میزان بدهی سوریه به ایران از زبان فلاحتپیشه؛ حاکمان جدید دمشق موظف به پرداخت طلبها هستند
گفتگو
بزرگنمايي:
راه ترقی - دیدهبان ایران / رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: اولین کسی که آمار بدهیهای حکومت سابق سوریه به ایران را مطرح کرد، خود بنده بودم، زیرا در زمان مسئولیت در کمیسیون امنیت ملی مجلس، در سفر به سوریه با خود آقای اسد و همچنین آقای خمیس، نخستوزیر وقت سوریه و بعضی از دیگر مقامات وقت این کشور ملاقات کردم. آماری که در آن زمان به ما دادند، این بود که تا سال 95، سوریه به ما حدود 15 میلیارد دلار بدهکار بود و البته بعد از سال 95 نیز ارقام دیگری توسط ایران در سوریه هزینه شده است. به همین دلیل، میتوان برآورد که در حال حاضر، سوریه حدود 20 تا 30 میلیارد دلار به کشورمان بدهکار است که با بررسی دقیق قراردادهای منعقدشده میان دو طرف، میتوان رقم دقیق را احصا کرد.
در حالی که از سال 2017 تا حدود دو هفته قبل، گروههای مسلح مخالف بشار اسد تنها بخشی از استان ادلب در شمال سوریه را در اختیار داشتند و البته احزاب کُرد نیز با پشتیانی نظامی آمریکا، شمال شرق این کشور را تصرف کرده بودند، از روز چهارشنبه 7 آذر و دقیقا زمانی که آتشبس میان اسرائیل و حزبالله در لبنان آغاز شد، این گروهها دور جدیدی از عملیات مسلحانه علیه حکومت سوریه را آغاز کردند که برخلاف جنگهای داخلی سالهای 2011 تا 2017، اینبار نه ارتش سوریه چندان در برابر آنها مقاومت کرد و نه متحدان اسد یعنی روسیه، ایران و نیروهای جبهه مقاومت، کمک چندانی را به ارتش سوریه انجام دادند و این شد که مخالفان مسلح اسد توانستند طی 11 روز بخشهای زیادی از کشور را تصرف کنند و حکومت دمشق را به دست بگیرند.
وقوع چنین اتفاقی در روزهای اخیر از دید برخی تحلیلگران به عنوان اتفاقی غیرمنتظره و از نگاه برخی دیگر به عنوان اتفاقی قابل پیشبینی، تفسیر شده است. از طرفی، این که گروههای مسلح مخالف اسد به رهبری «هیات تحریر الشام» که بخشی از نیروهای «جبهه النصره»، «القاعده» و حتی «داعش» را در خود جای داده است، البته با همراهی سایر گروههای مسلح از جمله «نیروهای دموکراتیک سوریه» موسوم به «قسد» متشکل از احزاب کرد و «ارتش آزاد سوریه» متشکل از پرسنل جداشده از ارتش سوریه و برخی نیروهای مسلح سنیمذهب و سکولار دیگر، بتوانند با چنین سرعتی پیشروی کنند و نظام بشار اسد را ساقط کنند، اتفاقی به نظر غیرقابل پیشبینی بود، اما از سویی دیگر، بسیاری از تحلیلگران تاکید داشتند که حکومت سابق سوریه در جنگهای داخلی قبلی نیز جز با حمایت ایران و روسیه سرپا نمیماند و میشد پیشبینی کرد که اگر روزی به هر دلیلی دو متحد اصلی اسد دیگر نخواهند یا نتوانند از حاکم سابق سوریه حمایت کنند، او به سرعت سقوط خواهد کرد.
نکته قابل توجه این است که ارتش اسرائیل که بهتازگی با حزبالله لبنان به توافق آتشبس رسیده، اما هنوز با حماس و دیگر گروههای مقاومت در غزه در حال جنگ است، بلافاصله بعد از سقوط بشار اسد، بخشهای بیشتری از منطقه اشغالی «بلندیهای جولان» را به تصرف خود درآورد و به بهانه لزوم ایجاد یک منطقه حائل میان نیروهای خود با گروههای مسلحی که در حال حاضر حکومت دمشق را به دست گرفتهاند و بهنوعی جزو اسلامگرایان افراطی محسوب میشوند، دست به اشغال بخشهایی از جنوب سوریه زد. نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی نیز بعد از سقوط اسد، صدها هدف متعلق به ارتش سوریه و بسیاری از تجهیزات نظامی و جنگندهها و ناوگان نیروی دریایی این کشور را بمباران کرده است و بنیامین نتانیاهو نیز اعلام کرده که از نظر او، توافق 1974 که مربوط به ترک مخاصمه در مرزهای رژیم اسرائیل با کشور سوریه بود، ملغی شده است.
این در حالی است که برخی تحلیلگران معتقدند که با سقوط حکومت بشار اسد، ایران عملا یکی از متحدان خود را که نقش مهمی در باز کردن مسیر کمکرسانی به حزبالله و دیگر گروههای جبهه مقاومت داشت، از دست داد. همچنین با توجه به این که ایران در جنگهای داخلی 2011 تا 2017 سوریه، کمکهای نظامی فراوانی را هم از طریق نیروی رسمی خود یعنی سپاه قدس و هم از طریق نیروهای نیابتی خود در جبهه مقاومت به حکومت اسد ارائه داد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم با گروههای مخالف مسلح اسد که در حال حاضر به پیروزی رسیدهاند، وارد جنگ شد، این گروهها عملا ایران را به عنوان دشمن خود میپندارند. اگرچه در دو تا سه روز گذشته، مسئولان جمهوری اسلامی تلاش کردهاند که گروههای مسلح مخالف اسد را به عنوان دشمن خود معرفی نکنند و در بیانیه وزارت خارجه ایران بعد از سقوط بشار نیز بر ضرورت «شروع گفتوگوهای ملی با مشارکت همه طیفهای تشکیلدهنده جامعه سوریه جهت تشکیل حاکمیت فراگیر» تاکید شده است.
در این میان «ابومحمد جولانی» رهبر هیات تحریر الشام به عنوان مهمترین گروهی که در ائتلاف اخیر علیه نیروهای تحت فرمان اسد به پیروزی رسید و در حال حاضر شخصیت اول حکومت انتقالی سوریه محسوب میشود، در سخنرانی پیروزی خود در مسجد اموی دمشق، از جمهوری اسلامی بهشدت انتقاد کرد و گفت که «بشار اسد، سوریه را به جولانگاهی برای طمعهای ایران تبدیل کرد و در آن تفرقه مذهبی را گسترش داد و فساد را رواج داد. امروز، به لطف خدا و خون شهدا، سوریه آزاد شد.» البته پیش از سقوط نظام سوریه نیز برخی دیگر از فرماندهان گروههای مسلح مخالف اسد، با ایران ابراز دشمنی و با اسرائیل ابراز دوستی کرده بودند. از جمله این که یکی از فرماندهان ارتش آزاد سوریه در مصاحبهای با یک رسانه صهیونیستی گفته بود که «ایران دشمن مشترک ما و اسرائیل است و از اقدامات اسرائیل علیه ایران و متحدانش تشکر میکنیم.»
سقوط رژیم بشار اسد قابل پیشبینی بود
در چنین شرایطی با «حشمتالله فلاحتپیشه»، تحلیلگر سیاست خارجی و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره علت وقوع تحولات اخیر سوریه و رابطه حاکمان فعلی این کشور با ایران و اسرائیل گفتوگو کردیم، که او نیز در ابتدای صحبتهای خود به خبرنگار دیدهبان ایران توضیح داد: من یکی از معدود تحلیلگرانی بودم که از سقوط حکومت اسد غافلگیر نشدم و در زمان ظهور دولت داعش نیز معتقد بودم که چون مشروعیت سیاسی نظام سوریه دچار تزلزل شده بود، داعش توانست به قدرت برسد. بشار اسد به جای این که یک حکومت مدنی و فراگیر ایجاد کند، حلقهای محدود از اطرافیان و همفکران خود را روی کار آورده بود. او فرصت ایجاد نهادهای مدنی و اقتصادی فراگیر که خواست جامعه متنوع سوریه باشد را از دست داد و سقوطش قابل پیشبینی بود.
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در گذشته تعدادی از بازیگران خارجی به دلیل شرایط منطقهای یا منافع خودشان به حکومت اسد کمک کرده بودند، اما اینبار همان کشورها دیگر کمکی به حفظ اسد نکردند، مثلا روسیه در روزهای شروع تهاجم مخالفان مسلح حکومت سابق سوریه، تعداد معدودی حملات هوایی انجام داد تا شاید از گسترش این تهاجم جلوگیری کند، ولی خیلی زود این حملات را متوقف کرد و خود را از درگیریها کنار کشید. ایران هم اینبار تصمیم عاقلانهای گرفت و دیگر دخالتی در تحولات سوریه نکرد. همچنین تلاشهای حکومت سابق سوریه برای کمک گرفتن از کشورهای عربی و حتی تلاشهایی که براساس اطلاعات منتشرشده، اسد برای کمک گرفتن از آمریکا انجام داد، نتیجه نداد و در نهایت، شاهد سقوط رژیم اسد بودیم که اتفاقی غیرمنتظره نبود.
آمریکا و اسرائیل حاضرند حتی به قیمت تجزیه سوریه، منافع خود را پیش ببرند
فلاحتپیشه در پاسخ به این سوال که آیا گروههای مسلح مخالف بشار اسد، حکومتی شبیه طالبان را برپا خواهند کرد یا قصد تشکیل یک دولت دموکراتیک و فراگیر را دارند، اظهار داشت: 13 گروه در عملیات نظامی اخیر علیه حکومت سابق سوریه نقش داشتند که بیشتر این گروهها در دل جریانات اسلامگرای افراطی شکل گرفتهاند، ولی همانند طالبان که در دوره جدید با یک ادبیات نسبتا تازه روی کار آمد، گروههای مسلح افراطی سوریه نیز سعی میکنند که ادبیات جدیدی را مطرح کنند و بهویژه، خود را برای کشورهای همسایه به عنوان یک تهدید نشان ندهند. ولی حتما خیلی زود مشکلاتی در سوریه شکل خواهد گرفت، بخصوص که اختلافات عمیقی میان احزاب کُرد با گروههای مسلح اهل سنت وجود دارد و حتما چالشهایی بین این دو جریان ایجاد خواهد شد.
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید بر این که دخالتهای خارجی میتواند در تشدید درگیریهای احتمالی آینده در سوریه تاثیرگذار باشد، عنوان کرد: بازیگرانی مثل آمریکا و اسرائیل حاضر هستند که حتی به قیمت تجزیه سوریه، منافع خود را پیش ببرند. به همین دلیل، میبینیم که بیش از همه اسرائیل از تحولات اخیر سوریه نگران شده است و به این کشور حمله میکند. در این میان، برخی روزنامههای ایران تیترهایی میزنند که برخلاف امنیت ملی کشورمان است، بهویژه روزنامههایی که سعی میکنند جمهوری اسلامی را دشمن اصلی گروههای مسلح مخالف حکومت سابق سوریه نشان دهند و این گروهها را دوست اسرائیل معرفی میکنند. البته برخی فرماندهان بینام و نشان در میان گروههای مخالف اسد در گفتوگو با رسانههای عبری، نسبت به اسرائیل ابراز علاقه کردهاند، اما اینها بازیهای رسانهای صهیونیستها است که میخواهند در آتش اختلافات میان ایران و گروههایی که جدیدا بر سوریه حاکم شدهاند، بدمند.
برخی گروههای مسلح حاکم بر دمشق، حامی فلسطین هستند
این تحلیلگر سیاست خارجی با بیان این که برخی گروههای مسلحی که حکومت دمشق را به دست گرفتهاند، حامی فلسطین هستند، خاطرنشان کرد: در جشنهای بعد از سقوط حکومت اسد، دیدیم که دو پرچم بیشتر از همه توسط طرفداران تحریر الشام به دست گرفته شد؛ یکی پرچم جدید آنها برای سوریه و دومی، پرچم فلسطین. اگر هم در شروع عملیات نظامی اخیر علیه حکومت سابق سوریه، برخی فرماندهان گروههای مسلح در مصاحبههایی اعلام کردند که آنها تهدیدی برای اسرائیل نیستند، برای این بود که آنها فکر میکردند که حزبالله لبنان به مبارزه با آنها برمیخیزد، لذا میخواستند اسرائیل را تحریک کنند که نقل و انتقالات احتمالی حزبالله را زیر ضرب نظامی ببرد. اما وقتی که همین گروهها مشاهده کردند که ایران و حزبالله با آنها وارد درگیری نمیشوند، واقعیت میدانی نشان داد که بسیاری از حامیان تحریر الشام و حتی اعضای این گروه، پرچم فلسطین را هم در کنار پرچمهای خود به دست گرفتند.
وی در ادامه تاکید کرد: در میان تمام بازیگران خارجی، اسرائیل بیشترین واکنش عملیاتی را علیه تحولات اخیر سوریه نشان داده است و ضمن این که بسیاری از تسلیحات نظامی و تاسیسات تولید اسلحه در سوریه را بمباران کرده، هزاران متر در منطقه جولان رخنه کرده است. اسرائیل بیش از همه نگران است که گروههای مسلحی که اکنون در دمشق حکومت را به دست گرفتهاند، علیه رژیم صهیونیستی هم وارد نبرد شوند. در چنین شرایطی، اگر ایران اشتباهات گذشته را مرتکب نشود، این گروهها میتوانند تهدیدی جدی برای اسرائیل باشند. ولی متاسفانه جریان مشکوکی در کشورمان وجود دارد که این گروهها را در کنار اسرائیل و در مقابله با ایران قرار میدهد. این کار حتما اشتباه است و من معتقدم جریانی که ایران را سیبل تمام تحولات منطقه و جهان میکند، جریان مشکوکی است که بسیار به منافع ملی ایران آسیب زده است.
جریان مشکوکی در ایران، میخواهند گروههای مخالف اسد را در کنار اسرائیل قرار بدهند
فلاحتپیشه با بیان این که گروههای مسلح مخالف اسد با شعارهای ملیگرایانه به پیروزی رسیدند، به دیده بان ایران گفت: وقتی این گروهها نگاههای ملیگرایانه دارند، حتما به سرزمین ملی سوریه عِرق دارند. این در حالی است که تنها کشوری که در حال حاضر خاک سوریه را اشغال کرده، اسرائیل است. باید توجه داشت بلندیهای جولان یکی از مهمترین مناطق آب شیرین منطقه است، یعنی علاوه بر اهمیت استراتژیک این بلندیها، اکنون اسرائیل در دعوای اصلی منطقه ما یعنی «دعوای آب» به پیروزی رسیده است. طبیعتا گروههای مسلحی که با شعار ملی روی کار آمدهاند و علاوه بر موضوع اشغال جولان، به مساله فلسطین نیز توجه دارند، میتوانند تهدیدی جدی برای اسرائیل باشند.
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: متاسفانه جریانی مشکوک در ایران به خاطر چند مصاحبه فرماندهان کماهمیت گروههای مسلح مخالف اسد، به دنبال آن هستند که این گروهها را در کنار اسرائیل قرار دهند. این در حالی است که آن مصاحبهها به دلایل تاکتیکی و برای جلوگیری از فعال شدن حزبالله در حمایت از اسد انجام شد، زیرا این گروهها در خاطرشان هست که در مرتبه قبلی که علیه حکومت سابق سوریه فعال شدند نیز بزرگترین ضربات را از حزبالله لبنان خوردند. ولی افراطیون، فرصتهای زیادی را در سیاست خارجی ایران از بین بردهاند و بارها منابع کشورمان قربانی افراطیگری در سیاست خارجی شده است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در حال حاضر افراطیون بهجای این که شکستهای خودشان در عرصه سیاست خارجی را بپذیرند و حواسشان باشد که چه شکستهایی به منافع ملی ایرانیان تحمیل کردهاند، میخواهند باب دشمنی را با گروههای مسلحی باز کنند که توانستهاند حکومت دمشق را به دست بگیرند. ولی واقعیت این است که نباید شکست بشار اسد را شکست جبهه مقاومت بدانیم، چون در طول 53 سال گذشته، هم در زمان حافظ اسد و هم در زمان پسرش، سوریها همواره سعی کردند که یک توازن را بین رابطه خود با ایران و کشورهای دیگر منطقه ایجاد کنند و حضورشان در جبهه مقاومت، هیچ اصالتی نداشت.
خاندان اسد صرفا به دلایل تاکتیکی به ایران نزدیک شد
فلاحتپیشه با بیان این که خاندان اسد صرفا به دلایل تاکتیکی به جمهوری اسلامی ایران نزدیک شد، اظهار داشت: حافظ و بشار اسد هر زمانی که به حمایت ایران نیاز داشتند، به جبهه مقاومت کمک کردند و هر وقت که هم به حمایت روسیه نیاز داشتند، خود را در تقابل آمریکا نشان دادند. این طبیعت نظام بعثی سابق سوریه بود و ما هیچگاه نباید حکومت سابق سوریه را با مقاومت اصیل حزبالله مقایسه کنیم. مقاومت در لبنان و فلسطین اصالت دارد، به نحوی که اگر اسرائیلیها صدها برابر هم بمب بریزند، بازهم مقاومت ریشههای خود را در این دو کشور حفظ خواهد کرد و گستردهتر هم خواهد شد. کسانی که اکنون به دنبال باز کردن باب دشمنی بین ایران با گروههای مسلح حاکم بر دمشق هستند و آنها را به سمت اسرائیل سوق میدهند، به جبهه مقاومت خیانت میکنند.
رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید بر این که هیچوقت مسیر سوریه، مسیر امنی برای ارسال کمکهای ایران به حزبالله لبنان نبود، یادآور شد: بیشترین خسارات وارده به تعامل ایران با لبنان در مسیر سوریه شکل گرفت. نباید فراموش کنیم که در دوره حکومت سابق سوریه، برخی سوریها نقش جاسوس را برای اسرائیل بازی کردند و خونهای زیادی از ایرانیان به خاطر خیانت بعضی مقامات سوریه ریخته شد. در همان دوره حکومت بشار اسد، حملات متعددی از سوی اسرائیل به منافع و شخصیتهای ایرانی در خاک سوریه انجام شد و بسیاری از نقطهزنیهای اسرائیلیها نشان داد که برخلاف برخی ادعاها، هیچگاه سوریه مسیر امنی برای جبهه مقاومت نبوده است؛ بنابراین نباید تحولات اخیر سوریه را شکست جبهه مقاومت بدانیم.
ایران و جبهه مقاومت در مقابل گروههای معارض بشار اسد صفآرایی نکردند
فلاحتپیشه با بیان این که بهجای تاکید روی نقاط اختلاف، باید روی نقاط مشترک با گروههای مسلح مخالف حکومت سابق سوریه کار کنیم، عنوان کرد: گروههای مسلحی که اکنون در دمشق به حکومت رسیدهاند، از جوانان مسلمانی تشکیل شده است که حدود یک دهه قبل در قالب یک جریان انحرافی جنگ شیعه و سنی تجهیز شده بودند، اما این بار با شعارهای ملیگرایانه به پیروزی رسیدند و در حال حاضر ما باید از برخی مواضع وحدتگرایانه آنها استقبال کنیم. ایران میتواند روی نقاط مشترک با این گروهها کار کند. ولی افرادی در ایران، میخواهند کشورمان را به عنوان دشمن حاکمان فعلی دشمق در ذهن آنها ثبت کنند و از آنها با القابی مثل «تکفیری» و «صهیونیست» نام میبرند که این کار حتما به منافع ملی ما آسیب میزند.
این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: نقطه تلخ ماجرا این است که حکومت ایران تصمیم گرفته بود که اینبار در تحولات سوریه دخالت نکند، اما برخی رسانهها اعم از صدا و سیما و برخی روزنامهها و سایتها، به گونهای خبرهای جعلی میدادند که انگار نیروهای ایران در حال جنگ با گروههای مسلح مخالف اسد هستند، در حالی که اینبار نیروهای ایران و سایر گروههای جبهه مقاومت، اصلا در مقابل گروههای معارض بشار اسد، صفآرایی نکرند. وقتی این اخبار جعلی منتشر میشود، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که جلوی افراطیگری گروههایی را در سوریه بگیریم که در دل این هیجانات شکل گرفتهاند. ما باید این دوره گذار را به گونهای سپری کنیم که خودمان این گروهها را به دامان اسرائیل سوق ندهیم.
وی با یادآوری این نکته که پس از سقوط حکومت سابق، هنوز شرایط منسجم مدنی در سوریه شکل نگرفته است، اظهار داشت: دوره جشنهای خیابانی پس از سقوط بشار اسد خیلی زود تمام میشود و سوریه خیلی زود متوجه میشود که برای استقرار، نیازمند کمکهای کشوری مثل ایران است. قرابتهایی که سوریه با ایران دارد، خیلی بیشتر از قرابتهایی است که با کشورهای دیگر دارد. باید دوره انتقالی را باید به گونهای طی کنیم که ایران به سیبل اتفاقات دمشق تبدیل نشود. من مطمئن هستم که خیلی زود بر سر نخواستن سوریه دعوا میشود، زیرا خیلی از کشورها حاضر نیستند که در سوریه سرمایهگذاری کنند؛ آن موقع است که فضا برای حضور مجدد ایران در سوریه، البته اینبار با هدف انجام همکاریهای مشترک برای کسب منافع دو طرف، باز خواهد شد.
مداخله نکردن در تحولات اخیر سوریه، نشاندهنده رشد عقلانیت ایران در سیاست خارجی است
فلاحتپیشه ضمن تمجید از دخالت نکردن ایران در تحولات اخیر سوریه گفت: این که اینبار مقامات ایران حاضر نشدند که برای حفظ بشار اسد هزینه کنند و سیاست رسمی کشورمان، عدم مداخله در تحولات اخیر سوریه بود، نشاندهنده رشد عقلانیت در سیاست خارجی است، اگرچه در زمینه تبلیغات سیاسی و رسانهای میتوانستیم بهتر عمل کنیم تا شرایط به گونهای پیش برود که ایران تاوان کارهای نکرده را ندهد. این در حالی است که برخی خبرهای دروغ منتشرشده در صدا و سیما و بعضی از دیگر رسانهها درباره حضور نیروهای ایرانی در دمشق در کوران تحولات اخیر سوریه، باعث شد که جمهوری اسلامی و بهویژه سفارت ایران، تاوان کارهای نکرده را بدهد.
این تحلیلگر سیاست خارجی تاکید کرد: اگر سیاست خارجی کشورمان در آینده میخواهد موفق باشد، باید بداند که فرصت افراطیون در این عرصه به پایان رسیده است و باید فرصت تازهای را به عقلانیت در سیاست خارجی بدهیم. همچنین بهجای داشتن یک نگرش یکجانبه به تحولات، باید همه جنبههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تجاری و البته امنیتی – نظامی را مد نظر قرار دهیم. بهزودی خواهیم دید که از دل تحولات منطقه به حدی فرصت برای ایران ایجاد میشود که حتی کسانی که سعی میکردند تحولات سوریه را شکستی برای ایران نشان بدهند، خودشان تحلیلهای دیگری را مطرح خواهند کرد، البته به شرط این که دیگر برای افراطیها در سیاست خارجی کشورمان جایگاهی قائل نشویم.
سوریه 20 تا 30 میلیارد دلار به ایران بدهکار است
فلاحتپیشه در پاسخ به سوال دیگری درباره موضوع مطرحشده درباره بدهی 30 میلیارد دلاری حکومت بشار اسد به ایران، توضیح داد: اولین کسی که آمار بدهیهای حکومت سابق سوریه به ایران را مطرح کرد، خود بنده بودم، زیرا در زمان مسئولیت در کمیسیون امنیت ملی مجلس، در سفر به سوریه با خود آقای اسد و همچنین آقای خمیس، نخستوزیر وقت سوریه و بعضی از دیگر مقامات وقت این کشور ملاقات کردم. آماری که در آن زمان به ما دادند، این بود که تا سال 95، سوریه به ما حدود 15 میلیارد دلار بدهکار بود و البته بعد از سال 95 نیز ارقام دیگری توسط ایران در سوریه هزینه شده است. به همین دلیل، میتوان برآورد که در حال حاضر، سوریه حدود 20 تا 30 میلیارد دلار به کشورمان بدهکار است که با بررسی دقیق قراردادهای منعقدشده میان دو طرف، میتوان رقم دقیق را احصا کرد.
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطرنشان کرد: بعد از انتقادهایی که امثال بنده در مجلس مطرح کردیم، سر و سامانی در موضوع بدهکاریهای حکومت سابق سوریه به ایران شکل گرفت و هرگونه قرارداد همکاری بهویژه در زمینه صادرات نفت به سوریه، در قالب قراردادهایی مشخص با ساز و کار بازپرداخت نوشته شد. ما همچنین تاکید کردیم که باید تمام این قراردادها علاوه بر هیات وزیران، در مجلس ملی سوریه نیز به تصویب برسد. خوشبختانه این کار هم انجام شد و قراردادهایی که میان ایران با حکومت سابق بسته شد، عملا قانون رسمی سوریه محسوب میشود که حاکمان فعلی دمشق نیز باید آن را اجرا کنند.
حاکمان جدید دمشق موظف به پرداخت طلبهای ایران هستند
این تحلیلگر سیاست خارجی با بیان این که براساس قوانین بینالمللی، حاکمان جدید دمشق موظف به پرداخت طلبهای ایران هستند، عنوان کرد: براساس حقوق بینالملل، اگر رژیم یک کشور تغییر کند، رژیم جایگزین مکلف به اجرای قراردادهای گذشته با سایر کشورها است. درباره قراردادهای بین ایران و سوریه نیز باید توجه داشت که این قراردادها، نهتنها امضای دولت گذشته سوریه را داشت، بلکه از مصوبه مجلس ملی سوریه نیز برخوردار است؛ بنابراین هر دولتی که بعد از دوره انتقالی روی کار بیاید، موظف است که بدهیهای سوریه به ایران را بپردازد.
وی در پایان تصریح کرد: جریانات افراطی داخل کشورمان که سعی میکنند حاکمان فعلی سوریه را دشمن جمهوری اسلامی نشان بدهند، باید این واقعیت را در نظر بگیرند که اگر این دشمنی ادامه پیدا کند، هیچ کشوری از نظر مالی به اندازه ایران ضرر نخواهد کرد؛ بنابراین باید رابطه سازندهای میان ایران با حاکمان فعلی سوریه شکل بگیرد تا در آینده، اجرای قراردادها در مسیر حقوق بینالملل قرار گیرد.
-
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۶:۲۵
-
۲۰۲ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/994150/