دانشمندان کلید موفقیت را در دل بازی «ماینکرافت» پیدا کردند
دانش
بزرگنمايي:
راه ترقی - ایسنا /زمانی که پیشینیان ما برای یافتن غذا به شکار میرفتند، انتخاب بین اینکه یک قلمرو جدید را جستجو کنند یا کسی را دنبال کنند که پیشتر یک منطقه خوب پیدا کرده بود تفاوت بین ضیافت و قحطی را شکل میداد. اکنون دانشمندان بینالمللی این تصمیمگیری باستانی را با استفاده از بازی ماینکرفت بازسازی کردهاند تا مشخص کنند که دلیل پشت انتخاب مسیر خودمان در مقابل دنبال کردن مسیری که دیگران طی کردهاند، چیست.
مشخص شده است که سازگاری به خودی خود نسبت به استراتژی به تنهایی، پیشبینی کنندهی واقعی دستیابی به موفقیت است.
به نقل از اساف، نیمی از این مطالعه که در مجله Nature Communications منتشر شده است، به بازی ویدیویی میپردازد و بخش دیگری از آن، آزمایش روانشناختی است. محققان کشف کردند که ما دائما بین اعتماد به غرایز خود و پیروی کردن از دیگران در نوسان هستیم و به طرز شگفتآوری خوب میدانیم که زمان دقیق تغییر این تاکتیکها چه زمانی است.
محققان میخواست عواملی را که افراد را به سمت کاوش مستقل یا یادگیری از دیگران سوق میدهند، درک کند. یافتههای آنها نشان داد که انسانها بسیار سازگارتر از آن چیزی هستند که نظریههای قبلی بیان کرده بودند.
برای این آزمایش، محققان از 128 نفر دعوت کردند تا در دنیای ماینکرفت پر از بلوکهای شکستنی، به دنبال جایزههای پنهان بگردند. گاهی اوقات، این جایزهها به طور تصادفی در سراسر محیط پراکنده بودند. در مواقع دیگر، آنها به صورت الگوهایی دستهبندی میشدند و اگر یک جایزه را پیدا میکردند، جایزههای دیگر احتمالا در همان نزدیکی بودند.
تعامل افراد با یک محیط ماینکرفت شخصیسازی شده، برای مطالعه یادگیری اجتماعی تطبیقی مورد استفاده قرار گرفت.
استفاده از بازیای مانند ماینکرفت مفید است زیرا چالشهای زندگی واقعی را شبیهسازی میکند. به عنوان مثال، از آنجایی که کاربر فقط میتواند بخش کوچکی از دنیای بازی را در یک لحظه همزمان ببینید، باید انتخاب کند که آیا روی کاوش شخصی تمرکز میکند یا به آنچه سایر بازیکنان انجام میدهند توجه کنید تا از آنها یاد بگیرید.
شرکتکنندگان گاهی اوقات به تنهایی و گاهی اوقات در گروههایی که میتوانستند ببینند دیگران چه میکنند، کاوش میکردند. محققان فقط مسیر حرکت افراد را ردیابی نکردند؛ آنها همچنین آنچه را که هر فرد به طور دقیق در هر لحظه میتوانست ببیند، زیر نظر داشتند و تصویری جامع از زمانی که افراد ترجیح میدادند دیگران را تماشا و دنبال کنند ایجاد کردند.
وقتی مستقل عمل میکنیم در مقابل وقتی از دیگران پیروی میکنیم
وقتی افراد در محیطهای الگودار جایزهای پیدا میکنند، بلافاصله در نزدیکی آنها به دنبال موارد بیشتر میگردند و این یک استراتژی کاملا منطقی است. اما وقتی برای یافتن جایزه به دردسر میافتادند به طور فزایندهای به دیگران که موفق بودند نگاه میکردند و اساسا با خود فکر میکردند: به نظر میرسد آن شخص میداند چه میکند. بگذار ببینم چه کار میکند.
افراد به سرعت استراتژیهای خود را تطبیق میدادند. در محیطهایی که جایزهها دستهبندی شده بودند، شرکتکنندگانی که چیز خوبی پیدا میکردند، تبدیل به آهنربا میشدند و دیگران به سمت آنها جذب میشدند. اما در محیطهای تصادفی که تماشای دیگران هیچ مزیت واقعی نداشت، افراد به طور فعال از یکدیگر دوری میکردند و رقابت را به حداقل میرساندند. سازگاری به میزان احساس موفقیت یک فرد بستگی داشت.
هر دو استراتژی توسط یک عامل هدایت میشدند و آن موفقیت شخصی بود. وقتی به تنهایی خوب عمل میکنید، به آنچه که موفقیتآمیز است، پایبند میمانید. وقتی در حال تقلا هستید، احتمال بیشتری وجود دارد که از دیگران تقلید کنید.
موفقترین شرکتکنندگان کسانی نبودند که به شدت به هر یک از این دو استراتژی متکی بودند. موفقیت از آن کسانی بود که بیشترین سازگاری را داشتند و به سرعت رویکرد خود را بر اساس شرایط در حال تغییر تنظیم میکردند.
این مانند آشپزی است. زمانی که در حال پختن یک دستور غذای جدید هستید با پیروی دقیق از دستورالعملها شروع میکنید و همانطور که اعتماد به نفس پیدا میکنید، ممکن است شروع به بداههپردازی کنید. اگر بداهه پردازیهایتان شکست بخورد، ممکن است دوباره به پیروی دقیق از دستورالعمل برگردید.
این میتواند توضیح دهد که چرا برخی گروهها با موفقیت به نوآوری دست میزنند در حالی که برخی دیگر در الگوهای غیرمولد گیر میافتند.
بزرگترین دارایی شناختی ما ظرفیت ما برای کشف فردی یا یادگیری اجتماعی نیست، بلکه توانایی ما در تغییر تطبیقی بین آنها بر اساس میزان عملکردمان است. مهم نیست کدام استراتژی را انتخاب میکنید؛ مهم این است که بدانید چه زمانی مسیر را تغییر دهید.
-
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۱:۲۶
-
۳۵ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1068972/