چرا خوشبینی بسیار محتاطانه ؟
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سه دور مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا که طی هفتههای گذشته در مسقط عمان برگزار شد، تصویر پیچیدهای از وضعیت گفتوگوها ترسیم میکند. مذاکراتی که اگرچه ورود به مباحث کارشناسی و فنی را تجربه کرده؛ اما شکل و میزان زمانی که به گفتوگوها اختصاص یافته، پرسشهایی درباره میزان جدیت طرفین ایجاد کرده است. با توجه به اینکه هر سه دور مذاکرات عمدتا طی جلسات کوتاه چندساعته برگزار شده، این الگو با مذاکرات فشرده و مداومی که معمولا در آستانه توافقات نهایی مشاهده میشود، فاصله دارد. این رویکرد بیشتر شبیه مدیریت اختلافات و جلوگیری از فروپاشی مذاکرات است تا حرکت به سمت یک توافق جامع.
بازار ![]()
تغییر لحن آمریکا
درحالیکه در آغاز روند مذاکرات، مقامات آمریکایی فضای گفتوگوها را مثبت و سازنده توصیف میکردند، در روزهای اخیر گزارشهایی از تغییر لحن واشنگتن منتشر شده است. بهویژه تعویق دو هفتهای مذاکرات - که رسانههای غربی به نقل از منابع آگاه از آن خبر دادهاند - نشانهای از بروز اختلافات جدیتر در مسیر گفتوگوهاست.
این تغییر موضع میتواند ناشی از چند عامل باشد. بروز موانع فنی و سیاسی در مذاکرات، تمایل به افزایش فشار روانی بر ایران یا نیاز به بازنگری در مواضع طرفین در پایتختها. در هر صورت، این عقبنشینی زمانی فضای خوشبینی اولیه را تا حدی تحت تأثیر قرار داده است.
تمرکز بر موضوع هستهای؛ تثبیت دستور کار مذاکرات
با وجود چالشها، یکی از نقاط قوت مذاکرات جاری، حفظ تمرکز بر مسائل هستهای است. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران تأکید کرده که مذاکرات صرفا درباره برنامه هستهای و تحریمهاست و هیچ موضوع دیگری در دستور کار قرار ندارد. این انسجام در دستور کار، مانع از پراکندگی مذاکرات شده و شفافیت روند را حفظ کرده است.
شباهت با مدل برجام؛ فاصله گرفتن از مدل لیبی
برخی نشانههای موجود - از جمله پذیرش غنیسازی 3.67 درصدی توسط طرف آمریکایی - حاکی از آن است که مذاکرات به سمت چارچوبی مشابه با توافق برجام در حال حرکت است. این امر در صورت تثبیت، یک موفقیت برای دیپلماسی محسوب میشود. علاوه بر این، طبق گزارشها، موضوعات حساس همچون خروج اورانیوم غنی شده از کشور یا توقف کامل غنیسازی (مدل لیبی) تاکنون در مذاکرات مطرح نشده است. این تحولات نشاندهنده آن است که طرف آمریکایی فعلا به دنبال برچیدن کامل برنامه هستهای ایران نیست.
خوشبینی محتاطانه؛ اما بدون چشمبندی
با توجه به تحلیل روند مذاکرات و اظهارات طرفین، میتوان نتیجه گرفت که گفتوگوها در مسیری سخت؛ اما رو به جلو حرکت میکنند. حضور کارشناسان اقتصادی و احتمال اضافه شدن کارشناسان هستهای در دورهای آتی نشان میدهد که مذاکرات به سطح فنی رسیده و از فاز کلیات عبور کرده است.
بااینحال، باید توجه داشت که طولانی شدن مذاکرات هم فرصت و هم تهدید محسوب میشود. از یک سو، زمان میتواند به طرفین فرصت انعطاف بیشتر بدهد؛ اما از سوی دیگر، میتواند فرسایش سیاسی و افزایش فشارهای داخلی را در هر دو کشور به همراه داشته باشد. به همین دلیل، تحلیل دقیق وضعیت کنونی حکم میکند که نسبت به نتیجهبخشی مذاکرات به میزانی خوشبین باشیم؛ اما این خوشبینی باید کاملا محتاطانه، مشروط و دور از هیجانزدگی باشد.
دورنمای مذاکرات؛ مسیر دشوار و طولانی
با مرور سه دور مذاکرات اخیر و تحولاتی که در گفتار و رفتار طرفین مشاهده شده، میتوان یک دورنمای نسبی از آینده مذاکرات ترسیم کرد. اولین نکته این است که هرچند گفتوگوها به سطح فنی وارد شدهاند؛ اما همچنان در بسیاری از موضوعات کلیدی - هم در سطح کلیات و هم جزئیات - اختلافات باقی مانده است. سخنان عباس عراقچی مبنی بر اینکه هم در کلیات و هم در جزئیات اختلاف وجود دارد، روشنترین تأیید بر این واقعیت است.
احتمال تعویق مذاکرات به مدت دو هفته نیز نشان میدهد که با وجود برخی نشانههای پیشرفت، مسیر دستیابی به توافق نهایی هنوز هموار نیست. اگر مذاکرات وارد مرحله تعیینکنندهای شده بود، انتظار میرفت نشستهای فشردهتر و نزدیکتر برگزار شود، نه اینکه به تعویق بیفتد. ازاینرو میتوان گفت که روند مذاکرات وارد فاز «آمادگی مجدد» شده است؛ یعنی طرفین نیاز دارند در پایتختهای خود ارزیابی دقیقتری از وضعیت داشته باشند، احتمالا خطوط قرمز خود را مجددا تعریف و استراتژیهای جدیدی طراحی کنند.
آیا آمریکا در مذاکرات جدی است؟
شواهد حاکی از آن است که طرف آمریکایی تا حدودی در مذاکرات جدی ظاهر شده؛ اما این جدیت به معنای آماده بودن برای امضای سریع یک توافق نیست. آمریکا همچنان به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر است و ممکن است تعویق مذاکرات بخشی از این تاکتیک باشد.
در واقع، مواضع آمریکا ترکیبی از دو رفتار نمایش جدیت ظاهری از طریق پذیرش برخی اصول (مانند حفظ حق غنیسازی محدود برای ایران) و حفظ فشار پنهان از طریق طولانی کردن روند مذاکرات و افزودن فشارهای سیاسی و رسانهای است. به بیان دیگر، آمریکا مذاکرات را قطع نکرده، ولی نمیخواهد اجازه دهد که روند گفتوگوها بدون فشار به نتیجه برسد. برآیند سه دور مذاکره و تحولات اخیر نشان میدهد که هنوز میتوان به نتیجهبخش بودن مذاکرات امیدوار بود؛ اما این امیدواری باید با آگاهی کامل از ریسکهای جدی موجود همراه باشد. چالشهای اصلی عبارتاند از عمق اختلافات در موضوعات فنی و تحریمی، زمانبر شدن روند تصمیمگیری در پایتختها، فشارهای داخلی در آمریکا و ایران که میتواند مسیر مذاکرات را سختتر کند و در نهایت تمایل آمریکا به استفاده از تاکتیکهای زمانبری برای کسب امتیازات بیشتر. در این چارچوب، اگرچه مذاکرات هنوز زنده و باز است؛ اما دستیابی به توافق نیازمند تصمیمات سخت و انعطافهای متقابل از سوی هر دو طرف است. تعویق دو هفتهای مذاکرات میتواند فرصتی برای ارزیابی مجدد مواضع باشد؛ اما اگر به یک روند تکراری تبدیل شود، میتواند روند مذاکرات را دچار فرسایش کند.
با در نظر گرفتن مجموع عوامل، میتوان گفت که مذاکرات جدی است؛ اما با سرعت بسیار پایین پیش میرود. همچنین امکان توافق وجود دارد، ولی به شرطی که هر دو طرف حاضر باشند در موضوعات حساس امتیازاتی بدهند. از طرفی نمیتوان با قاطعیت گفت که توافق نزدیک است؛ زیرا هنوز اختلافات مهمی حل نشده است. بنابراین تحلیل نهایی این است که امیدواری به نتیجه مذاکرات همچنان زنده است؛ اما این امیدواری باید با حداکثر احتیاط و درک واقعبینانه از چالشهای مسیر همراه باشد.
-
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۴:۵۹
-
۲۱ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1069509/