و انتقال انرژی از نیروگاهها هستند، نیروگاههایی که خود به گاز وابستهاند و زنجیرهای از وابستگیها را شکل میدهند. نمونههای موجود، خود گواهند. طرح انتقال آب به تهران که هزار یا حتی دو هزار کیلومتر مسیر را در برمیگیرد، مشخص نیست مطالعات دقیق و جامع —بهویژه مطالعات اجتماعی و زیستمحیطی— در پشت آن وجود داشته است یا نه. هماکنون نیز خط لوله زایندهرود به یزد، به طول 400 کیلومتر، علیرغم آنکه تحت نظارت کامل است، چندین بار به دلیل منازعات اجتماعی تخریب شده است. چه تضمینی وجود دارد که خطوط جدید نیز دچار همین سرنوشت نشوند؟»
هر روز یک پروژۀ جدید آبی را استارت میزنند
این پژوهشگر افزود: «آیا امروز همه شهرهای ساحلی ما از آب آشامیدنی سالم برخوردارند؟ آیا تاکنون از نزدیک وضعیت آبشیرینکنهای بندرعباس بررسی شده؟ بسیاری از آنها با چالشهای جدی در بهرهبرداری مواجهاند. در حوزه فناوری، بهویژه در تأمین غشاهای ممبرین که بخش کلیدی آبشیرینکنهاست، با تحریمها و کمبود جدی مواجهایم؛ مسئلهای که راهکار سادهای برای آن وجود ندارد. پرسش اصلی اینجاست: چه کسی پاسخگوی همه اینهاست؟ ما آینده آب کشور را وابسته میکنیم به پروژههایی با هزینههای میلیارد دلاری، آن هم در شرایطی که این طرحها به شکل شفاف و عمومی به اشتراک گذاشته نمیشوند. مشخص نیست چه اقتصاد سیاسی و چه منافع پنهانی پشت این تصمیمگیریهاست.»
وی تصریح کرد: «هر روز یک پروژه جدید مطرح میشود. یک روز میگویند قصد واردات آب از کشورهای دیگر داریم، روز دیگر مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اعلام میکند برای کاهش یک درصد از آبِ بهحسابنیامده در شبکههای شهری، به 21 هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. با این حال، برای کاهش هدررفت آب در شبکههای فعلی سرمایهگذاری نمیکنیم، اما آمادهایم میلیاردها دلار صرف انتقال آب از جنوب کشور کنیم.»
فصیحی افزود: «طبق اعلام رسمی شرکت آب و فاضلاب، 35 درصد از آب موجود در شبکههای شهری به حساب نمیآید و عملاً به هدر میرود. چرا هزینههای هنگفت این طرحها صرف مدیریت تقاضا، نوسازی شبکهها و کاهش پرت آب در شهرها و بخش کشاورزی نمیشود؟ چرا مدیریت تبخیر و اصلاح شیوههای مصرف هیچگاه در اولویت قرار نمیگیرد؟ چرا تاکنون حتی یکبار هم نشده که مسئولان اعلام کنند شبکه آب تهران اصلاح شده و هدررفت آب کاهش یافته است؟ همین یک نمونه را ببینید: انتقال آب از زایندهرود به یزد پس از 30 سال هنوز هم با چالش مدیریت اجتماعی و تنشهای شدید مواجه است.»
وی ادامه داد: «در این شرایط، استاندار تهران اعلام میکند که میخواهند از خروجی البرز، آبهای منتهی به دریای خزر را به تهران منتقل کنند. هماکنون نیز از طالقان آب به تهران منتقل میشود. از طرفی، برای جبران هدررفت آب در سد لار، 7500 میلیارد تومان بودجه تخصیص یافته تا با حفر تونلی 25 کیلومتری، آب به تهران منتقل شود. این در حالی است که همین مسیرها، نشتی دارند و بیش از 35 درصد از آب آنها هدر میرود. در چنین شرایطی، ما فقط داریم آب بیشتری به سیستم ناکارآمد تزریق میکنیم.»
بازار ![]()
-
چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۲:۰۸
-
۲۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1067012/