اندیشکده عربی مطرح کرد: 3 سناریوی پیش روی ایران و آمریکا
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مقامات ارشد ایران با احتیاط زیادی عمل کردهاند و سیاستهایشان را منوط به رفتار دولت جدید آمریکا کردهاند. این رویکرد محتاطانه ناشی از ابهاماتی است که بازگشت ترامپ به همراه داشته است؛ ابهاماتی که طیفی از سناریوها را در بر میگیرند: از بازنویسی یک توافق جامع جدید تا ادامه کمپین فشار حداکثری به شکلی تازه. سناریوی نگرانکنندهتر، احتمال رویارویی مستقیم است. هرچند احتمال تحقق هر یک از این سناریوها متفاوت است، اما نمیتوان هیچکدام را از دایره احتمال دور دانست.
![]()
مرکز مطالعات الجزیره در گزارشی تحلیلی با بررسی 3 سناریو در روابط آینده ایران و آمریکا پس از بازگشت دوباره فشار حداکثری و موضع قاطع ایران در رد مذاکره در چنین شرایطی مینویسد: با بازگشت دوباره دونالد ترامپ به کاخ سفید، توجهها به روابط پیچیده میان ایران و ایالات متحده بار دیگر جلب شده است. در ایران، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران که در تیرماه با شعار بهبود روابط بینالمللی از جمله با کشورهای غربی به قدرت رسید، احتمال آغاز مذاکرات با آمریکا را مطرح کرده است.
از سوی دیگر، دونالد ترامپ در واشنگتن به «راههایی برای تضمین توافق» اشاره کرده و بهصورت تلویحی از امکان دستیابی به یک توافق سخن گفته است. بااینحال، با وجود این اظهارات که ممکن است نشانهای از بازگشت دیپلماسی تلقی شود، نمیتوان بهسرعت انتظار تحولات اساسی و کوتاهمدت داشت.
در نخستین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاستهای بسیار سختگیرانهای علیه ایران به کار گرفته شد که اثرات آن همچنان بر روابط دو کشور باقی مانده است. این اقدامات هنوز در ذهن ایرانیان تازه مانده و بازگشت ترامپ به قدرت، ایران را در موقعیتی قرار داده است که باید میان احتمال بازگشت به دیپلماسی و خطرات رویارویی مستقیم، تعادل برقرار کند. پرسش کلیدی این است که آیا ایران آماده است به مذاکرات تن دهد؟ اگر چنین است باید پرسید تحت چه شرایطی؟ یا اینکه ترجیح میدهد موضع مقاومت را اتخاذ کند و خود را برای سناریوهای سختتر آماده سازد؟
سناریوی اول؛ مذاکرات مستقیم
مسعود پزشکیان در چندین موقعیت، آمادگی خود را برای گفتوگو با ایالات متحده، بهویژه با دولت جدید ترامپ، ابراز کرده است. این اقدام، همراه با اظهارات مشابه از سوی دیپلماتهای ارشد ایرانی، از تمایل اولیه ایران برای کاوش در مسیرهای دیپلماتیک و احتمالا بهبود روابط پرتنش با ایالات متحده حکایت داشت.
بااینحال، این دیدگاه تنها موضع موجود در ایران نبود؛ پیشنهاد مذاکره با ایالات متحده بحثبرانگیز شد و انتقادهای زیادی برانگیخت. برخی از نخبگان سیاسی ایران با شکوتردید به این ایده نگاه میکردند. آنها معتقد بودند تجربههای گذشته با آمریکا نشان دادهاند چنین مذاکراتی بهجای ایجاد همکاری واقعی و دستاوردهای ملموس، اغلب به افزایش فشارها و مطالبات بیشتر منجر شده است.
این انتظار چندان به طول نینجامید. حدود دو هفته پس از مراسم تحلیف، ترامپ نخستین اقدام رسمی خود را با صدور یک یادداشت ریاستجمهوری در حوزه امنیت ملی آشکار ساخت. او در زمان امضای این سند اعلام کرد که هدف اصلی، ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، اما این یادداشت فراتر از این رفت و مواردی همچون مقابله با نفوذ منطقهای ایران، توسعه برنامه موشکی و دیگر قابلیتهای تسلیحاتی متعارف و نامتقارن را نیز شامل میشد. این تغییر در رویکرد، از نگاه مقامات ایرانی دور نماند. آنها این یادداشت را نه بهعنوان دعوتی به گفتوگو، بلکه بهعنوان نشانهای از دور جدیدی از تقابل تعبیر کردند. دولت ایران با سنجیدن گزینههای خود در پسزمینهای از نارضایتیهای تاریخی و محاسبات راهبردی، به ارزیابی پیامدهای این مانور جدید پرداخت.
در میان گمانهزنیها پیرامون نشانههای پیشین از تعامل میان طرفین، شرایط فعلی به آمیزهای از انتظارات امیدوارکننده و واقعیتهای ناامیدکننده تبدیل شده است. در صورتی که واقعا قصد ورود به مذاکرات مستقیم و معنادار فراتر از اظهارات وجود داشته باشد، باید تجربههای تاریخی در این زمینه بهدقت مدنظر قرار گیرد.
استفاده از درسهای حاصل از مذاکرات پیشین، بهویژه توافق هستهای برجام، نشان میدهد که برگزاری گفتوگوها بهصورت غیرعلنی و به دور از جنجالهای عمومی میتواند تاثیر مثبتی داشته باشد. چنین رویکردی میتواند فشارهای بیرونی را کاهش داده و فضایی برای تبادل نظرهای صریح و سازنده ایجاد کند. علاوهبر این، باز کردن گرهها بهصورت تدریجی و قدم به قدم میتواند پایهای مناسب برای پیشرفت در مذاکرات ایجاد کند. رویکرد مرحلهبهمرحله نهتنها به دستیابی به توافقهای پایدار کمک میکند، بلکه راه را برای مذاکرات جامعتر و ارائه راهحلهای موثرتر هموار میسازد. بااینحال، وجود چارچوبی کلی که مورد توافق هر دو طرف باشد، همچنان ضروری است تا مسیر مذاکرات بهدرستی هدایت شده و هدفمند پیش رود.
سناریوی دوم و جایگزین؛ مذاکرات غیرمستقیم
مذاکرات غیرمستقیم که از طریق واسطهها و کانالهای ارتباطی جانبی انجام میشود، همچنان گزینهای مناسب برای جایگزینی مذاکرات مستقیم میان ایالات متحده و ایران به شمار میرود. این رویکرد میتواند فضایی کمتر تنشآلود ایجاد کند و به هر دو طرف اجازه دهد مواضع و نگرانیهای خود را بدون فشارهای ناشی از تعامل مستقیم مطرح کنند. چنین شرایطی امکان تمرکز بیشتری بر مسائل اصلی و حیاتی فراهم میآورد. علاوه بر این، مذاکرات میانجیگریشده در مقایسه با مذاکرات مستقیم در صورت عدم موفقیت پیامدهای منفی کمتری به همراه دارند. در این حالت، یک میانجی میتواند انتظارات را بهتر مدیریت کرده و از قطع کامل روابط و ارتباطات جلوگیری کند. همچنین، مذاکرات غیرمستقیم میتواند بهعنوان یک گام مقدماتی عمل کرده و زمینهای برای تدوین چارچوبی جهت انجام مذاکرات مستقیم آینده فراهم کند. این فرآیند بهنوبه خود میتواند به کاهش تنشها و ترمیم روابط طولانیمدت بین ایران و آمریکا کمک کند.
سناریوی سوم؛ سناریوی تداوم وضع موجود
سناریوی «نه مذاکره، نه جنگ» دو دیدگاه متناقض را در بر میگیرد. از یک سو، به دلیل تحولات پیشبینیناپذیر و پیچیده در خاورمیانه، به نظر میرسد این رویکرد کمتر محتمل است که دوام بیاورد. شرایط منطقهای به گونهای است که اهمیت مذاکرات برای پیشگیری از بروز درگیریهای جدید در سطح منطقهای و حتی جهانی روزبهروز آشکارتر میشود. از سوی دیگر، ممکن است این سناریو برای مدت طولانیتری پایدار بماند، زیرا تهران مجبور است با منابع و تواناییهای کنونی خود با احتیاط بیشتری عمل کند. این ملاحظه و محاسبه، میتواند ایران را به یک مذاکرهکننده محتاطتر و متفکرتر نسبت به گذشته تبدیل کند. فضای بیاعتمادی و عدم اطمینان در روابط میان ایران و ایالات متحده همچنان پابرجاست.
بازگشت به میز مذاکره امکانپذیر است؟
اینکه ایران و آمریکا بخواهند از نمایش شتابزده یا اشتیاق مفرط برای آغاز مذاکرات پرهیز کنند، بهراحتی قابلدرک است. هر دو طرف به احتمال زیاد در حال ارزیابی دقیق نیات و قابلیتهای یکدیگر هستند؛ چراکه این ارزیابیهای متقابل نقش اساسی در تعیین مسیر بعدی تعاملات دارد. آنها همچنین ضرورت زمان برای بازتنظیم و تکمیل راهبردهای خود را درک میکنند. این دوره ارزیابی میتواند فرصتی را برای تعاملات غیرعلنی فراهم کند که به نوبه خود، زمینه مساعدی برای مذاکرات رسمی ایجاد خواهد کرد. بااینحال، زمان نامحدود نیست. تحولات ژئوپلیتیکی بهسرعت در حال تغییر هستند و پنجره فرصت برای مشارکت معنادار ممکن است بسته شود. در این شرایط، تاخیر بیش از حد میتواند به تشدید تنشها و حتی بروز محاسبات اشتباه بینجامد و در نهایت، شانس موفقیت یک راهحل دیپلماتیک را کاهش دهد. پتانسیل وقوع درگیری گستردهتر میان ایالات متحده و ایران نیز همچنان موضوعی قابلتوجه و جدی است.
-
يکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۱:۳۰
-
۴۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1032507/